گفتوگوی فارس با «یوسف افضلی» یکی از دوستان سردار شهید قاسم سلیمانی و معاون فرهنگی ستاد بازسازی عتبات
ایشان با پسرخالهاش احمد سلیمانی که در دوران جنگ به شهادت رسید، برای برادر کوچکترش سهراب سلیمانی یک ساعت خریده بودند. به او میگفتند: «اگر ساعت ۵ صبح بلند شوی و آن را کوک کنی، این ساعت خراب نمیشود». سهراب هم ساعت ۵ صبح ساعت زنگی را کوک میکرد تا بیدار شود. او ساعتش را کوک میکرد تا خراب نشود! بعد که بیدار میشد، حاج قاسم میگفت: «حالا بلند شدی نماز صبح را هم بخوان». با این شیوه امر به معروف میکرد و همه را به نماز اول وقت تشویق میکرد.
سردار سلیمانی در نوجوانی ورزشکار بود و ورزشهای رزمی انجام میداد. قبل از انقلاب هم در برنامههای فرهنگی انقلابی فعال بود. اولین بار که عکس امام را به رابر آوردند، من دوران راهنمایی بودم. حاج قاسم عکس امام را بین مردم پخش میکرد. دوران دبیرستان هم به کرمان آمدیم و آن دوران خانواده نزدیک ما نبود. حاج قاسم در آن زمان تظاهرات مردمی انقلابی را مدیریت میکرد و ما هم در این تجمعات حاضر میشدیم. در زمانی که مجسمه آریامهر را در میدان آزادی کرمان، پایین میآوردیم، با ساواک بحث شد و چند نفر از جمله بنده بازداشت شدیم. حاج قاسم از اینکه ساواک او را بگیرد، ترسی نداشت، تا جایی که قبل از انقلاب هم ساواک وی را گرفت و بعد از پرس و جو آزادش کرد. او نقش مؤثری در پیروزی انقلاب داشت.
سال ۶۰ بود که به دلیل علاقه به انقلاب وارد سپاه رابر و بعد لشکر ثارالله شد. از ویژگیهای جنگی این سردار رشید اسلام میتوان به شجاعت اشاره کرد. فرمانده راهبری و متفکر بود و از شهدا میخواست که بتواند در این مسیر هم به شهادت برسد که به آرزویش رسید.
حاج قاسم بعد از پایان جنگ ایران و عراق هم مسؤول امنیت شرق کشور شد. در آن دوران به اشرار منطقه اماننامه داد و آنجا را پاکسازی و اشرار را مجبور به تسلیم کرد. به خاطر اینکه به اشرار اماننامه داده بود، حتی وقتی به دادگاه میرفتند، پیگیری میکرد که کارهای قضایی صورت نگیرد و اگر هم اتفاق میافتاد، تلاش میکرد که تبرئه شوند و مشکلی برای آنها ایجاد نشود. بعد از آن هم که امنیت برقرار شد، علمدار مقاومت و پرچمدار ستاد بازسازی عتبات شد.