زندگی عاشقانه به سبک شهدا

کپی مطالب و اشاعه فرهنگ شهدا صدقه جاریه است و آزاد با ذکر صلوات

زندگی عاشقانه به سبک شهدا

کپی مطالب و اشاعه فرهنگ شهدا صدقه جاریه است و آزاد با ذکر صلوات

نفت کش های ایرانی با کدام پشتوانه به ونزوئلا می روند ؟ ریشخند به تحریم های آمریکا

اخیرا خبرگزاری رویترز در گزارشی اعلام کرد که یک نفتکش ایرانی در حال انتقال محموله بزرگی از بنزین به سمت ونزوئلاست.

نکته مهمی که رویترز به آن اشاره کرد این بود که با توجه به نزدیکی جغرافیایی ونزوئلا با ایالات متحده و تحریم هردو کشور ایران و ونزوئلاتوسط این کشور، نفتکش ایرانی با پرچم جمهوری اسلامی در حال حرکت به سمت مقصد می باشد.

این کشتی در حال حاضر از تنگه جبل الطارق گذشته و وارد اقیانوس اطلس شده است.

همچنین ایالات متحده رسما اعلام کرد که ایران ۵ نفتکش حامل سوخت به سمت ونزوئلا ارسال کرده که در حال حرکت در دریاهای آزاد می باشند.

چندی پیش نیز وزیر امور خارجه آمریکا اعلام کرد ایران ۹ تن شمش طلا از ونزوئلا به ارزش۵۰۰ میلیون دلار را از طریق هواپیمایی ماهان (در ازای خدمات نفتی) به ایران منتقل کرده است.
در خصوص مطالب فوق ذکر چند نکته ضروری ست.

اول این که همکاری های ایران و ونزوئلا در شرایط تحریم شدید هردو کشور نشان دهنده شکست راهبرد آمریکا برای تسلیم کردن این ۲ منبع بزرگ انرژی دنیاست.

ایران با کمک تکنولوژی بومی خود در شرایط تحریم شدید و همه جانبه قادر به پشتیبانی از متحدان خود می باشد و این حمایت ها یک طرفه نیست و هر دو طرف منتفع می شوند.

9 تن طلا یعنی حدود ۸۵۰۰ میلیارد تومان و این میزان از طلا در شرایط تحریم کمرشکن برای ایران یک اندوخته بسیار ارزشمند است تا بتواند در برابر تحریم ها تاب بیاورد.

در ازای این میزان از طلا به این کشور سوخت و خدمات نفتی ارائه خواهد شد. این یعنی تکنولوژی بومی ایرانی در شرایط تحریمی به کمک اقتصاد کشور آمده است. ایران پس از بهره برداری از پالایشگاه بومی ستاره خلیج فارس به صادر کننده بنزین تبدیل شد و بنزین برخلاف نفت خام به آسانی قابل فروش است.

دوم این که ایران به عمد پرچم خود را بر روی نفتکش هایش برافراشته کرده تا عرض اقیانوس اطلس را بپیماید و ناوگان دریایی ایالات متحده هم نظاره گر آن باشد.

بسیار بعید است آمریکا جرات کند نفتکش های ایرانی را توقیف نماید چرا که انگلیس قبلا این قمار را انجام داد و نتیجه آن را به وضوح دید.

سومین نکته و اصلی ترین نکته اینست که ایران پس از موشکباران عین الاسد و ارسال ماهواره نظامی به فضا (که ماهواره بر آن در واقع یک موشک قاره پیما بود) به یک توازن وحشت با ایالات متحده دست یافته است و با توجه به این نکته که آمریکا از عزم ایران برای استفاده از موشک هایش تردید ندارد باید گفت ایران به اعتبار قدرت راهبردی موشکی خود در حال شکستن علنی تحریم های آمریکاست و این توانایی استراتژیک تضمین کننده فعالیت های اقتصادی ایران در شرایط تحریم است.

ایران به پشتوانه زرادخانه موشکی اش علنا نفتکش هایش را روانه ونزوئلا کرده و در حال ریشخند به تحریم خود و متحدش می باشد و اگر ایالات متحده جلوی آن را نگیرد دیگر نمی تواند عنوان ابرقدرت را یدک بکشد.

 این اقدام ایران ضربه حیثیتی سنگینی برای ترامپی ست که ۲ سال پیش از برجام خارج شد و بنای نابودی اقتصاد ایران و تسلیم آن بوسیله تحریم هایش را داشت اما اکنون نظاره گر حرکت نفتکش های ایرانی با پرچم جمهوری اسلامی در نزدیکی آب های کشورش است.

ایران خوب می داند کرونا چه بحرانی برای ایالات متحده ایجاد کرده  و به همین دلیل کاخ سفید وارد یک چالش پر ریسک با ایران نخواهد شد؛ علی الخصوص که فعلا از  نظر ترامپ مهار و تنبیه چین باید اولویت سیاست خارجی آمریکا باشد.

 چند روز دیگر مشخص خواهد کرد ترامپ جرات دستور توقیف نفتکش های ایرانی را به خود می دهد یا با سکوتی معنی دار از کنار آن خواهد گذشت

شهید هادی کجباف سه سال بعد از جنگ در جبهه ماند چون اعتقاد داشت نمی توان به دشمن اعتماد کرد - مورد توجه اصلاح طلبان

شهید هادی کجباف به سوریه می‌رود تا در برابر دشمنی بایستد. دشمنی که پا از گلیم درازتر کرده و پرچمی به دست گرفته که مریدش نیست. برگ زندگی‌ این شهید گرانقدر پر از سال‌های جنگ، مجروحیت‌های جسمی و روحی و تأثیر آن بر روزگارش است، اما حتی بعد از جنگ نیز به روایت همسرش سه سال در جزیره مینو خدمت می‌کند چون او و همرزم‌هایش معتقد بودند که به بعثی‌ها نمی‌توان اعتماد کرد.
کم‌کم اتفاقات زندگی سراسر در جنگ، توان و نیرویش را تحلیل می‌برد. چند سال از جنگ می‌گذرد. او یک سالی را مشغول کشاورزی و دامداری و در میان آن، درمان زخمی از جامعه در حد توان، مثل فراهم کردن سرپناه برای ۶ معلول بی‌سرپرست است.

گفتگو با همسر شهید مدافع حرم شهید هادی کجباف ، شهیدی که مجروحیت و موج‌گرفتگی را باهم تجربه کرد

نتیجه تصویری برای شهید کجباف

جواب او به تمام کسانی که در زمان مجروحیت برای عیادتش می‌رفتند و می‌پرسیدند، چرا شما باید برای جنگ به سوریه بروید، یک جمله تأثیرگذار بود: اگر ما خارج از مرزهای کشور با داعش نجنگیم، روزی در داخل کشور باید با آن‌ها بجنگیم.

این شهید سه سال بعد از جنگ را در جبهه ماند چراکه معتقد بودند به بعثی‌ها نمی‌توان اعتماد کرد، دشمنان اسلام از یک رگ و ریشه‌اند. اگر بود، می‌گفت به دشمن و وعده وعیدهایش نمی‌توان اعتماد کرد.

گفتگو با همسرشهیدمدافع حرم هادی کجباف ، 9 بار مجروحیت ، 2 بار موج گرفتگی و 2 بار هم شیمیایی شد اما دست از یاری امام زمان برنداشت

شهید حاج ابراهیم همت: سازش و صلح با کفر حرام است ، بر فرض که صد و پنجاه میلیارد دلار گرفتیم جواب خون یک نفر بسیجی های ما می شود؟

 حاج ابراهیم همت در یک سخنرانی منتشر نشده و تاثیرگذار در جمع رزمندگان و نیروهای بسیجی خود، از مذاکره با امریکا و شرح جنایات امریکا در قبال مردم ایران گفته است.

مرور این جملات و کلمات در این روزها و در شرایطی که به برکت خون او و رزمندگانش ایران سربلند است و مقتدر و با ثبات، به تاثیرگذاری جهانی رسیده است، مو را بر تن هر انسان آزاده ای سیخ خواهد کرد، آنهم زمانی که برخی به دنبال مسابقه برای علم کشی علم کدخدا در داخل مرزهایی هستند که خون همیت و یارانش آنرا تثبیت کرده است.

متن کامل سخنرانی را در ادامه میخوانید:

 به محض سقوط رژیم شاه با آن عظمت روح، آمریکا که نمیتوانست این جریان را با این عظمتش تحمل بکند، به انواع دسیسهها دست زد: یک فرم سازش با رو کردن دستهای گروهکهایی چون نهضت آزادی یا جبهه ملی این حرکت آغاز شد و در کنارش غیر از مسأله سیستم نظامی و سست کردن آن، مسائل سیاسی را به مثابه بازی گرفتن این امت رزمنده و دور کردن امت از صحنه، سازش و یک روند آمریکایی را به انقلاب تحمیل میکرد؛ داشتند این را رشد میدادند که به حول و قوه الهی و با تلاش ملت و با بیداری و هوشیاری امام و حرکتی که دانشجویان خط امام در لانه کردند، این توطئه شکست خورد.

 حرکت بعدی آمریکا به انحراف کشاندن انقلاب بود و این از انسانی ساخته نبود مگر بنیصدر! بنیصدر انتخاب شد ولی روند حرکت بنیصدر و راهی که او میپیمود نشاندهنده این حرکت است که بنیصدر آلت دوم و سمبل دوم حرکت آمریکا در انقلاب اسلامی و حضور او برای به انحراف کشیدن انقلاب بود که به سقوط انقلاب کمک بکند.

 آمریکا این حرکت را زمانی تجربه میکرد که در کنار آن تحریم اقتصادی نیز به اقتصاد مملکت ضربه میزد. در کنارش عدم فروش اجناس توسط کشورهای خارجی ما را در یک تنگنا و مضیقه قرار میداد. آمریکا منتظر فرصت بود که اگر بنیصدر خائن قادر باشد که نظام جمهوری اسلامی را به انحراف و انحطاط بکشد و سبب سقوط آن بشود. با آن حرکتهای منافقوارش در دانشگاه تهران و در سخنرانیهایش و در حرکتهای نظامیاش و آن خیانتهایی که در شروع جنگ کرد. اگر آمادگی داشت که این کار را بکند فبها ولی اگر نکرد جنگ را آغاز بکند. لذا به عراق آمادگی قبلی داده میشود. هیچ کشوری به اندازه آمریکا خبر از سیستم نظامی ما نداشت. تمام اینها گفته شده بود و بنا به گفته خود اسرای عراقی آمریکا به صدام این تحلیل را داد که در ایران در جنوبی که تو میخواهی حمله بکنی، از غرب تا جنوب هزار و سیصد کیلومتر مربع با دشمن مرز داری. تو در مملکتت دوازده لشگر داری و از پشتیبانی ناسیونالیستی عربی کشورهای خاورمیانه بهرهمند هستی و از پشتبیانی ابرقدرت جنایتکار آمریکا. قادر خواهی بود؛ ایران در جنوب یک لشگر بیشتر ندارد. آن هم به نام لشگر نود و دو زرهی. قادر خواهی بود حمله بکنی و این لشگر را از هم بپاشی و در عرض چهل و هشت ساعت جنوب را از ایران جدا بکنی و خودمختار بکنی.

حتی این پیشبینی شده بود که برای تسریع سقوط انقلاب در حین آمادگی ارتش عراق همزمان در نوژه کودتایی بشود که هواپیما بلند بشود و جماران را بمباران بکند. دولت را ساقط بکند. امام عزیز را در جماران از بین ببرند. وقتی این حرکت شد عراق با ارتشش به داخل کشور ما سرازیر بشود. یعنی دیگر رمقی برای مقابله برای ما نماند. گروگانها نجات پیدا کنند و انقلاب ایران نیز شکست بخورد.

حرکت بعدی همین لشگر نود و دو زرهی در جنوب بود. روی همین لشگر حساب شده بود که در آن کودتا بشود و کودتا در آن شد. لذا سبب شد حداقل بالای پنجاه درصد از کادر این لشگر اخراج بشوند و این لشگر کارآیی نظامی خودش را از دست بدهد.

 توطئههای بنیصدر در جنوب و در غرب یکی بعد از دیگری شروع شد. نمیگذاشت شکل بگیرد. نمیگذاشت بجنگیم. به هر حال حرکت بنیصدر جلوگیر بود و از یک جهاد فی سبیل الله بازدارنده بود. به محض این که بنیصدر برکنار شد، این خط نجنگیدن شکست؛ این خط سازش و لیبرالیسم. آن خطی که او توسط خودش و منافقین بر انقلاب اسلامی و جامعه اعمال میکرد شکست. یعنی انحراف آمریکا شکست. انحراف که شکست آمریکا دیگر هیچ چارهای نداشت جز این که فشار را زیاد بکند. یعنی جنگ را گسترش بدهد. تنها حرکتی که میتوانست برای سقوط انقلاب به آمریکا امید بدهد یک حرکت گسترده نظامی بود و این برای آمریکا امکانپذیر نبود. مگر این که در کنار عراق دولی را بگذارد که پشتیبانش باشند. خودش پشتیبانی بکند. کمک مادی تسلیحاتی، کمک تبلیغاتی و هر گونه کمکی که از دستش برمیآید بکند تا عراق بتواند این جنگ را ادامه بدهد.

 این همیشه تکرار شده که الآن جنگ ما جنگ ایران و عراق نیست. جنگ ایران و آمریکا است. جنگ ایران و جهان است نه جنگ ایران و عراق. آمریکا در عراق حضور دارد. با چی؟ با آواکسش در عربستان، هدایت کلیاش در مجموع و حضور هلیکوپترها و مشاوراتی که شروع شده. از قبل هم مخفیانه بود. به طوری که حمادی وزیر امور خارجه عراق بگوید ما از روابطمان با آمریکا افتخار میکنیم. فرانسه در عراق حضور دارد. با موشک اگزوزتش با چهل کیلومتر برد که قادر است با هلیکوپتری که در اختیارش گذشتهاند؛ با نه فروند هلیکوپتر بلند بشود و از بندر فاو کشتیهای ما را در خارک تهدید بکند و بزند. چه کشتیهای تجاری خارجی و چه کشتیهای خودی.

 فرانسه با میراژهایش که به کمتر کشوری و با شرایط خاصی میفروشد، در عراق حضور دارد. انگلیس همچنین؛ تمام موشکهای زمین به زمین و زمین به هوای انگلیس. لذا همه چی آماده بود برای این که عراق بتواند این جنگ را با شدت و حدت هر چه تمامتر ادامه بدهد ولی با حول و قوه الهی از آن جا که دست غیبی در کار است و خدا قادر است نصرت بدهد. پیروزی بدهد. شکست بدهد. به این دلیل همه این توطئهها شکست خوردند. یکی پس از دیگری.

 پس از سقوط بنیصدر ارتش و سپاه ما شروع کردند. حملات یکی پس از دیگری. ثامن الائمه، طریق القدس، فتح المبین با آن عظمت و با آن شکل روحانی و معنوی و آن ابهت عرفانی که این عملیات بزرگ داشت که اصلاً نمیشود اسم آن را عملیات نظامی گذاشت. سقوط خونینشهر چنان ابهت و چنان حیثیت و چنان عظمتی داشت که شما تکانش را در دنیا دیدیم. در سوریه و لبنان مشاهده کردیم. و این حرکت این قدر اعجاز بود و این قدر ابهت در آن بود و این قدر آمریکا را به وحشت انداخت که از ترس دولتهای مرتجع منطقه و رشد انقلاب و صدور انقلاب بلافاصله اسرائیل را وادار کرد که به لبنان حمله بکند. به این تحلیل که کشورهای عربی ترسیدند قدرت آمریکا به نمایش گذاشته بشود که آمریکا قدرت دارد. نظرها از جنگ ایران و عراق به طرف جنگ اعراب و اسرائیل برود. نظر ایران هم همچنین و این وسط صدام نجات پیدا بکند و سوم ریشه انقلاب اسلامی و آن موجی که در لبنان به عنوان برداشت از امام و انقلاب اسلامی هست هم خشکیده بشود. ما پس از عملیات محرم و اعجازی که در وجود برادران دیدیم و آن حرکت عظیم و بزرگ به این فکر افتادیم ... به یکباره صحبت از صلح شد!

 برادران عزیز، خوب دقت کنید. ما از روز اول، هرگز در شرط مؤمن خلل ایجاد نمیشود. این شرایط را برای عراق گذاشتیم. ای صدام، ما محاکمه تو را میخواهیم. محاکمه آن کسی که تجاوز کرده. دو، از تو غرامت میخواهیم. اگر عراق بخواهد به ما غرامت بدهد، بایستی برآورد غرامت ما را بدهد. یعنی صد و پنجاه میلیارد دلار. آمریکا چه فکری میکند. اگر عراق صد و پنجاه میلیارد دلار به ما غرامت بپردازد، ما با این پول قادر هستیم جلوی همین روزانه دو میلیون بشکه نفتمان را هم ببندیم و بازار اقتصاد دنیا را لکهدار بکنیم و بشکنیم. این برای آمریکا سود نداشت. صد و پنجاه میلیارد دلار. آمریکایی که تا حالا سعی کرده به هر نحوی که شده کمر اقتصاد ما را بشکند. بدهیهایش را نداده. فرانسه بدهیهایش را نداده. ترکیه بدهیهایش به ایران را نپرداخته. به هر نحوی که هست میلیاردها دلاری که بدهکار بودند نپرداختهاند. به این دلیل که به اقتصاد ما ضربه وارد بشود و ما ضربه بخوریم. پس آمریکا این کار را نمیکند و اجازهاش را هم نمیدهد.

 دو، متجاوز شناسایی و محاکمه بشود. شما روی اینها فکر کنید. آمریکا آمده در منطقه خاورمیانه یک سمبلی به اسم صدام درست کرده. تمامی دولتها هم به او کمک کردند. حالا آمریکا حاضر است این سمبل را از دست بدهد؟ یعنی اگر امروز آمریکا صدام را از دست بدهد یعنی خاورمیانه را از دست داده. یعنی در عصر حاضر هیتلر آمریکا، خونخوار آمریکا صدام شده در خاورمیانه. پس آمریکا این نظر دوم را هم که محاکمه صدام باشد که بدون شک به برکناری صدام و سقوط رژیم بعث است، این را هم قبول نخواهد کرد. قبول میکند؟ قبول نخواهد کرد. پس آمریکا این شرایط صلح را از ما نمیپذیرد. تازه اینها از شرایط صلحی بود که ما عنوان کردیم ولی به قول امام عزیز که گفت جواب این خونها را چه میدهید. بر فرض که صد و پنجاه میلیارد دلار گرفتیم، جواب خون یک نفر از بسیجیهای ما میشود؟ مگر آنها برای پول آمدند جنگیدند. مگر آنها برای قدرت آمدند جنگیدند. مگر آنها برای مقام آمدند جنگیدند. کسی به آنها پولی نمیداد. کسی حاضر است به خاطر پول جان بدهد؟ نه.

 مطلب بعدی. ما مردممان را در سرتاسر ایران با روحانی در محلات و در روستاها تبلیغ شده. ملت به شوق کربلای امام حسین بسیج شدهاند. یعنی در شهرستان گفته شده السلام علیک یا اباعبدالله، نیرو به خط شده و آمده. اگر این بسیجی عزیز بیاید در جبهه و یک زمانی احساس کند که صلحی شده و او به کربلا نرسیده، ما در آینده قادر خواهیم بود این بسیج را دوباره بسیج بکنیم؟ آن وقت به او چه بگوییم. دیگر آن وقت میتوانیم از کربلا بگوییم؟ میگوید نه. شما چوپان دروغگو هستید. یک بار به من گفتید کربلا و من را تا جبهه بردید. بچههایم را از دست دادم. عزیزانم را از دست دادم. حالا دوباره به عقب برگشتیم و دوباره میگویید بیا به کربلا برویم. این را چه کار میکنیم؟

 لذا ای عزیزان، ما هیچ چارهای به غیر از جنگ نداریم. پس تمام درهای صلح به روی ما بسته است. سازش و صلح با کفر حرام است. به گزارش رجا، با کفر بر سر میز مذاکره نشستن خصلت قاسطین و مارقین و ناکثین است. نه خصلت مؤمنین و متقین. ما هیچ چارهای نداریم مگر جنگ و مگر جهاد در راه خدا که سفارش شده.

 یعنی ای عزیزان، امروز شرف، حیثیت، آبرو، مقام و همه چیز اسلام و انقلاب اسلامی و ملت اسلامی ایران بستگی به این جنگ و تداوم این جنگ دارد و امروز صلح و سازش و سر میز مذاکره نشستن برای ما خواری، ذلت، افتضاح به دنبال دارد و نسل آینده را به لجن میکشاند و اسلام را از بین میبرد. امام عزیز و ولی فقیه دستور فرموده الی بیت المقدس. باید تا بیت المقدس جنگید. پس ما میجنگیم و باید بجنگیم و تا ظهور آقا امام زمان چارهای جز انتخاب این راه نداریم.