زندگی عاشقانه به سبک شهدا

کپی مطالب و اشاعه فرهنگ شهدا صدقه جاریه است و آزاد با ذکر صلوات

زندگی عاشقانه به سبک شهدا

کپی مطالب و اشاعه فرهنگ شهدا صدقه جاریه است و آزاد با ذکر صلوات

شهید گشتاسب گشتاسبی

فقط 14 سالش بود شب عملیات رمضان دیدمش. تا نزدیکی های اذان صبح پیش خودم بود. صدای اذان یکی از رزمنده ها آمد، اذان صبح شده بود. من بودم و گشتاسب و پیرمردی که کنارمان می جنگید (پیرمرد گردان) باران آتش و گلوله لحظه ای تمامی نداشت پیرمرد گفت: مگر می شود توی این اوضاع نماز خواند و ..؟ هنوز حرفهای پیرمرد تمام نشده بود که گشتاب حالت مردانه ای به خودَش گرفت و گفت: عمو حواست کجاست؟ یادت رفته که ما برای همین نماز آمدیم و داریم می جنگیم بعدش هم الله اکبر گفت و شروع کرد به نماز خواندن




نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد