تاریخ تولد: 1333/11/28
تاریخ شهادت: ۴/۱۰/۶۵
مسئولیت: فرمانده گردان امام رضا لشکر۱۹ فجر
محل شهادت : محور شلمچه
عملیات: کربلای۴چهار
محل دفن: گلزار شهدای شیراز
زندگی نامه:
شهید محمد اسلامی نسب در پایان زمستان ۱۳۳۳در روستای لازنگان توابع شهرستان داراب در خانواده مذهبی متولد می شود، و در ۳سه سالگی از نعمت پدر محروم می شود. شهید در اوایل انقلاب اسلامی در تظاهرات ها حضور فعالی داشت ودر روز ورود امام خمینی به کشور با چندین نفر از جوانان حزب الهی راهی تهران شد و موفق به دیدار امام می گردد.
آن عزیز در زمان جنگ افروزی ضد انقلاب در کردستان به اتفاق هشتاد نفر از سبز پوشان دلیر سپاه در تاریخ ۴/۱۱/۵۸ در حالی که هنوز یک سال از پیروزی انقلاب نگذشته است ، برای مقابله با گروهکهای منافق و معا ند راهی کردستان می شود اما استقرار و اقامت او و همراهانش در مهاباد دوامی نمی یابد چرا که هیات دولت موقت ( بازرگان ) طبق مصالحه با گرو های مخالف ، اعلام آتش بس کرده است . بعد از بازگشت از کردستان مدتی در خد مت شهید بزرگوار حضرت آیت الله دستغیب به حفظ این گو هر ارزشمند گنجینه انقلاب اسلامی پرداخت . پس از از چند صباحیی مسئولیت حفاظت اطلا عات دادگاه انقلاب اسلامی انجام وظیفه کرد . با شروع جنگ تحمیلی راهی جبهه شود . در سال ۶۴از ناحیه چشم مصدوم شود ودر عملیات والفجر۸ در حالی که فرماندهی گردان امام رضا را بر عهده داشت شدیدا دچار مصدومیت شمیایی شد این شهید بز رگوار علاقه فراوانی به ائمه اطهار (ع) به ویژه حضرت زهرا(س) داشت سرانجام در عملیات کربلای۴ با رمز یا فا طمه زهرا به شهادت رسید و پیکرش مطهرش را پس از۲۰ روز بعد از شهادت شیراز انتقال یافت ودرگلزار شهدای شیراز به خاک سپرده شد
قسمتی از و صیتنامه:
شهادت آنچنان شیرین و لذت بخش است که با هیچ کدام،از وعده های دینوی او را مقیاسی نیست. شهادتی که دشمن با هیچ سلاحی علیه او نمی تواند به مبارزه در آید و همه تیغ های دشمن در مقابلش کند و بی اثر است.
۲-من هر وقت نام مبارک بی بی فاطمه الزهرا (س)را به زبان میارم نا خودآگاه از خود بی خود میشوم و مطمئن هستم که ایشان ما را شر منده نمیکنه .
پانزده روز بعد شهادت :
پس از عملیات کربلای۴،اطلاع یافتیم که دشمن تعدادی از شهدا را در شلمچه دفن کرده است. جمعی از اسرای عراقی را برای تفحص پیکرهای این عزیران به منطقه فرستادیم. پس از مدتی جستجو یکی از آنها (اسرا ء) مزار شهدا را به خاطر آورد. زمین را حفر کرده، پیکرها را بیرون آوردند. هنگامیکه برای زیارت شهید اسلامینسب به معراج رفتم، حیرت و شگفتی وصف ناپذیری مرا فرا گرفت. پیکر مجروح محمد آنقدر شاداب و معطر بود که گویی همین چند لحظه قبل به شهادت رسیده است در حالیکه پانزده روز ازشهادت آن مهر بان میگذشت، بوسیدمش. گونهاش به تازگی گل بود و جانی دوباره به من بخشید