زندگی عاشقانه به سبک شهدا

کپی مطالب و اشاعه فرهنگ شهدا صدقه جاریه است و آزاد با ذکر صلوات

زندگی عاشقانه به سبک شهدا

کپی مطالب و اشاعه فرهنگ شهدا صدقه جاریه است و آزاد با ذکر صلوات

خاطره از مادر شهید علی اکبر رحمانیان در خصوص توجه شهید به کتاب نهج البلاغه

تازه از مدرسه برگشته بود آمد پیش من و گفت: مادر اگر یه چیزی بخوام، برام می خری؟ با خودم گفتم؛ حتما دست دوستانش یه چیزی خوراکی دیده دلش کشیده. گفتم: بگو مادر. چرا نخرم! گفت: «کتاب نهج البلاغه می خوام.» اون موقع (دوران طاغوت) کم کسی پیدا می شد اهل قران و نماز باشه چه برسه به نهج البلاغه، هر طوری بود بعد از چند روز مقداری پول جور کردم و بهش دادم وقتی از مدرسه آمد دیدم در پوست خودش نمی گنجه، کتاب بزرگی دستش بود، فکر نمی کردم برای خوندش وقت بذاره اما از اون روز به بعد همیشه باهاش بود حتی توی جنگ

خاطرات شهدا





نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد