زندگی عاشقانه به سبک شهدا

کپی مطالب و اشاعه فرهنگ شهدا صدقه جاریه است و آزاد با ذکر صلوات

زندگی عاشقانه به سبک شهدا

کپی مطالب و اشاعه فرهنگ شهدا صدقه جاریه است و آزاد با ذکر صلوات

گفتگو با خواهر شهید اصغر پاشاپور ( شهید اصغر ذاکر ) شهیدی که همیشه همرزم حاج قاسم بود و قبل از شهادت از حاجی جدا شد

شهید اصغر پاشاپور از همان ایام ابتدایی آغاز جنگ سوریه همراه سردار بزرگ اسلام شهید حاج قاسم سلیمانی به سرزمین شام هجرت کرد. این شهید عزیز از اقوام نزدیک شهید مدافع حرم محمد پورهنگ بود که او نیز جانش را در دفاع از حرم حضرت زینب(س) فدا کرد. شهید پاشاپور همان اصغرآقایی است که همه‌مان بعد از شهادت حاج قاسم در آن ویدئوی معروف دیدیم، که شهید سلیمانی به او گفته بود: «اصغر آقا خجالت بکش منو می‌ترسونی به خاطر دوتا گلوله؟»
خواهر پاشاپور: هرگز مورد کارش حرفی نزد

اصغر ذاکر کیست؟ / نگاهی گذرا به زندگی شهید اصغر پاشاپور


همسر شهید پورهنگ که خواهر شهید اصغر پاشاپور است دقایقی از شهید پاشاپور گفت: برادرم متولد سال 1358 بود که با سه فرزندش به سوریه رفت تا کنار دیگر مجاهدان با تروریست های تکفیری مبارزه کند. اصغر با اینکه از ابتدای جوانی با سن نسبتا کمی که داشت وارد سپاه شد و مسئولیت های حساسی بر عهده گرفت اما هیچ گاه ندیدیم در مورد کارش حرف بزند.

اتفاقی از روی عکس ها دیده بودیم که همراه حاج قاسم است اما اصلا از خودش نمی شنیدیم. رسم امانت داری را در کارش به شدت رعایت می کرد. روحیه اش البته کلا هم اینطور بود که اهل خاطره گویی نبود. همسرم که به شهادت رسید با اصرار از او خواستم چند خاطره برایم تعریف کند. مسئولیتش هم اجازه صحبت نمی داد. شاید چند سالی از یک اتفاق که می‌گذشت تازه از آن برایمان تعریف می کرد.
لحظه آخر از حاج قاسم جدا شد

آنطور که من شنیدم، البته نمی دانم چقدر درست است، قرار بوده برادرم آن شبی که سردار سلیمانی شهید می شود همراه ایشان به عراق بیاید اما لحظات آخر از سردار جدا می شود و رفتنش به عراق کنسل می شود و در سوریه می ماند. قسمت بود درست یک ماه پس از شهادت فرمانده اش به شهادت برسد.


واسطه ازدواج من و شهید پورهنگ برادرم بود

می گفتند مسئولیت برادرم در سوریه حساس بوده. هنگام شهادت همسرم حال مساعدی نداشتم. یک هفته پیش از شهادت او از سوریه به ایران آمدیم. شهید پورهنگ مسموم شده بود و یک هفته بعد در ایران شهید شد. اصغر آقا به دلیل مشغله فراوان نتوانست کارش را رها کند و برای تشییع به ایران بیاید. درکارش واقعا احساس مسئولیت و جدیت داشت. با اینکه شهید پورهنگ از دوستان نزدیکش هم بود و اصلا واسطه ازدواج ما خود برادرم بود.

عکس العمل شهید اصغر پاشاپور با شنیدن شهادت سردار سلیمانی

وقتی سردار سلیمانی به شهادت رسید اصغر برای مراسم تشییع کارش را رها نکرد به ایران بیاید. فقط همسرش تعریف می کرد خبر را که شنید چند ساعتی آمد خانه و با خودش خلوت کرد. خبر برایش خیلی سنگین بود. بعد با مادرم تماس می گیرد و با حزن بسیار با مادرم صحبت می کند.
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد