زندگی عاشقانه به سبک شهدا

کپی مطالب و اشاعه فرهنگ شهدا صدقه جاریه است و آزاد با ذکر صلوات

زندگی عاشقانه به سبک شهدا

کپی مطالب و اشاعه فرهنگ شهدا صدقه جاریه است و آزاد با ذکر صلوات

شعر : کاسه غیرت این شیر یلان لبریز است/ مرز ایران چقدر مالک اشتر خیز است تقدیم به سردار دلها

«مالک اشتر» عنوان شعری از امیرحسین آکار است که در وصف سردار شهید سلیمانی و خروش مردم ایران درپی شهادت سردار دلها سروده است.

نتیجه تصویری برای حاج قاسم سلیمانی

«مالک اشتر» عنوان شعری از امیرحسین آکار است که در وصف سردار شهید حاج قاسم سلیمانی و خروش مردم ایران درپی شهادت سردارشان سروده است.

«مالک اشتر»
 
گذر گرگ به آبادی شیران افتاد
باز هم قرعه به جمهوری سلمان افتاد
 
ذوالفقار از جگر یار خبر آورده  
پیک از خانه عمار خبر آورده  
 
کاسه غیرت این شیر یلان لبریز است
مرز ایران چقدر مالک اشتر خیز است
 
گوش کن خطه سلمان به زبان آمده است
صحبت از وعده صادق به میان آمده است
 
مشت اول به سرت محکم و طوفانی بود  
ساعت حمله مان دست سلیمانی بود
 
صحنه عین الاسد نقطه بسم الله ست  
سیلی اصلی فرمانده مان در راه ست
 
برسر مردم ما سایه مولا باشد  
رمز پیروزی‌مان حضرت زهرا  باشد  
 
راستی شیوه تهدید تو طنازی بود  
حمله‌ات از نظر ما که فقط بازی بود  
 
عقل اندازه یک جو به سرت لابد نیست  
دیده اید اینکه رجز خوانی مان بیخود نیست  
 
پاسخ شیعه به این فیل دو سر سجیل ست  
داعش اصلی این طایفه اسراییل است
 
ذوالفقار از دل این معرکه سر می‌خواهد  
جنگ با حیدر کرار جگر می‌خواهد  
 
گفت فرمانده که آینده‌تان تاریک ست
پیش‌بینی شده نابودی‌تان نزدیک ست
 
پای این قافله تا روز قیامت لنگ ست
صاحب اصلی دنیا که نباشد جنگ ست
 
بر سر مردم ما سایه مولا باشد  
رمز پیروزی مان حضرت زهرا باشد

لگد مال کردن خون شهید سلیمانی توسط ظریف وزیر خارجهِ کدام ایران؟!

ترامپ با صراحت اعلام کرده است که شخصاً دستور ترور سردار سلیمانی را صادر کرده است. آقای ظریف از مذاکره با قاتل سردار سلیمانی شهید چه هدفی را دنبال می‌کنند؟! و آیا اظهارات ایشان نادیده گرفتن خون پاک سردار سلیمانی و یاران شهیدش نیست؟!

 آقای دکتر ظریف وزیر محترم امور خارجه کشورمان که با نشریه آلمانی اشپیگل مصاحبه می‌کرد در پاسخ به این سؤال خبرنگار که «آیا احتمال مذاکره با آمریکا پس از ترور سردار سلیمانی کمرنگ شده است»؟ گفت؛ «نه، من هرگز این احتمال را رد نمی‌کنم که مردم رویکرد خود را تغییر دهند و واقعیت را بشناسند. برای ما مهم نیست که چه کسی در کاخ سفید نشسته است. مهم است که آنها چگونه رفتار می‌کنند. دولت ترامپ می‌تواند گذشته خود را اصلاح کند، تحریم‌ها را برداشته و به میز مذاکره برگردد. ما هنوز در پای میز مذاکره هستیم و این آنها بودند که میز مذاکره را ترک کردند»!
درباره اظهارات آقای ظریف گفتنی است که؛
الف- ترامپ با صراحت اعلام کرده است که شخصاً دستور ترور سردار سلیمانی را صادر کرده است. آقای ظریف از مذاکره با قاتل سردار سلیمانی شهید چه هدفی را دنبال می‌کنند؟! و آیا اظهارات ایشان نادیده گرفتن خون پاک سردار سلیمانی و یاران شهیدش نیست؟!
ب- آقای ظریف شاهد بودند که ده‌ها میلیون نفر در ایران و ده‌ها میلیون دیگر در مجموعه شهرهای مختلف جهان اسلام در شهادت سردار سلیمانی به سوگ نشستند و بدون استثناء ضرورت انتقام از آمریکا را فریاد زدند، بنابراین باید از وزیر خارجه کشورمان پرسید کجای دیدگاه جنابعالی با خواست مردم ایران و سایر ملت‌های مسلمان همخوانی دارد؟! و جنابعالی که نظرتان با خواست و نظر تمامی مردم ایران مغایر و متضاد است، وزیر خارجه کدام ایران هستید؟!
ج- شاید دیدگاه آقای روحانی را باور کرده‌اید که ادعا می‌کرد شب عاشورا، امام حسین علیه‌السلام با عمر‌سعد مذاکره کرد؟! این دیدگاه به‌اندازه‌ای عوامانه است که نیازی نیست علیه آن استدلالی آورده شود. در کجای دنیا، نهیب دلاورانه علیه دشمن را مذاکره ترجمه می‌کنند که جنابعالی به تلویح و آقای رئیس‌جمهور به تصریح چنین
کرده‌اید؟!
د- برفرض که نظر حضرت امام(ره)که «آمریکا شیطان بزرگ است» را نادیده گرفته و یا از آن غفلت کرده‌اید! حالا جدای از دیدگاه حکیمانه امام راحل(ره) بفرمائید آمریکا باید به کدام توطئه و قتل عام انسان‌های بی‌گناه و نقض عهد و پیمان و... دست بزند تا جنابعالی هم مانند سایر ملت‌های آزاده دنیا، آمریکا را شیطان بزرگ
بدانید؟!
هـ- جنابعالی در دانشگاه علامه طباطبایی بعد از آنکه فهرستی از نقض عهد‌ها و پیمان‌شکنی‌های پی‌در‌پی آمریکا را برشمردید، اعلام فرمودید که؛ «کسی از این پس نمی‌تواند به امضای آمریکا اعتماد کند». حالا چه شده که برخلاف نظر قبلی خود از احتمال مذاکره با آمریکا سخن
می‌گویید؟!
و -  فرموده‌اید: «دولت ترامپ می‌تواند گذشته خود را اصلاح کند، تحریم‌ها را برداشته و به میز مذاکره برگردد. ما هنوز در پای میز مذاکره هستیم و این آنها بودند که میز مذاکره را ترک کردند»! آقای ظریف! برفرض محال، آقای ترامپ نصیحت شما را بپذیرد و توبه کند! و تحریم‌ها را بردارد! در آن صورت قرار است با آمریکا درباره چه موضوع و مسئله‌ای مذاکره کنید؟! موضوع مذاکره را آمریکا با صد زبان و بارها اعلام کرده است، توقف صنایع موشکی ایران و دست‌کشیدن از حمایت جبهه مقاومت! جناب ظریف! اگر صنایع موشکی کشورمان نبود یک شبه ایران را با خاک یکسان کرده بودند و اگر حمایتمان از جبهه مقاومت که سردار سلیمانی سرآمد آن بوده و هست در میان نبود، امروز باید شاهد قتل‌عام مردم مظلوم کشورمان و به برده گرفته شدن نوامیس ملت توسط تروریست‌های تکفیری داعش بودیم! آیا غیر از این است؟! هنوز چند روزی از کارکرد حماسی موشک‌های سپاه در ضربه سخت به آمریکا نمی‌گذرد. چه زود این کاربرد اقتدار‌آفرین و دشمن‌سوز را به فراموشی سپرده‌اید!
حضرتعالی در مصاحبه تلویزیونی به مناسبت شهادت سردار دلها از رابطه نزدیک خود با آن شهید بزرگوار سخن گفتید. آیا حمایت از جبهه مقاومت و تلاش پیگیر برای تقویت توان نظامی و صنایع موشکی کشورمان از جمله خصوصیات سپهبد شهید نبود؟!


ز- جناب ظریف! هنوز چند روزی بیشتر از بیانات رهبر معظم انقلاب در نماز جمعه حماسی تهران نمی‌گذرد که تاکید فرمودند «ما از مذاکره هم ابایی نداریم، البته نه مذاکره با آمریکا؛ بلکه از مذاکره با دیگران ابایی نداریم. مذاکره نه از موضع ضعف بلکه از موضع قوت و قدرت. به یاری خدا دارای قدرت هستیم و قوی‌تر هم خواهیم شد». باید این بند را در صدر وجیزه پیش‌روی جای می‌دادیم ولی از آنجا که عده‌ای اصرار دارند بیانات حضرت آقا را در حد و ‌اندازه یک توصیه اخلاقی جلوه دهند، اشاره به آن را بعد از ذکر دلایل روشن و خالی از ابهامی جای دادیم که تقریباً تمامی آنها وام گرفته از بیانات مستدل حضرت ایشان است و به وضوح نشان می‌دهد که به قول رهبر معظم انقلاب، مذاکره با آمریکا علی‌رغم عهد‌شکنی‌های پی‌درپی و جنایات بی‌شماری که علیه مردم کشورمان مرتکب شده است
«سمَ مهلک» است.
ح- آمریکا با همه توان در پی آن است که از ایران اسلامی صدایی متفاوت و مغایر با صدای انقلاب بشنود و متاسفانه آقای ظریف بی‌آنکه بدانند، با اظهارات خویش در مصاحبه با اشپیگل این فرصت را در اختیار دشمن
قرار ‌داده‌اند!

سخنان آقای شریعتمداری و البته همه ما .



واکنش ترامپ به سخنان ظریف درباره مذاکره با آمریکا: نه ممنون!

رئیس جمهور آمریکا در پیامی در توئیتر به مصاحبه اخیر وزیر امور خارجه ایران با یک نشریه آلمانی درباره امکان مذاکره با آمریکا در صورت برداشته شدن تحریم‌ها واکنش نشان داد و آن را رد کرد.

وزیر امور خارجه ایران در مصاحبه با نشریه آلمانی اشپیگل که روز شنبه منتشر شد درباره احتمال مذاکره با آمریکا در پی ترور سپهبد سلیمانی گفت: «خیر، من هرگز این احتمال را رد نمی‌کنم که افراد، رویکردهای خود را تغییر دهند و حقایق را درک کنند. برای ما مهم نیست که چه کسی در کاخ سفید نشسته باشد. آنچه مهم است، نوع رفتار آنها است. دولت ترامپ می‌تواند، گذشته خود را اصلاح کند، تحریم‌ها را لغو کند و به میز مذاکره بازگردد. ما همچنان در میز مذاکره هستیم. آنها میز مذاکره را ترک کردند. آمریکا خسارت عظیمی به مردم ایران وارد آورده است. روزی خواهد رسید که آنها مجبور می‌شوند، این خسارات را جبران کنند. ما صبر زیادی داریم.»

میز کار حاج قاسم پشت سنگرهای دفاع از اسلام بود/ خط قرمز سردار سلیمانی

گفت‌وگوی فارس با «یوسف افضلی» یکی از دوستان سردار شهید قاسم سلیمانی و معاون فرهنگی ستاد بازسازی عتبات


زمانی که مسؤولیت عراق، لبنان و سوریه به حاج قاسم داده شد، دغدغه‌اش آزادسازی جهان اسلام و اتحاد مسلمانان به عنوان علمدار مقاومت بود. داعش هم به شکلی به وجود آمد که او در عراق همه توان خود را برای نابودی داعش به کار گرفت. برای این کار هم بیشتر در سوریه، لبنان و عراق بود و کمتر در ایران می‌ماند. اکثرا هم در بیابان‌های آن‌جا بود و میزش پشت سنگرهای دفاع از اسلام بود و آنجا فرماندهی می‌کرد. یکی از دوستان تعریف می‌کرد در نبرد با داعش بودیم که یک مرتبه کسی از پشت، سرم را بوسید که با تعجب برگشتم دیدم سردار سلیمانی است. با نگرانی پرسیدم، چرا شما آن هم در این جای خطرناک خط مقدم حضور یافتید؟ جواب داد: «اگر برای شما خطر داشته باشد و من پشت صحنه باشم که درست نیست. ما همه باید با هم باشیم، اگر در جبهه نباشم که فرمانده ستادی نیستم. من هم فرمانده ستادی و هم عملیاتی هستم». خیلی مهربان، مقتدر و باهوش بود. خط قرمز ایشان هم مقام معظم رهبری و نظام جمهوری اسلامی ایران بود. 

درخواست شهید سلیمانی برای محل تدفین

سردار سلیمانی قبل از شهادت در دستخطی خطاب به همسرش جای قبر خود را نیز مشخص کرده بود. آن هم کنار شهید یوسف الهی در گلزار شهدای کرمان. رابطه سردار با شهید چگونه بود و با هم به گلزار شهدا رفته بودید؟

سردار سلیمانی با حسین یوسف الهی در لشکر ۴۱ ثارالله همرزم بود و وقتی یوسف الهی شهید و در گلزار شهدای کرمان دفن شد، خیلی به آنجا می‌رفت و دوست داشت کنارش دفن شود. یک روز که در گلزار شهدای کرمان بودیم، شنیدم که از آقای حسنی فرمانده بنیاد شهید در گلزار شهدا درخواست داشت که کنار شهید یوسف الهی دفن شود. آن موقع فکر می‌کردم که با این قد و قامت چگونه چنین درخواستی دارد که کنار شهید یوسف الهی جا شود؟ چون در کنار قبر شهید یوسف الهی جای خیلی کوچکی خالی بود. حالا که سردار سلیمانی به شهادت رسیده و تکه‌ای از پیکرش باقی مانده است، متوجه می‌شویم که این درخواست او چه معنایی داشته است. حتی در زمان‌های مختلف بارها از سردار سلیمانی سوال کرده بودند که چگونه فکر می‌کنی اینجا جا شوی که او گفته بود: «از من گفتن بود».

سردار سلیمانی از هیچ طیف سیاسی حمایت نمی‌کرد

یکی از ویژگی‌های سردار سلیمانی عدم گرایش سیاسی و طرفداری نکردن از طیف خاص بود. در این باره چه خاطراتی دارید؟

در کرمان دو جریان سیاسی داریم که آقای مرعشی نفر اول اصلاح‌طلب‌ها و آقای باهنر، نفر اول اصولگرایان بودند. با وجود ارتباط با طیف‌های مختلف هیچ‌وقت از گروه و جناح خاص یا فردی طرفداری نمی‌کرد و فقط هم به حضور حداکثری مردم پای صندوق‌های رأی توصیه می‌کرد. شاید یکی از دلایل آن فرمایش امام خمینی (ره) بود که می‌فرمودند نظامیان کارهای سیاسی انجام ندهند. چرا که سردار سلیمانی، ذوب در امام و انقلاب بود.

پاسخ سردار سلیمانی برای قبول مسؤولیت/ آخرین مسؤولیت من در نیروی قدس است

به یاد دارم که چند سال پیش در مسیر کرمان باهم بودیم. حاج قاسم در مسیر همواره زیر لب ذکری می‌گفت. منتظر بودم که دعا و ذکرش تمام شود تا سؤالم را بپرسم، اما دیدم ادامه دارد. برای همین سوالم را وسط اذکارش پرسیدم. آن دوران سردار سلیمانی به عنوان گزینه‌های فرمانده نیروی انتظامی یا سپاه مطرح بود. من پرسیدم نظر شما در این باره چیست؟ که ایشان گفت: «آقای افضلی! آخرین مسؤولیت در من نیروی قدس است. چه شهید شوم، چه بازنشسته، دیگر هیچ مسؤولیتی نمی‌پذیرم». در جلسه صمیمانه اخیری هم که درباره ستاد پرسیده بودم، مجدد سوال کردم در جامعه بحث ریاست جمهوری شما مطرح است. ایشان مصمم گفت: «یک بار چند سال پیش جوابت را داده‌ام. الان هم حرفم همان است و فقط در نیروی قدس فعالیت خواهم کرد». حالا متوجه می‌شویم که چه می‌گفته. 

چه موقع از شهادت سردار سلیمانی باخبر شدید؟

 ۴.۵ صبح جمعه خبر شهادت سردار سلیمانی را شنیدم. آن روز کرمان بودم. پس از اطلاع با برادرش سهراب تماس گرفتم که متوجه شدم او تهران است و آن‌ها ساعت ۲.۵ متوجه شده‌اند. به پسرم زنگ زدم تا به منزل سردار برود و همراه بچه‌ها باشد؛ چون پسرم رضا با مهدی پسر سردار، دوست است.

من هم صبح به خانه حسین، اخوی بزرگ سردار در کرمان رفتم. فکر می‌کردم زود به آنجا رفته‌ام، اما وقتی رسیدم، دیدم آنجا مملو از جمعیت است. سردار علاقه زیادی به روضه حضرت زهرا (س) داشت و کنار منزلش بیت الزهرا (س) تأسیس کرده بود. وقتی رفتم سمت بیت الزهرا (س) دیدم تمام شهر در حسینیه آمده است و در حال عزاداری هستند. مردم کرمان خیلی سردار سلیمانی را دوست داشتند و به وجودش افتخار می‌کردند. البته نه تنها مردم کرمان، بلکه تمام مردم ایران و کشورهای آزادی‌خواه هم سردار را دوست داشتند. بعد از آن تصمیم گرفتیم همراه با خانواده سردار شهید به تهران بیاییم. وقتی به تهران رسیدیم، کنار خانواده شهید بودیم تا روزی که قرار شد پیکرهای شهدا را پس از تشییع باشکوه در عراق و خوزستان، به تهران بیاورند.

پس از تشییع باشکوه سردار سلیمانی و سایر شهدای مقاومت در تهران و قم، قرار شد پیکر سردار سلیمانی همانطور که خواسته بود، به گلزار شهدای کرمان منتقل شده و در آنجا آرام بگیرد. حدود ساعت ۲ صبح از ترمینال سلام فرودگاه امام (ره)  پیکر شهدا به کرمان منتقل شد. حدود یک ساعت و ۱۰ دقیقه پرواز تا کرمان بود که من نیز در این پرواز همراه با پیکر شهدا به کرمان رفتم و در مسیر، پیکر سردار حاج قاسم و شهید پورجعفری را زیارت کردیم که آن لحظات بسیار برایمان دردناک بود. هر لحظه حس می‌کردیم داغی بر دلمان تازه می‌شود. حدود ساعت ۳ صبح به کرمان رسیدیم.


علاقه حاج قاسم به روضه حضرت زهرا (س)/ پیکر شهید، سحرگاه اولین روز فاطمیه به خاک سپرده شد
در کرمان هم پیکرها را برای تشییع تحویل گرفتند. جمعیت کثیری از شهرهای مختلف به کرمان آمده بودند، به طوری که شهر مملو از جمعیت بود. گلزار شهدای کرمان در دامنه کوه است که مردم برای تشییع تا حتی بالای کوه‌ها و در سایه‌بان‌های اطراف هم مستقر شده بودند. به خاطر سیل جمعیت متأسفانه اتفاق ناگواری رخ داد و عده‌ای در تشییع جان باختند که به خانواده‌ها و بازماندگان آن‌ها تسلیت عرض می‌کنم.

به دلیل همین اتفاق و حضور بی‌نظیر مردم در مراسم تشییع، قرار شد تدفین پیکرهای شهدا به زمانی دیگر موکول شود؛ چرا که اگر همان روز پیکرها را دفن می‌کردند، شاید اتفاقات بدتری می‌افتاد. تدفین پیکرهای شهید سلیمانی و شهید پورجعفری به روز بعد موکول شد و در سحرگاه اولین روز دهه فاطمیه در آرامگاه ابدی به خاک سپرده شدند. شاید تأخیر در تدفین حاج قاسم به خاطر علاقه خاص ایشان به حضرت زهرا (س) بود که در سحرگاه نخستین روز فاطمیه در جایگاه ابدی آرام گرفت.

«تسبیح و انگشتر» آخرین هدیه سردار شهید به دخترش

سردار سلیمانی برای دخترشان هم قبل از شهادت نامه‌ای نوشته بود، از محتوای آن اطلاع دارید؟

قبل از شهادت، وقتی در سوریه بود، پیش از اینکه به سمت فرودگاه بغداد برود، دستخطی برای دخترش می‌نویسد و در آن یک انگشتر و تسبیح می‌گذارد که در خانه‌اش تحویل دخترش دادند. در این نوشته توصیه لازم را به دخترش کرده بود.

اقدام تعجب‌برانگیز شهید قبل از رفتن به آخرین مأموریت

یکی از اتفاقات جالب قبل از رفتن به سوریه این بود که برای اولین بار قبل از اینکه به سفر برود، سه روز خانواده را جمع می‌کند و هیچ جایی نمی‌رود. نه محل کار و نه دفتر رهبری. برای اولین بار بوده که چنین اقدامی می‌‌کرد که برای خانواده هم تعجب‌آور بود. انگار خودش می‌دانست که سفر آخرش است.

 آقای خالقی بچه زرند کرمان است که در جایی حدود ۳۰ سال پیش با سردار سلیمانی عقد اخوت بستند. ایشان اکنون در قم زندگی می‌کند. حاج قاسم قبل از شهادت به آقای خالقی تماس می‌گیرد تا با هم به زیارت بروند. آقای خالقی تعریف می‌کرد، رفتیم قم و حاج قاسم حرم حضرت معصومه (س) را زیارت کرد و بین خادمان نشست و به گفت‌وگو پرداخت. بعد به سمت خانه رفتیم و دم در، یکی را که به زبان عربی صحبت می‌کرد، در آغوش گرفت که متوجه نشدم چه گفتند و بعد از صحبت یک انگشتر که در انگشت کوچکش بود، به آن فرد داد. بعد که می‌خواست به تهران برود گفتم من تا میدان ۷۲ تن می‌آیم که اصرار کرد و گفت: نه، خودم تنها می‌روم، اما من اصرار کردم تا ایشان را همراهی کنم. تا اینکه تا تهران با هم آمدیم. در مسیر تهران به من گفت که خیلی با این انگشتر نماز شب خوانده‌ام، اگر اتفاقی برایم افتاد این انگشتر را در قبرم بگذارید. آقای خالقی می‌گفت که رمز اینکه دست با انگشتر ماند، شاید همین علاقه وی بود.

همه چیز برای شهادت حاج قاسم مهیا بود. فرزندانش را آماده کرده بود و در دستخطی هم محل شهادتش را به همسرش تاکید کرده بود که به محمود یعنی برادر خانمش محمود نامجو، محل دفن را گفته است. نه تنها من، بلکه همه ملت دلشان می‌سوزد. داغ سنگینی بر دلمان گذاشت. در اوج قدرت به شهادت رسید و امیدوارم ما پیرو راه ایشان باشیم.

تأکید شهید سلیمانی برای خدمت به اهل بیت (ع)

بهترین هدیه‌ای که از سردار سلیمانی گرفتید چه بود؟

هدیه سردار سلیمانی به فرمانده و دوستان، انگشتر بود. حدود ۵ سال پیش هم به من انگشتری دادند که خیلی برایم ارزشمند است. اما بهترین هدیه‌ای که از حاج قاسم دریافت کردم، همین خدمت به اهل بیت (ع) در ستاد بازسازی عتبات است. اخوی کوچک‌ترش سهراب که با هم همکار بودیم، یک شب به منزل ما آمد. من در آن زمان نزدیک بازنشستگی بودم که حاج قاسم وقتی متوجه می‌شود دستخطی خطاب به آقای پلارک، رئیس وقت ستاد بازسازی عتبات می‌نویسد که من برای خدمت به اهل‌بیت (ع) به ستاد بازسازی بروم. امیدواریم رهرو خوبی برایش باشم؛ چون خیلی خدمت به اهل بیت (ع) را دوست داشت و همیشه می‌گفت: بهترین کار، خدمت به اهل بیت (ع) است و باید در این مسیر ثابت قدم بود.

حاج قاسم در امام، رهبری و انقلاب ذوب بود/ همواره دغدغه خدمت داشت

پس از شهادت سردار سلیمانی بسیاری از فرزندان شهدای مدافع حرم می‌گفتند که ما دوباره یتیم شدیم. ارتباط ایشان با خانواده‌های شهدا به ویژه فرزندان آن‌ها چگونه بود؟

حاج قاسم با همه افراد مهربان بود. فرزندان شهدا را خیلی دوست داشت و کنارشان می‌نشست و مثل پدر با آن‌ها رفتار می‌کرد. ایشان در امام، رهبری و انقلاب ذوب بود. می‌گفت من حاضرم سرم را برای رهبری و حتی سیدنصرالله بدهم. اصرار داشت که به خانواده شهدا و حتی محرومان و فقرا کمک کند. به صله رحم هم تأکید داشت و هر لحظه فرصت می‌کرد، به خانواده شهدا سر می‌زد. سال‌های آخر می‌گفت دیگر توان دیدن فرزندان شهدا را ندارم. خیلی برایم مشاهده ناراحتی آن‌ها سخت است. آقای شیرازی نماینده رهبری در سپاه قدس در روز سوم شهادت سردار سلیمانی تعریف می‌کرد که ما جلسه‌ای داشتیم که تا ساعت ۷ عصر به طول انجامید و قرار شد ادامه جلسه ۶ صبح فردای همان روز برگزار شود. متوجه شدیم بعد از جلسه حاج قاسم حرکت کرده و به اصفهان رفته و به یکی از نیروهای سپاه قدس که جانباز در اصفهان بوده، سر زده و دوباره به تهران برگشته و ساعت ۶ هم در جلسه حاضر شده است. در مجموع شاید دو تا سه ساعت بیشتر نمی‌خوابید و دغدغه خدمت داشت.

سردار خیلی هم با حوصله بود. جایی می‌رفتیم، وقتی بچه‌های شهدای مدافع حرم می‌خواستند عکس بیندازند، چندین بار از ماشین پیاده می‌شد تا با او عکس بیندازند. خیلی صبور و مهربان بود. در عین حال در مسائل نظام، حساس و استوار بود. هیچ فرمانده نظامی نداریم که حتی یک نیرو و زیردستش را به صورت کتبی یا درج در پرونده خدمتی توبیخ نکرده باشد. شفاهی توبیخ می‌کرد و مطالب را گوشزد می‌کرد، اما چند ساعت بعد آغوشش را باز می‌کرد. وقتی نزدیکش می‌شدی همانطور که ذوب در ولایت و رهبری بود، با رفتارش به آن سمت حرکت می‌کردی. به نظرم همان خلوص و رفتارش این جایگاه را نصیبش کرد.

یکی دیگر از ویژگی‌های سردار سلیمانی، مردمی بودن اوست. سردار در پروازهای کرمان هم مثل مردم عادی می‌رفت و می‌آمد. وقتی پدرش فوت شد، مردم دِه می‌آمدند برای عرض تسلیت. از مسجد که بیرون آمد، متوجه وجود یک گیت بازرسی شد که همان موقع با ناراحتی خواست آن‌ها را بردارند و گفت «ما ۳۰ سال آبرو کسب کردیم، این‌ها را جمع کنید». اصلا دوست نداشت مردم اذیت شوند و می‌گفت «باید مردم راحت رفت و آمد کنند، ما برای آسایش مردم فعالیت می‌کنیم، نه اینکه آن‌ها را در تنگنا بگذاریم».

حتی بعضی اوقات با نگاهش متوجه درست یا نادرست بودن رفتارمان می‌شدیم. در مراسم تشییع پدرش، من و سردار کنار هم بودیم که یکی می‌خواست عکس بگیرد که من گفتم بگیر که وقتی این را گفتم سردار به من نگاهی کرد و من همان لحظه متوجه شدم که رضایتی ندارد. برای همین هم گفتم نگیر. وقتی مراسم تمام شد و خواست از حسینیه به خانه پدرش برود، مرا صدا زد و گفت «افضلی جان! آنجا جای خوبی برای عکس گرفتن نبود، آن فرد را پیدا کن و بگو اگر می‌خواهد عکس بگیرد، بیاید با هم عکس بگیریم». 

سردار سلیمانی خیلی روضه حضرت زهرا (س) را دوست داشت. در بیت الزهرا (س) هم پنج شب روضه می‌خواندند و خانوادگی خرج می‌دادند. یکی از مداحان وقتی پس از شهادت سردار سلیمانی به منزل ایشان آمد، گفت می‌خواهم برای شهید روضه حضرت زهرا (س) و امام حسین (ع) بخوانم. بعد تعریف کرد سال گذشته ایشان از من تقاضا کرد که برایش در بیت الزهرا (س)کرمان بخوانم که آن زمان نتوانستم، اما چندی پیش سردار را دیدم و گفتم امسال کرمان می‌آیم و تلافی می‌کنم. ایشان گفت «امسال فاطیمه دیگری است». انگار دلش خبر کرده بود که فاطمیه امسال نیست.


برخی معتقدند با شهادت سردار سلیمانی دشمن شاد شدیم. نظر شما درباره این جمله چیست؟
خون شهید سلیمانی جوششی برای وحدت مسلمانان شد

همیشه وقتی کسی شهید می‌شد، حاج قاسم می‌گفت آنقدر نیرو و بسیجی و مردم خوب داریم که جای خوب‌ها را می‌گیرند. ان‌شاالله جوانان جای شهدا را می‌گیرند و مسیرشان را ادامه می‌دهند. قبل از اینکه شهید بادپا به سوریه برود، به ایشان گفت «سفر آخر توست و ان شاالله شهید شدی. برای شهادت من هم دعا کن». آن زمان داعش سر شهید بادپا را از تن جدا کرده بود و به ازای سر ایشان دشمن خواسته‌هایی داشت که وقتی همسر شهید متوجه شد، به سردار سلیمانی گفته بود که اصلا نمی‌خواهم سرش را تحویل بگیرید و لازم نیست خواسته‌های آن‌ها را عملی کنید.

سردار سلیمانی کار کردن برای محرومان را خیلی دوست داشت و دغدغه‌اش کنار فعالیت‌های دفاعی کمک به ایتام و بی‌پناهان بود. امیدواریم خونش همانطور که جوششی برای وحدت مسلمانان و کشور شد، موجب رویش سلیمانی‌های دیگر شود و راهش ادامه یابد. 


یک جمله با حاج قاسم...
خدا آمریکا را لعنت کند که داغی بر دل شیعیان جهان و امت ایران به ویژه ما همشهریانش گذاشت که فکر نکنم تا ابد این جنایت را فراموش کنیم. امیدواریم اهل بیت (ع) و ملت ایران و جبهه مقاومت انتقام این خون را بگیرند و مردم نیز راه این سردار شهید و همرزمانشان را ادامه دهند. 

صفت مالک اشتر زمان برای حاج قاسم کم است و وصفش بیشتر از این‌هاست. نمی‌توانم جمله‌ای از او یا در وصفش بگویم. او آنقدر بزرگ بود که حضرت آقا درباره ایشان فرمودند: «هر زمانی که این شهید عزیز گزارشی ارائه می‌کرد من قلباً و زباناً او را تحسین می‌کردم، اما اکنون در برابر برکات شهادت او و آنچه این شهادت برای کشور و منطقه ایجاد کرد، سر تعظیم فرود می‌آورم».

سردار پورجعفری همیشه همراه حاج قاسم بود. با این شهید سرافراز هم خاطره‌ای دارید؟

سردار پورجعفری خیلی مسؤلیت‌پذیر و امین بود. از اول انقلاب هم با حاج قاسم بودند. مهم‌ترین ویژگی‌ ایشان را امانتداری و مورد اطمینان بودن می‌توان عنوان کرد. یک جا هم حاج قاسم گفته بود که اگر دو نفر مرا ببخشند، من در این دنیا آمرزیده می‌شوم؛ یکی همسرم به خاطر اینکه بار زندگی گردن ایشان بود و یکی هم سردار پورجعفری که همیشه همراه من است.

با هیچ فکری نمی‌توان رشادت‌های شهید سلیمانی را تصویر کرد

شهید پورجعفری تعریف می‌کرد یک بار با هواپیما در حال رفتن به سوریه بودیم که دیدم حاجی چشمانش را بسته و انگار خواب است. در همان لحظه دیدم دو تا جنگنده آمریکایی کنار هواپیماست. همان لحظه به خاطر حاجی نگران شدم. اما دو دقیقه گذشت و حاجی چشمانش را باز کرد و تا رفتم چیزی بگویم ایشان گفت «نگران نباش چند دقیقه دیگر می‌روند». آن‌ها بعد از چند دقیقه متفرق شدند.

حاج قاسم خیلی خطرات را پشت سر گذاشت. یک بار دیگر سردار پورجعفری تعریف می‌کرد در حال نشستن در فرودگاه سوریه بودیم که تیر زیادی می‌زدند، اما به ما یا هواپیما اصابت نکرد. وقتی نزدیک شدیم، سردار به خلبان گفت: ما سریع پیاده می‌شویم و تو دوباره تیک‌آف کن. وقتی ما پیاده شدیم و هواپیما اوج گرفت، دقیقا همان جایی که ما پیاده شده بودیم، منفجر شد. خیلی حاجی باهوش و باذکاوت بود. با هیچ قلمی نمی‌توان خاطرات او را نوشت و با هیچ فکری نمی‌توان رشادت‌هایش را تصویر کرد. بارها می‌گفتند خاطراتت را در یک مؤسسه فرهنگی بنویسیم، اما قبول نکرد. حتی زمانی به آقای پورجعفری گفته بودند خاطرات را کتاب کنیم، گفته بود من هیچ خاطره‌ای ندارم. آنقدر این مرد متواضع بود و نمی‌خواست دیده شود، اما خدا او را دید و به درجه رفیع شهادت رسید و پیکرش هم با حضور میلیونی مردم تشییع شد

.

عشق به ولایت خصوصیت بارز سردار دلها

رهبر معظم انقلاب در فرمایشات اخیر خود به یک خصوصیت بارز و شاخص شهید سلیمانی که یکی از اصلی ترین و مهم ترین ویژگی های ایشان هم در حوزه گفتار وهم در عرصه عمل  بود اشاره ای نکردند، نه از این جهت که معظم له اطلاعی از این مشخصه بارز شهید نداشتند بلکه بهتر از هرکسی رهبر معظم انقلاب به این ویژگی شهید واقف بودند اما از آنجا که این موضوع به شخص و جایگاه والای ایشان برمی گشت از اشاره مستقیم به آن خودداری فرمودند. آن موضوع اعتقاد قلبی و راسخ حاج قاسم به "ولایت فقیه" و مسئله ولایتمداری بالای ایشان بود آنچه در ذیل می آید تنها بخش کوچکی از جملات ارزشمند شهید سلیمانی راجع به جایگاه رفیع ولی فقیه است:

 مردم! از من قبول کنید، من عضو هیچ حزب و جناحی نیستم و به هیچ طرفی جز کسی که خدمت می‌کند به اسلام و انقلاب تمایل ندارم. اما این را بدانید؛ والله! علمای شیعه را تماماً و از نزدیک می‌شناسم. الان 14 سال شغل من همین است. علمای لبنان را می‌شناسم، علمای پاکستان را می‌شناسم، علمای حوزه خلیج فارس را می‌شناسم. چه شیعه و چه سنی، والله! اشهد بالله! سرآمد همه این روحانیت، این علما از مراجع ایران و مراجع غیر ایران، این مرد بزرگ تاریخ یعنی «آیت‌الله العظمی خامنه‌ای» است. من با خیلی از علمای شیعه مکاتبه و از نزدیک مراوده دارم و می‌شناسم آنها را، ارادت داریم. دنبال تبعیت مردم از آنها هستیم. اما اینجا کجا، آنجا کجا؟ بین ارض و سماء فاصله داریم. 

در حکمت این مرد، در اخلاق این مرد، در دین این مرد، در سیاست‌شناسی این مرد، در اداره حکومت این مرد، دقت کنیم و در بازی‌های سیاسی، مرزهای خودمان را تفکیک کنیم. آدم‌ها می‌آیند و می‌روند. آن چیزی که مهم است اتصال ما به ولایت است. آنچه که مهم است، حمایت ما از این نظام است.  (کنگره شهدای کرمان- 1389)  

نتیجه تصویری برای شهید سلیمانی در یمن


 یونسی؛ معاون روحانی در امور اقوام و اقلیت های دینی : راه حفظ وحدتی که زیر تابوت سردار شهید قاسم سلیمانی به وجود آمده؛ به نظر من بهترین الگو خود قاسم سلیمانی است. یعنی مسئولین باید به مدل این سردار شهید عمل کنند. از سیاسیون و مردم کرمان بپرسید که آیا قاسم سلیمانی آنجا مرزبندی داشت؟ اولا، سردار شهید سلیمانی به معنای مصطلح امروزی؛ آدم جناحی نبود و جناح ایشان؛ جناح #انقلاب و #رهبری بود. ثانیا، ایشان فردی #ضد_فتنه بود و با ضدانقلاب داخلی و خارجی #مرزبندی روشن داشت. توهین فتنه گران به عکس ایشان شاهد این مدعاست. ثالثا، ایشان ضد آمریکا و ضد صهیونیسم بود و به آنها #اعتماد نداشت و امضای شان را #تضمین نمی دانست، به همین دلیل هم بود که جنایتکاران آمریکایی ایشان را شهید کردند. حالا اگر #مسئولان ما این موارد را آویزه گوش خود قرار دهند به آنها عمل کنند؛ مشکلات کشور تا حد مطلوبی حل خواهد شد. اما کو گوش شنوا؟ رئیس دولت که میگوید بدون نگاه به خارج؛ مملکت داری نمیداند.

بیوگرافی سردار دلها حاج قاسم سلیمانی به همراه عکس مزار ساده وی

نام :قاسم

نام خانوادگی :سلیمانی

تاریخ تولد :20 اسفند 1335 در کرمان

درجه :سپهبد

تاریخ شهادت :13 دی 1398 در بغداد

از تولد تا ازدواج و زندگی شخصی سپهبد سلیمانی

سپهبد حاج قاسم سلیمانی 20 اسفند 1335 در روستای رابر از استان کرمان متولد شد و در سالهای ابتدای جوانی از پیمانکاران سازمان آب کرمان بود.

سپهبد سلیمانی

حاج قاسم سلیمانی در سنین جوانی ازدواج کرد و حاصل چندین سال زندگی مشترک با همسرش یک دختر به نام زینب و یک پسر به نام محمدرضا است.

فرزندان سردار سلیمانی

فعالیت های نظامی سپهبد سلیمانی

حاج قاسم سلیمانی بعد از انقلاب سال 1357 و تشکیل سپاه پاسداران به این نهاد پیوست و تا پایان عمر در خدمت این نهاد بود.

دوران جنگ ایران و عراق

سپهبد سلیمانی بعد از انقلاب 1357 و همزمان با کار در سازمان آب کرمان عضو مجموعه ای به نام سپاه افتخاری شد و با آغاز جنگ عراق و ایران گروهی را به نام لشکر 41 ثارالله را تشکیل داد و تا سال 76 فرماندهی این لشکر را برعهده داشت و در عملیات مختلف با این گروه که متشکل از نیروهای رزمی کرمان بود حاضر میشد.

حاج قاسم سلیمانی

فرماندهی نیروی قدس

در سال 76 و همزمان با حضور قدرتمندان طالبان در افغانستان ، حاج قاسم سلیمانی به عنوان فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی انتخاب شد. فرماندهی سپاه قدس یکی از تجربه های موفق حاج قاسم سلیمانی بود که حرکات هوشمندانه و قدرتمندانه سردار سلیمانی در فرماندهی این سپاه زبانزد خاص و عام بود.

مجروحیت سپهبد سلیمانی

حاج قاسم سلیمانی اولین بار در عملیات مشترک ارتش و سپاه بنام طریق القدس در غرب سوسنگرد بر اثر انفجار گلوله از ناحیه دست راست و شکم مصدوم شد.

عملیات طریق القدس در آذرماه سال 60 به مدت 8 روز عملیاتی تهاجمی از سوی سپاه پاسداران، نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران و پشتیبانی نیروی هوایی ارتش و ... بود که با پیروز نیروهای ایرانی همراه بود.

سردار سلیمانی

محبوبیت سپهبد سلیمانی با شکست داعش در عراق و سوریه

حاج قاسم سلیمانی از فرماندهان محبوب سپاه بود که سالهای زیادی از عمرش را در راه خدمت به این مرز و بوم سپری کرد اما نقطه عطف محبوبیت و شهرت جهانی این فرمانده سپاه مربوط به نبرد با داعش و شکست آنها در سوریه و عراق است.

خردادماه سال 93 بود که حملات گروه افراطی داعش به عراق آغاز شد و پیشروی این نیروهای تکفیری به سمت بغداد پایتخت عراق و جدی شدن خطر محاصره کردستان عراق کمک نیروهای ایرانی به فرماندهی سردار سلیمانی برای شکست داعش آغاز شد و نیروهای ایرانی توانستند از سقوط اربیل جلوگیری کنند.

نفوذ نیروهای داعش به سوریه و کشتار مردم بی گناه باعث جدی تر شدن موضوع شد و نبرد جدی علیه داعش به فرماندهی حاج قاسم سلیمانی آغاز شد. فرماندهی مستقیم سپهبد سلیمانی و حضور داوطلبانه مردم در جبهه های نبرد علیه داعش افتخار بزرگ دیگری را رقم زد و در 30 آبان 1396، سردار سلیمانی در نامه ای به رهبر انقلاب، پایان داعش را رسما اعلام کرد.

نشان ذوالفقار حاج قاسم از سوی رهبر انقلاب

نشان ذوالفقار عالی ترین نشان نظامی است که به پاس زحمات و رشادت های حاج قاسم سلیمانی از سوی مقام معظم رهبری که فرماندهی کل قوا را برعهده دارند در اسفندماه سال 97 به ایشان اهدا شد.

سپهبد سلیمانی

شهادت سپهبد سلیمانی

سپهبد حاج قاسم سلیمانی فرمانده نیروی قدس سپاه انقلاب اسلامی بامداد روز جمعه 13 دی ماه 1398 در یک عملیات تروریستی در فرودگاه بغداد به شهادت رسید.

در حادثه تروریستی آمریکا که منجر به شهادت سپهبد سلیمانی شد همراهان دیگری نیز حضور داشتند که همگی به شهادت رسیدند. ابومهدی المهندس نائب رئیس حشد الشعبی عراق ، شهید حسین پورجعفری از هم رزمان حاج قاسم، هادی طارمی ،شهرود مظفری نیا و وحید زمانیان از نیروهای حفاظت سردار سلیمانی بودند که در این حادثه به شهادت رسیدند.

مراسم باشکوه تشییع پیکر سپهبد سلیمانی

مراسم تشییع پیکر شهید حاج قاسم سلیمانی با شکوهی بی نظیر در چند شهر مختلف ایران انجام شد و در نهایت پیکر پاک این فرمانده سپاه انقلاب اسلامی طبق وصیت خودش در گلزار شهدای کرمان به خاک سپرده شد.

مراسم تشییع سپهبد سلیمانی ابتدا در بغداد انجام شد و سپس پیکر پاک این شهید به اهواز و بعد از آن به مشهد آورده شد و مراسم باشکوهی در حرم امام رضا (ع) برگزار شد. مردم تهران ، قم و در نهایت کرمان با استقبالی پرشور مراسم بدرقه ای برای این فرمانده سپاه برگزار کردند.

تشییع سردار سلیمانی