نشسته بودیم به انتظار جلسه
حاج مجید گفت حالا که بیکار نشسته ایم نباید الکی حرف بزنیم
رفت و چند تا قرآن آورد بین بچه های پخش کرد
دور هم نشستیم و قرآن خواندیم
وقتمون هم تلف نشد