پیغمبرانشان به آنها گفتند درست است که ما نیز جز بشرهایی مثل شما نیستیم ،ولی خدا بهر کس از بندگان خویش بخواهد منت می نهد ،و ما حق نداریم جز به اذن خدا برای شما دلیل بیاوریم ،و مؤمنان باید به خدا توکل کنند .
مجتبی یداللهی منفرد با نام مستعار شهریار به تاریخ 31/01/1370 در شهرستان شهریار و در خانواده ای مذهبی و متدین دیده به جهان گشود .
پدر
با روزی حلال و آشنایی با مکتب سرخ عاشورا و مادر که شیر او را با روضه
های اهل بیت(علیهم السلام) و نور قرآن عجین کرده بود ،با تربیت اسلامی بزرگ
کرد و برای آموزش قرآن به مسجد امام حسن(علیه السلام) و هیئت و پایگاه
محله می برد .
پیغمبرانشان به آنها گفتند درست است که ما نیز جز بشرهایی مثل شما نیستیم ،ولی خدا بهر کس از بندگان خویش بخواهد منت می نهد ،و ما حق نداریم جز به اذن خدا برای شما دلیل بیاوریم ،و مؤمنان باید به خدا توکل کنند .
آرزوی دامادیاش را داشتم اما شهادتش نصیبم شد/ روز تولد و شهادتش یکی شد
مادر شهید یداللهی بعد از وداع آخر با پیکر فرزند جوان خود صبورانه از افتخار این روزهایش چنین میگوید: پسر من راه امام حسین(ع)، زینب کبری(س) و حضرت رقیه(س) را داوطلبانه رفت. برای رضای خدا و بهعشق اهل بیت امام حسین(ع) به سوریه رفت. آرزوی دامادیاش را داشتم اما شهادتش نصیبم شد. خدا گلچینش کرد. بچه من هم مثل خانم فاطمه زهرا(س) از پهلو تیر خورده بود و به شهادت رسید.
او ادامه میدهد: پدرش مداح اهل بیت(ع) است. از بچگی با حضور در هیأتها آنقدر عشق امام حسین(ع) در وجود مجتبی افتاده بود که دیگر شیفته شده بود. روز تولد و شهادت پسرم یکی شد. این فقط از تقدیر خداوند است که شهادت و تولدش همزمان شده است. خدا خودش او را انتخاب و گلچین کرد تا راهش را بروند.
بچهام فدای امام خامنهای/ پسرم ایرانشهر را بهخاطر امام خامنهای برای خدمت انتخاب کرد
مادر جوانترین تکاور شهید ارتش که چند روزی بیشتر نیست که به جمع شهدای حرم پیوسته است، با صلابت میگوید: بچهام فدای اهل بیت(ع). بچهام فدای رهبر، فدای رهبری امام خامنهای و امام خمینی(ره). پسرم راه اینان را رفت. مجتبی میگفت: «امام خامنهای اولین جایی که رفت ایرانشهر (یکی از شهرستانهای استان سیستان و بلوچستان) بود (ساواک او را به این منطقه تبعید کرده بود) و من هم میخواهم اولین منطقهای که بهانتخاب خود میروم ایرانشهر باشد.» از آنجا راهی حرم اهل بیت(ع) شد.
مادر است دیگر، شاید در روزهایی سعی کرد او را راضی کند که به فعالیت در مرزهای کشور اکتفا کند و همینجا بماند، اما کسی که مدتها آرزوی جهادی زیستن را در سر پرورانده بود، نمیتوانست خود را محدود به جغرافیای شهرش بکند. مادر میگوید: گاهی سعی میکردم منصرفش کنم ولی همیشه میگفت: «مامان ما عاشق امام حسینیم.»، زینبوار رفت، عاشقانه رفت. این یک ماه آخر خیلی مهربان شده بود. خدا به من دختر نداده است. بچه من خواهر نداشت، اما همیشه خودش کمکدستم بود و میگفت: «دخترت هم میشوم».
تنها برادرش را هم عاشق و داوطلب شهادت کرده بود
مادر شهید یداللهی دو فرزند داشته که حالا با شهادت فرزند ارشدش فقط یک پسر دیگر دارد. او درباره عشق فرزندانش به انقلاب، مقاومت و شهادت میگوید: یک پسر دیگر هم دارم که متولد 1374 است. مجتبی برادرش را هم علاقهمند و داوطلب شهادت کرد. آنقدر برایش از راه شهادت صحبت کرد که او را هم علاقمند کرد. هرچه گفتم «مادر منصرف شو». گفت: «مادر! نگران نباش! پشت و پناه ما خداست. پیغمبر(ص) و اهل بیت(ع) و امام حسین(ع) پشت و پناه ما هستند».
شهادت مدافعان حرم افتخار است
او در پایان جملاتی را خطاب به خانواده شهدای مدافع حرم میگوید و ادامه میدهد: خانواده شهدای مدافع حرم باید به شهادت این بچهها افتخار کنند. شهادت بهترین سعادتی بود که نصیب این بچهها شد. مجتبی همیشه به من توصیهاش صبوری بود و میگفت: «مادر، بعد از شهادت من زینبوار صبور باش و گریه نکن.»، این توصیه همیشگیاش بود. او میگفت: «بعد از شهادت من شما باید برادر و پدرم را دلداری بدهی».
برادر شهید می گوید:دوست شهید مجتبی ،شهید صیادشیرازی بود .دوستانش همیشه می گفتند : قنوت هایش کار خود را می کند .یک شهید دیگر را بنا به شباهت فامیلی نیز دوست می داشت ؛سرلشگر شهید مسعود منفرد .خدا را شکر می کنم که برادرم با انتخاب همچین دوستانی به فوز عظیم رسید .
وی ارادت بسیاری به حضرت آیت الله خامنه ای داشت و همیشه مطیع فرمان ولایت بود این علاقه به حدی بود که وی محل خدمت خود را برای مدتی شهر ایرانشهر انتخاب کرد چرا که رهبر معظم انقلاب برای مدتی در زمان رژیم منحوس پهلوی آن جا تبعید بود ، او داوطلبانه به سوریه رفت و طی عملیات نیروهای مقاومت در منطقه حومه حلب توسط نیروهای گروه تروریستی النصره در 25 سالگی به شهادت رسید .
چه در انتخاب تیپی که در آن خدمت می کرد چه در انتخاب اولین منطقه گرمسیری برای وظیفه و چه در انجام ماموریت برون مرزی تنها عشق به ولایت را سرلوحه کارش قرار داده بود و عشق به ولایت و ولایتمداری از خصوصیات شاخصش بود .