تنها تسلیم فکر و ادراک، براى اینکه موجودى مؤمن شناخته شود کافى نیست، چیز دیگر لازم است!
خداى متعال مى فرماید:
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا ادْخُلُوا فِی السِّلْمِ کَافَّةً وَلَا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّیْطَانِ «بقره 208».
«اى کسانى که ایمان آورده اید، در قلعه سلم داخل شوید و گامهاى شیطان را پیروى نکنید.»
یعنى روحتان با عقلتان جنگ نکند، احساساتتان با ادراکاتتان ستیز ننماید.
داستان شیطان که در قرآن کریم آمده است نمونه اى از کفر قلب و تسلیم عقل است. شیطان خدا را مى شناخت«اعراف 12»، به روز رستاخیز نیز اعتقاد داشت«اعراف 14»، پیامبران و اوصیاء پیامبران را نیز کاملا مى شناخت و به مقام آنها اعتراف داشت«ص 82- 83»، در عین حال خدا او را کافر نامیده و درباره اش فرموده است:
و کان من الکافرین «بقره 34».
«و از کافران بود».
قرآن در عین اینکه شیطان را شناساى همه این مقامات معرفى مى کند او را کافر مى خواند و کافر مى شناسد؛ پس معلوم مى شود: تنها شناسایى و معرفت، یعنى تسلیم فکر و ادراک، براى اینکه موجودى مؤمن شناخته شود کافى نیست، چیز دیگر لازم است.
از نظر منطق قرآن چرا شیطان با اینهمه شناساییها، از کافران محسوب گشته است؟
معلوم است، براى اینکه در عین قبول ادراکاتش حقیقت را، احساساتش به ستیزه برخاست، دلش در برابر درک عقلش قیام کرد، از قبول حقیقت اباء و استکبار نمود، تسلیم قلب نداشت.
پروردگارا! ما را علاقه مند و عاشق حق و حقیقت قرار بده به طورى که هرگز منافع خودمان را به حق و حقیقت ترجیح ندهیم