زندگی عاشقانه به سبک شهدا

کپی مطالب و اشاعه فرهنگ شهدا صدقه جاریه است و آزاد با ذکر صلوات

زندگی عاشقانه به سبک شهدا

کپی مطالب و اشاعه فرهنگ شهدا صدقه جاریه است و آزاد با ذکر صلوات

شهید غلامرضا تندر کفن بدوز بهر تنم مادرم مادرم// شهید جمهوری اسلامیم مادرم مادرم


 

بسمه تعالی

متن وصیتنامه برادر شهید غلامرضا تندر

((مِنَ الْمُؤْمِنینَ رِجالٌ صَدَقُوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَیْهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضى‏ نَحْبَهُ وَ مِنْهُمْ مَنْ یَنْتَظِرُ وَ ما بَدَّلُوا تَبْدیلاً)) (احزاب:23)

از میان مؤمنان مردانى ‏اند که به آنچه با خدا عهد بستند صادقانه وفا کردند. برخى از آنان به شهادت رسیدند و برخى از آنها در [همین‏] انتظارند و [هرگز عقیده خود را] تبدیل نکردند.

به نام الله پاسدار حرمت خون شهیدان

وصیتنامه غلامرضا تندر فرزند یوسف تندر متولد 1344 وصیت میکنم هر جایی که پدر و مادرم گفتند مرا به خاک بسپارند و اگر آنها گریه کردند نگذارید اگر خدای متعال نظر بفرماید خوب بود ولی افسوس اینچنین نبود و روزگار زودگذر بود و این جوانان سلحشور بودند که در جبههها جنگیدند تا صدام و اربابش آمریکا را خار و سرکوب کنند.

اگر من شهید شوم، پدر و برادران عزیزم! از شما میخواهم راه مرا ادامه دهید از خداوند متعال سعادت و طول عمر رهبر عزیزم را خواستارم.

خدایا، خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار

الهی الهی حتی قیام المهدی احفظ لنا الخمینی

این شعر از شهید غلامرضا تندر میباشد

کفن بدوز بهر تنم مادرم مادرم// شهید جمهوری اسلامیم مادرم مادرم

کفن بدوز نمونه شادیم مادرم مادرم// به رهبر عزیز خود حامیم مادرم مادرم

روانه جهاد کافرم مادرم مادرم

این شعر برای مادران جوان از دست داده از طرف غلامرضا تندر به خانواده شهیدان.

امضاء: غلامرضا تندر


 

زندگینامه شهید غلامرضا تندر

غلامرضا تندر در تاریخ 13/3/1344 در شهرستان تهران در یک خانواده مذهبی پا به عرصه گیتی نهاد. در همان اوایل کودکی چهره نورانی و روشنی داشت. در همان طفولیت به مذهب علاقه فراوان داشت در سال 1350 در دبستان دولتی جاوید تهران برای تحصیلات ابتدایی ثبت نام کرد و تا سال 1352 در آنجا به تحصیل خود ادامه داد و بعد از اخذ کارنامه سال دوم ابتدایی به همراه خانواده خود به راوند کاشان عزیمت کرد و در مهرماه در دبستان عراقی راوند ادامه تحصیل داد. بنا به دلایلی، مدتی را ترک تحصیل کرد و دوباره تا پایان دوره ابتدایی ادامه داد.

غلامرضا از آنجایی که در یک خانواده مستضعف به دنیا آمده و فقر اقتصادی حاکم بود، برای کمک به والدین خود ترک تحصیل کرد. مدتی در کارگاه جوشکاری مشغول کار بود تا اینکه انقلاب شکوهمند اسلامی به وقوع پیوست و تظاهرات علیه رژیم حاکم و فاسد پهلوی شروع شد. غلامرضا با آنکه جثه کوچکی داشت ولی به خاطر علاقه زیاد به اسلام در تمامی تظاهرات علیه رژیم شاه شرکت میکرد.

او در دوران انقلاب دست از کار کشید و همچون کوه استوار به راه خود ادامه داد و تا پیروزی انقلاب اسلامی دست از مبارزه برنداشت. تا اینکه انقلاب به پیروزی رسید. بعد از انقلاب برای مدتی بیکار بود و وقتی جنگ تحمیلی رژیم بعثی عراق علیه ایران شروع شد برای فراگیری آموزش نظامی و اعزام به جبهه در پایگاه مفتح شهرک صنایع راوند ثبت نام نمود. بعد از پایان دوره آموزشی مدتی در پایگاه به حفاظت مشغول بود. و با این وجودیکه خدماتی خدمات قابل توجهی به انقلاب کرده بود باز ندای درونی به او اجازه نداد که نظارهگر این همه جنایات صدامیان باشد؛ به همین دلیل تصمیم گرفت به جبهه برود.

زمان موعود فرا رسید. او در تاریخ 25 اسفندماه 1360 به پایگاه مبارزان اهواز اعزام شد. بعد از مدت کوتاهی در یکی از حملهها برای پس گرفتن .. شوش شرکت کرد و بعد از موفقیت در این عملیات برای دیدن خانواده خود به کاشان بازگشت و بعد از چند روز استراحت و دیدار دوستان دوباره در تاریخ 5 اردیبهشت‌ ماه 1361 برای کمک به رزمندگان به جبهه بازگشت و در حمله اخیر برای پس گرفتن پادگاه حمید و شهر هویزه در تاریخ 15/2/1361 به خیل شهیدان به ملکوت اعلاء پیوست.

روحش شاد و یادش گرامی و راهش پر رهرو باد!

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد