بسم الله الرحمن الرحیم
مقدمه:
((وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذینَ قُتِلُوا فی سَبیلِ اللَّهِ أَمْواتاً بَلْ أَحْیاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ)) (آلعمران: 169)
«گمان نکنید کسانی که در راه خدا کشته شده اند مرده اند، بلکه زنده اند و در نزد خدای روزی می خورند.»
آری !
پدر و مادرم !
خواهر و برادرم !
شهید، مقامی والا دارد.
امیدوارم که همگی مرا حلال خواهید کرد .
فقط بدانید که من در جایی هستم که بوی خون می آید و در اینجاست که بعثیون عراقی، زنها را زنده به گور کردند و به پیرمرد و پیرزن، جوان و دختر وحتی طفل شیر خوار هم رحم ننموده اند.
آیا باید در چنین جایی ما بی تفاوت بمانیم؟!
هرگز چنین نخواهد بود.
من چنان بر آنها (عراقیها) حمله خواهم برد و جانم را در راه خدا فدا خواهم کرد؛ چون خدا گفته هر کس عاشق من شود عاشقش می شوم و او را شهید میکنم و خون بهایش را خود قرار میدهم.
آری!
من به جنگ صدام کافر رفته ام، هیچ غمی به خود راه ندهید و در سوگ من گریه و زاری ننمائید. ان شاءالله
سلام بر امام زمان؛ درود بر خمینی؛ سلام بر رزمندگان اسلام
بنیاد شهید انقلاب اسلامی کاشان
دفتر تحقیق و پژوهش
قسمت دوم وصیتنامه
این قسمت از وصیتنامه من متعلق به برادرم حسین است؛ او باید این را بخواند و هیچ کسی دیگر حق خواندنش را ندارد.
****
برادرم! تو از طرف من موظفی روی پدر و مادر و برادران و خواهرانم را ببوسی و از آنها حلالیت بطلبی.
خدایا تمام عمر مرا بگیر و یک لحظه به عمر امام امت خمینی اضافه گردان.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته.
محمد قطبی راوندی