شهید سیدمجتبی
علمدار
سیدمجتبی در یازدهم دیماه سال ۱۳۴۵ در شهرستان ساری چشم به جهان گشود.
در سن ۱۷ سالگی به عضویت بسیج درآمد و برای گذراندن دوره آموزشی به پادگان منجیل
رفت و پس از چندی با مسئولیت گروهان سلمان از گردان مسلم به کردستان، اهواز و هفتتپه
منتقل شد.
سید با حضور در عملیاتهای کربلای ۱، کربلای ۵، کربلای ۸ و ۱۰، والفجر ۸ والفجر ۱۰
چندین بار مجروح شد.
او در تاریخ ۱۷. ۴. ۱۳۶۶ ملبس به لباس مقدس سپاه شد و پس از پایان جنگ در واحد
اطلاعات عملیات لشکر ۲۵ کربلای ساری مشغول خدمت شد.
سیدمجتبی بیشتر عمرش را وقف مداحی کرد. او با عشق به امام حسین (ع) و امام زمان(عج)
و ارادت به امام حسن مجتبی(ع) همیشه به ذکر مدح و مصیبت این بزرگواران میپرداخت.
او در طول دوران دفاع مقدس بر اثر مجروحیتهای مختلف طحال، بخشی از روده خود را از
دست داد و به دلیل میگرن عصبی و میکروبی که در گلویش وجود داشت، هرسال تقریباً از
اوایل زمستان به شدت بیمار میشد.
سرانجام سید مجتبی در اوایل دیماه سال ۱۳۷۸ به دلیل جراحات شیمیایی در قسمت «ایزوله»
بیمارستان بستری شد و در تاریخ 11 بهمن 1378 هنگام اذان مغرب بعد از یک هفته بیهوشی
کامل چشم گشود و شهادتین را زمزمه کرد و بعد به شهادت رسید.
خاطراتی از شهید علمدار
راوی: حمید رضا فضل اللهی
زمانی که آمدیم اینجا، در این منطقه ساختمانی وجود نداشت، پدربزرگ ما اینجا ساختمانی بنا نمود و یک اتاق هم به اسم حسنیه درست کرد که سید هم در همین حسینیه به دنیا آمد و بزرگ شد. به خاطر همین هم، لطف ائمه به خصوص امام حسین علیه السلام شامل حالش شد. او علاقه ی زیادی به امام حسین علیه السلام و ائمه اطهار علیهما السلام داشت.
علمدار صدا نداشت؛ اما ...
سید مجتبی علمدار، مداحی را جایی یاد نگرفت . در جبهه بین مداحیهای دیگران میانداری می کرد؛ تا این که آهسته آهسته تمرین کرد و یاد گرفت . سید صدا نداشت، اما صدایش یک سوز خاصی داشت، که اصلا آدم را می گرفت و شیفته ی خود می کرد در مداحی سبک خوبی هم داشت؛ می گفت: دنبال سبکی می گردم که جوانها را جذب کند و با محتوا هم باشد. می گفت: باید با این جوانها کار کرد و نگذاشت تا آنها گرفتار تهاجم فرهنگی شوند. اما بعضی مداحها سبکهایی می خوانند آدم شرمش می شود وقتی آنرا می شنود!
من خودم تا به حال مثل سید مجتبی علمدار، ندیده ام؛ آدم عجیبی بود! وقتی درباره مصیبت ائمه می خواند، انگار آن صحنه ها را می دید! بعضی مداحها فقط حالت گریه می گیرند، اما سید اول خودش گریه می کرد و مردم هم از گریه ی او گریه می کردند. وقتی زیارت عاشورا را شروع می کرد، همینطور اشک می ریخت.
عاشق مصیبت حضرت رقیه سلام الله علیها بود وقتی می گفت: تو گوشش زدند! از حال گریه اش احساس کردم او این صحنه را می بیند.
جذب جوانان
شیوه خاصی هم در جذب جوانان داشت گاهی حتی خود من هم به سید می گفتم: اینها کی هستند می آوری هیأت؟ به یکی می گویی بیا امشب تو ساقی باش؛ به یکی می گویی این پرچم را به دیوار بزن و ول کن بابا!
می گفت: نه! کسی که در راه اهل بیت هست که مشکلی ندارد، اما کسی که در این راه نیست، اگر بیاید توی مجلس اهل بیت و گوشه بنشیند و شما به او بها ندهید، می رود و دیگر هم بر نمی گردد؛ اما وقتی او را تحویل بگیرید، او را جذب این راه کرده اید.
برنامه هیأت او، اول با سه چهار نفر شروع شد، اما بعد رسیده بود به سیصد، چهارصد جوان عاشق اهل بیت، که همه اینها نتیجه تواضع، فروتنی و اخلاص سید بود.
یک درس بزرگ برای بعضی مداحها!
یک بار یکی از بچه های هیأت آمد و به سید گفت: تُو مراسم ها و روضه اهل بیت علیهما السلام، اصلاً گریه ام نمی گیرد! سید گفت: اینجا هم که من خواندم، گریه ات نگرفت؟! گفت: نه! سید گفت: مشکل از من است! من چشمم آلوده است، من دهنم آلوده است، که تو گریه ات نمی گیرد!
این شخص با تعجب می گفت: عجب حرفی! من به هر کس گفتیم، گفت: تو مشکلی داری، برو مشکلت را حل کن، گریه ات می گیرد! اما این سید می گوید مشکل از من است!
بعدها می دیدم که او جزو اولین گریه کنندگان مصائب ائمه اطهار علیهما السلام بود.
در مداحی دنبال عاشقی بود، نه چیز دیگر!
سید، وقتی مداحی می کرد، یک سنگینی و وقار خاصی داشت و در ازای مداحی، پول هم نگرفت؛ می گفت: اگر در ازای مداحی کردنم پول بگیرم، چطوری فردای قیامت می توانم بگویم برای شما خواندم ؟!می گویند : خواندی ، پا داشش را گرفتی ! من اصلا ائمه را با پول مقایسه نمی کنم !
یکی از بچه ها تعریف می کرد ، می گفت : مشهد که بودیم ، سید داخل حرم شروع به مداحی کرد ، بعد پیرمرد گفت : از نظر شرعی تکلیف می کنم !باید بگیرید !سید پول را گرفت بعد آورد و انداخت توی ضریح امام رضا علیه السلام همه ی کارهای سید صلواتی بود.
یک نمونه از تأثیرات مداحی شهید علمدار
دو تا برادر بودند که بظاهر هیأتی نبودند- وبه قول بعضی ها - آن تیپی. این دو شیفته ی سید شده بودند وبه خاطر دوستی با سید واره هیأت سدند. یک روز مادر اینها شک می کند که چرا شبها دیر به خانه میآیند؟!. سک شب دنبال آنها راه می آفتد ، می بیند پسرایش رفتند داخل یک زیرزمن،این خانم هم پشت در می هشیند و گوش می دهد؛ متوجه می شود از زیر زمین، صدای مداحی میآید. بعد از تمام مراسم، مادر متوجه می شود فرزندانش مشغول نماز شده اند. با دیدن این صحنه، مادر هم تحت تأثیر قرار می گیرد و او هم به این راه کشید می شود خود سید بعدها تعریف کرد که این دوتا برادر یک شب آمدند، گفتند: سید! مادر ما می خواهد شما را ببیند. رفتم دیدم خانمی است چادری؛ گفت: آقا سید! شما من را که نماز نمی خواندم، نماز خوان کردی! چادر به سر نمی کردم، چادری کردید! ما هر چه داریم! از شما داریم. این خانم بعدها تعریف کرد که سید به من گفت: من هر چه دارم از این فرزندان شما دارم! اینها معلم اخلاق من هستند!
بعد از شهادت سید بنده خدایی به من می گفت: مطلبی را می خواهم به شما بگویم؛ یک روز غروب، داشتم با موتور از خیابان رد می شدم؛ سید را در پیاده رو دیدم؛ باران هم می بارید؛ گفتم: بروم سید را هم سوار کنم؛ بعد با خودم گفتم من با این شلوار لی و این وضعیت ریش و سیبیل. دوباره گفتم: هر چه بادا باد! ایستادمو گفتم: سید! یا علی! می توانم برسانمت! سید گفت: خوشحال می شوم!
در بین با خودم گفتم: خدایا! وضعیت ظاهری من با سید شبا هتی به هم ندارند. به همین گفتم: سید! ببخشید ما اینطوری هستیم!
سید نگاهی کرد و گفت: تو از من هم بهتری!
قوانین شهید سید مجتبی علمدار برای نزدیکی به خدا
قانون اول
خداوندا ! اعتراف می کنم به این که قران را نشناختم و به آن عمل نکردم .حداقل روزی
۱۰ آیه قران را باید بخوانم ، اگر روزی کوتاهی کردم و به هر دلیل نتوانستم این ۱۰
آیه را بخوانم روز بعد باید حتما یک جزء کامل بخوانم
تاریخ اجرا : ۴/۵/۱۳۶۹
قانون دوم
پروردگارا اعتراف می کنم از این که نمازم را به معنا خواندم و حواسم جای دیگری بود
در نتیجه دچار شک در نماز شدم . حداقل روزی دو رکعت نماز قضا باید بخوانم اگر به هر
دلیل نتوانستم این دو رکعت نماز را بخوانم روز بعد باید نماز قضای یک ۲۴ ساعت را
بخوانم .
تاریخ اجرا : ۱۱/۵/۱۳۶۹
قانون سوم
خدایا اعتراف می کنم از این که مرگ را فراموش کردم و تعهد کردم مواظب اعمالم باشم
ولی نشد.حداقل هر شب قبل از خواب باید دو رکعت نماز تقرب بخوانم اگر به هر دلیل
نتوانستم روز بعد باید ۲۰ ریال صدقه و ۸ رکعت نماز قضا به جا بیاورم.
تاریخ اجرا ۲۶/۵/۱۳۶۹
قانون چهارم
خدایا اعتراف می کنم از این که شب با یاد تو نخوابیدم و بهر نماز شب هم بیدار نشدم
حداقل در هر هفته باید دو شب نماز شب بخوانم و بهتر است شب پنج شنبه و شب جمعه باشد
اگر به هر دلیل نتوانستم شبی را به جا بیاورم باید به جای هر شب ۵۰ ریال صدقه و ۱۱
رکعت نماز را به جا بیاورم .
تاریخ اجرا : ۱۶/۶/۱۳۶۹
قانون پنجم
خدایا اعتراف میکنم به اینکه (خدا میبیند ) را در همه کارهایم دخالت ندادم و برای
عزیز کردن خود کار کردم.حداقل در هر هفته باید دو صبح زیارت عاشورا و صبحهای جمعه
سوره الرحمن را بخوانم.اگر به هر دلیلی نتوانستم زیارت عاشورا را بخوانم باید هفته
بعد ۴ صبح زیارت عاشورا و یک جز قران بخوانم و اگر صبح جمعه ای نتوانستم سوره
الرحمن بخوانم باید قضای آنرا در اولین فرصت به اضافه ۲ حزب قران بخوانم.
تاریخ اجرا :۱۳/۷/۱۳۶۹
قانون ششم
حداقل باید در آخرین رکوع و در کلیه سجده های نمازهای واجب صلوات بفرستم.اگر به هر
دلیلی نتوانستم این عمل را انجام دهم باید به ازای هر صلوات ۱۰ ریال صدقه بدهم و
۱۰۰ صلوات بفرستم.
تاریخ اجرا : ۱۸/۸/۱۳۶۹
قانون هفتم
حداقل باید در هر بیست و چهار ساعت ۷۰ بار استغفار کنم.اگر به هر دلیلی نتوانستم
این عمل را انجام دهم در بیست و چهار ساعت بعدی باید ۳۰۰ بار استغفار کنم و باز هم
۳۰۰ به ۶۰۰ تبدیل می شود.
تاریخ اجرا : ۳۰/۹/۱۳۶۹
قانون هشتم
هر کجا که نماز را تمام میخوانم باید ۲ روز روزه بگیرم.بهتر است که دوشنبه و
پنجشنبه باسد.اگر به هر دلیل نتوانستم این عمل را انجام دهم در هفته بعد باید به
جای دو روز ۳ روز و به ازای هر روز ۱۰۰ریال صدقه بپردازم.
تاریخ اجرا : ۱۹/۱۱/۱۳۶۹
قانون نهم
در هر روز باید ۵ مسئله از احکام حضرت امام (ره) را بخوانم.اگر به هر دلیلی
نتوانستم این عمل را انجام دهم روز بعد باید ۱۵ مسئله را بخوانم.
تاریخ اجرا : ۱۴/۱/۱۳۷۰
قانون دهم
در هر بیست و چهار ساعت باید ۵ بار تسبیحات حضرت زهرا (س) برای نماز های یومیه و ۲
بار هم برای نماز قضا
بگویم.اگر به هر دلیل نتوانستم این فریضه الهی را انجام دهم باید به ازای هر یکبار
۳ مرتبه این عمل را تکرار کنم.
تاریخ اجرا : ۱۵/۳/۱۳۷۰
متن وصیتنامهای را که از این شهید والامقام به یادگار مانده است، در ادامه میخوانید:
«بسمه تعالی
وصیت میکنم مقدار دارایی ناچیزی که دارم غیر از ثلث آن مابقی به همسرم سیده فاطمه موسوی برسد و از ایشان تقاضا دارم نهایت توان خود را برای بهتر تربیت کردن تنها بازماندهام، یعنی دختر عزیزم سیده زهرا علمدار به کار بگیرند و از خداوند منان برای ایشان و دخترم طلب توفیقات وافر الهی را دارم.
از همسر عزیزم تقاضا دارم این بندهی حقیر سراپا گناه را در کوتاهی و قصور و تقصیرات مورد عفو و بخشش خود قرار دهد؛ چرا اینکه خداوند عفو کنندگان را دوست دارد.
همینطور از یادگارم میخواهم از اینکه برای او پدر خوبی نبودم مرا ببخشد، خداوند به ایشان مقامات عالی و دنیوی و اخروی عنایت فرماید، از پدر و مادرم نیز طلب عفو و بخشش مینمایم. همینطور از کلیه کسانی که به نحوی حقی گردن حقیر دارند بخاطر خداوند بخشندهی مهربان از این بندهی آلوده درگذرند.
وصیت میکنم مرا در گلزار شهدا ساری دفن کنند و تنها امید من که همان دستمال سبزی است که همیشه در مجالس و محافل مذهبی همراه من بوده و به اشک چشم دوستانم متبرک شده را بروی صورتم بگذارند و قبل از آن که مرا در قبر بگذارند مداحی داخل قبرم برود و مصیبت جده غریبم فاطمه زهرا (س) و جد غریبم حسین (ع) را بخواند و از مستمعین گرامی میخواهم که اشک چشمشان را داخل قبر من بریزند تا در ظلمت قبر نوری شود و این را باور کنید که از اعماق قلبم میگویم من از ظلمت قبر و فشار قبر خیلی میترسم.
شما را به حق پنج تن آل عبا تا میتوانید برایم دعا کنید و نماز شب اول قبر برایم بخوانید و زمانی که زیر تابوت مرا گرفتید و بسوی آرامگاه میبرید تا میتوانید مهدی (عج) فاطمه (س) را صدا بزنید.
کی واهمه دارد ز مکافات قیامت
آنکس که بود در صف محشر به پناهت
73/4/13»
شهید عزیز دستمون رو رها نکنید
سید جان وصیت نامه ات هم مثل زندگینامه و حکایت ها ی آن پر از سادگی و صمیمیت هست درود و رحمت خدا برروان پاک شهیدان کاش ذره ای از منش و رفتار شما در کل مسئولان مملکت بود و بخاطر بهشت خودشان دنیای ملت را جهنم نمی کردند... خدایا به ما توفیق شناخت کامل و عمل به فرمایشات این بندگان شایسته را عنایت کن
آقا مجتبی ، من به شما خیلی ارادت دارم . تنها پسرم دچار بیماریه روحی و جسمی سختی شده .خودت پیش حضرت زهرا پادرمیانی کن و شفاشو بگیر
سلام آقا سید برادر بزرگوار لطفا دعا بفرمایید که داماد و دو دخترم همیشه وبه زودی زود هم اهل حجاب واقعی وهم هرگز نمازشون رو ترک نکنند دعا بفرمایید که خدا این لیاقت رو به من بده که شرمنده شما شهدا نباشم و به ایمان بچه هام افتخار کنم
سلام اقاسید مجتبی علمدار
متوسل میشم به شما برای گره هایی که تو زندگیم وحاجاتم..هر وقت درطول عمرم حرم امام رضا رفتم نائب الزیاره شماباشم..فراموشم نکن..
اقاسید،شهید بزرگوار،توسل میجویم بوسیله تو ب خداوند،دعا کن گره از مشکلات زندگیم باز بشه
سلام شهید سید مجتبی علمدار سلام داداش گلم منم یکی از گناهکارای خدام که همیشه محتاج دعا و شفاعت شما هستم سید جان منو تو راه خودسازی و واعظ من نفس کمک کن که من زورم کمه در برار شیطان این نفس
واقعا کیف کردم از این همه تواضع و فروتنی شهید بزرگوار لطفا به من کمک کن تا تواضع و فروتن باشم تواضع و فروتن بودن سخته ولی با کمک شما خیلییییی اسون میشه من به کمک شما وخدا و تموم اهل بیت و شهدا تو این مسیر تا پای جان(شهادت)میمونم و از شما میخوام تا هر چی کوتاهیی یا گناهی کردم منو ببخشین چون اگه زورم میرسید اون گناهو نمیکردم لطفا کمک کنین سید جان من به کمک و دعاهای تو خیلی نیاز دارم پس لطفا تنهام نذار.
اقا سید بطور عجیبی این قوانین ده گانه ک با خط مبارک خودتون ب چاپ رسیده دست بنده روسیاه افتاده؛اول برای ظهور آقا امام زمان دعا بفرمایید و التماستون میکنم برای شهادت من شفیع بشید
سلام بر شهید علمدار دعا کنید فرزندانم عاشق نماز واهل بیت ب باشند انشالله
شهیدعزیز توروخدا واسطه بشید پیش خداوحضرت زهرا وامام حسین شفای منم بگیرین
منم امشب با شما آشنا شدم از طریق شهید عبدالمهدی کاظمی میشه کمکم کنی و مریضیمو شفا بدین هر پنج شنبه یا جمعه یادتون میکنم یاد هر دوتون ؛یعنی واقعا شهدا پیش خدا انقدر عزت و احترام و آبرو دارن که ما بنده ها به شهدا متوسل میشیم؟! یه نشونه نشونم بده شهید بزرگوار
سلام شهید علمدار یه دفعه با شما آشنا شدم التماس می کنم از دل آگاهی انجام رو از مولایت امام زمان و چند امام حسین بگیر شما رو به رقیه امام حسین قسم می دم
سلام آقاجان
آقا سید گره افتاد تو کارم گره کور
نه راه پس دارم نه راه پیش. آیندم تاریکع تاریکه
التماست میکنم
توروقسم له دردونت سیده زهرا
تورو قسم به آبروی مادرتون زهرا
برام دعاکنین
گره از کارم باز کنین
راه درست نشونم بدین
تورو به جان رقیه خاتون آبرومو حفظ کن
منو شرمنده نکن
شهید بزرگوار حاجات همه را بدید وحاجت من روهم بین این حاجتها بدید،من هم میخوام مثل شما شهدا اول از همه رذائل وصفات بد پاک بشم وبعد هم شهادت نصیبم بشه فقط وفقط همین رو ازتون میخوام برای شما کاری نداره،از حضرت زهرا این رو بخواین جوابش روهم بهم بدید.
سلام آقا سید.خوش به سعادتتون با این زندگی سرشار از نورتون. من تو چله شهدا با شما اشنا شدم. فهمیدم مثل صاحب اسمتون مهربان هستید. میشه برا دخترم که هم اسم دخترعزیزتون هست دعا کنید.بچم خیلی زحمت کشیده. خیلی تلاش کرده.غصه می خوره.تو رو به جدتون قسم دعاش کنید اگه صلاحش هست تو ازمون قبول بشه.
سلام اقا مجتبی درود خداوند بر شما همه شهیدان راه خدا من امروز با شما اشنا شدم خوش به سعادتتون که همچین راهی رفتید تو رو به همن اهل بیت که براشون مداحی کردین شفاعت ما هم بکنید برا ظهور اقا دعا کنید ازتون میخوام برا حل گرفتاری که برا همسرم پیش اومده دعا کنید نیتش خیره شما هم براش دعا کنید
شهدا شرمنده ایم
یا شهید بزرگوارسید مجتبی علمدار حاجت هم روا کن همه روشفا بده منم اگه مریضم شفا بده دکتر ناامیدم نکنن بگن چیزی خوبیه بادارو خوردن مشکلم حل بشه چیزی خاصی نباشه
برای بارداری دو چیز را من توصیه می کنم یکی یک آزمایش کامل مخصوصا از تیروئید بدهید چون کم کاری یا پرکاری تیروئید مانع بارداری هست
دوم اینکه خانم ها یک تایم خاصی برای تخمک گذاری دارند وسیله ای هست که داروخانه ها دارند مثل تست بارداری هست برای زمان تخمک گذاری که اون زمان نزدیکی انجام بشه
در آخرین مورد هم موسسه رویان برای بچه دار شدن هست
سلام و درود خداوند تبارک بر تو باد شهید عزیز سید مجتبی علمدار
من به تو متوسل می شوم و از خداوت برایت علو درجات را دارم خداوند ضامن خانواده و فرزند عزیزت باشه انشاءالله
سید بزرگوار برای من و عزیزانم خواهران و برادرانم و فرزندانم دعا کن و از خداوند بخواه که تا ظهور امام زمان ( عج) سالم باشند و در زندگی پیروز و موفق شوند و از یاران امام زمان و یاری کنندگان آن امام عزیز گردند
از خداوند بخواه که فرزندانم و عزیزانم را در دنیا و آخرت سعادتمند گرداند
برای دخترم از خداوند بخواه که در کنکور امسال پزشکی قبول شود تا به فقرا و نیازمندان کمک کند و زائران امام رضا و امام حسین ( ع) را درمان کند بدون هیچ چشمداشتی
آمین یا رب العالمین
سلام شهید علمدار
من در چله شهدا که برداشتم با شما اشنا شدم
شما رو به مداحی هایی که کردین
به اقا کریم اهل بیت ، سید الشهدا ...
قسم میدم واسطه حاجاتم به درگاه خداوند بشین که من جز از نیکان و انسانهای آبرومند درخواست نمیکنم...چشم درخواست به زمینیان ندارم..فقط از خود خدا ، ائمه و شما شهدای ارجمند طلب میکنم
الهم ارزقنا شهادت فی سبیلک
آقا سید مجتبی شهید بزرگوار شما را به جده ی سادات قسم برا من و خانواده ام هم دعا کنید قدمی برای پسر بزرگم که سنش بالای ۳۰ ساله برداشتم جان آقا ابا عبدالله از خدا بخواهید خیر و به صلاح پسرم باشد و خوشبخت و عاقبت بخیر شود و موجب تقویت ایمانش گردد و مشکلاتش حل گردد خدا می داند پسر پاکیه .روحتان شاد همنشین ائمه اطهار باشید ان شا الله
سلام بر شهید دلها ،شهید بزرگوارم خواسته ای در دل دارم ،برایم دعا کن هم بنده ای بهتر شوم و روز به روز از گناهانم کاسته شودوبهم کمک کنید تا به هدفم ارزویم خواسته ام برسم و در راه شما گام بر دارم دعایم کنید بهترین ها برای همه و برای من نیز رقم بخورد دستم را بگیر تنهایم مگذار اشنایم کن ،رفاقتمان را قبول فرما به تازگی است باشما اشنا شده ام
شهید عزیز تو را به خانم بی بی فاطمه زهرا س و امام حسین ع قسمت میدم که حاجاتم رو بدی
چشمام رو شفا بدی و بینایی کاملمو بدست بیارم
بین من و همسرم الفت و دوستی همیشگی بیفته
اگر خدا غیر اینها تو دنیا برا من نمیخواد فرشته مرگ رو بفرسته سراغم تا با مرگ رهایی پیدا کنم .
اول اینکه انشالله خداوند متعال زودتر شفای کامل عنایت فرمایند
دوم اینکه خیلی خوبه به فکر دوستی بیشتر با همسرتون هستید اما به عنوان یک آقا می گویم که فشار اقتصادی روی آقایون زیاده ٰ انتظار آقایون این هست که همسرانشون درکشون کنند ٰ توی خانه گوش شنوای اونها باشند و انصاف داشته باشند
انشالله عاقبت به خیر شوید برای ما هم دعا کنید
سلام برتوای شهید بزرگوار من سرتاپا تقصیر تازه باشما آشنا شدم میخواهم ازشما درخواستی کنم چون شما عزیز خداهستی پس حرف شمارو قبول دارن ..شما میدانی در دلم چه درخواستی دارم مهمترازآن عاقبت بخیری فرزندانم وخودم که درراه شهدا قدم بگذاریم از راه درست خارج نشویم .جان مادرتان خانم فاطمه زهرا از ایشان بخواین برای ماهم دعا کنن که زیر پرچم پسر عزیزشون آقا امام حسین باشیم .شهید بزرگوار به شما التماس میکنم صدای منم بشنوید وحاجت دلم را بدهید ..
شهیدعزیزآقا سیدمجتبی جان
شفاعت پدر، مادر، همسر، فرزندان وتمام کسانم را ازشمامیخواهم.
برای همه ما وحل مشکلات دنیاوآخرتمان دعا بفرمایید.
اللهم عجل لولیک الفرج
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام شهید عزیزم ازتون خواهش میکنم آرزوی که دارم را برآورده کند خودتان میدانید چیست
من خیلی آرزو دارم شما این رو برای ورده کنید
اللهم اعجل الولیک الفرج
سلام سید علمدار من تازه با شما اشنا شدم
خواستم التماس کنم هر زوجی که اختلاف بینشون هست رو شما واسطه خیر بشید و رفع کدورت شه.ایضا بنده حقیر
انشالله شهدا حتما واسطه خیر الهی هستند اما مهمترین چیزها در زندگی رازداری ٰ گوش شنوا داشتن ؛ رعایت انصاف توسط طرفین و درک متقابل مخصوصا در این شرایط اقتصادی هست
انشالله آقا بیاند و همه مشکلات بدست مشکل گشای ایشون حل بشود
سلام وعرض ادب واحترام شهیدبزرگوار
ازشمامیخوام و التماس میکنم به حق آقااباعبدالله علیه السلام که خیلی به ایشان ارادت داشتید،دعاکنید ماهم باشهادت ازاین دنیای فانی برویم .
تنهای آرزوی من دراین دنیا شهادت است.
برام دعاکن به حق حضرت زهرا وامام زمان عج قسمتون میدم .
آقا سید مجتبی عزیز ؛ سلام و صلوات ویژه خداوند بر مادرت فاطمه زهرا سلام الله علیها و پدرش و همسرش و فرزندانش
شهید عزیز منم تازه باشما آشنا شدم گره های زیادی تو زندگیم هست قسمت میدهم به حق مادرت زهرا کمکم کن شما که میدونید ومیبینید که من عاشق شهدا وشهادت هستم شفیع من سراپا گناه هم بشوید
سلام خدا بر شهدای راه ولایت ای شهید بزرگوار ما رو شم دعا کنید شهادت نصیبمون بشه
سلام و صلوات بر ارواح طیبه شهدا و مخصوصاً شهید سید مجتبی علمدار عزیزم، خدا را شکر که امروز با شما آشنا شدم، من هم مثل خود شما علاقه به مداحی اهل بیت علیهم السلام رو با اخلاص دارم و آرزوی شهادت و اینکه جزء 313 یار امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف باشم، میدونم خیلی گناه دارم خیلی فاصله دارم ولی از شما میخوام دستمو بگیری و راه رو بهم نشون بدی...
همان طور که واسطه شهید عبدالمهدی کاظمی شدی دست ما رو بگیر....
به حق جدت حضرت زهرا سلام الله علیها....
سلام شهید عزیز، تو رو خدا ما رو هم دعا کنید تا شب اول قبرمون به سختی نگذره
چقدربه شهداتوسل شدم اما حاجت نگرفتم:کسی میدونه دلیلش چیه
خیلی وقتها خیرمون در کاری که درخواست می کنیم نیست و گاهی اوقات خدا دوست داره صدای گریه های ما را بشنوه که به ما در اون دنیا جای بهتری بده
در مجموع حدیثی هست که یکی از ائمه می گه اگر دیدید یک مدتی هست در زندگیتان هیچ مشکلی ندارید هیچ مریضی یا .... نیست به اعمالتون شک کنید
سلام من امروز با شما آشنا شدم
شهید علمدار قسمت میدم به راهی که رفتی کمکم کن.معجزتو به منم نشون بده .میخوام واسطه شی پیش خدا که شوهر منم یه مرد مومنو بااخلاق بشه انشاالله
انشالله شهدا حتما واسطه خیر الهی هستند اما مهمترین چیزها در زندگی رازداری ٰ گوش شنوا داشتن ؛ رعایت انصاف توسط طرفین و درک متقابل مخصوصا در این شرایط اقتصادی هست
من مشاور نیستم اما به افراد مشاور با ایمان رجوع کنید و ازشون کمک بخواهید
انشالله آقا بیاند و همه مشکلات بدست مشکل گشای ایشون حل بشود
سلام بر شهید سید مجتبی علمدار
شهید بزرگوار من ناگهانی با شما آشنا شدم و دلم از آشنایی با شما لرزید میخواهم متوسل بشوم به شما و تمنا وخواهر دارم که دعا کنید برای من و فرزندان من .شفاعت ما را هم پیش خدا کنید.
شهید عزیز شب اول قبر شفاعتم کن
شهیدعلمدار عزیزقسمت میدم به آبروی زهرادعاکن صاحبخونه شیم کارهمسرم بگیره بیکاره پسرم به راه راست هدایت شه تونمازکاهلی نکنم ایمانم قویتربشه التماس دعافراوان
سلام تجربه من برای پسرتون این هست که اگر هنوز جوان هست و شرایط استخدام دولتی را داره با توجه به حدسی که من در خصوص شرایط زندگی شما می زنم استخدام دولت شوند چون کار دولتی از امنیت شغلی بر خورداره
اگر هم شرایطش نیست یک فن و حرفه ای را یاد بگیرند حتی اگر اوایل به صاحب کار پول هم بدهید که کار را یاد بدهد نه به عنوان کارگر ساده وارد کار شوند
با توکل باید زانوی اشتر را بست
انشالله آقا ظهور کنند که راهگشای همه دردها هستند
مث
شهیدعلمدار عزیزقسمت میدم به آبروی زهرادعاکن صاحبخونه شیم کارهمسرم بگیره بیکاره پسرم به راه راست هدایت شه تونمازکاهلی نکنم ایمانم قویتربشه التماس دعافراوان
سلام شهید عزیز من بنده ای هستم از بندگان خدا اول التماس دعای ظهور
خیلی گرفتارم و مریضم برام دعا کنید که هم جسمم شفا پیدا کنه هم روحم شفا پیدا کنه و از دوستان نزدیک شما باشم و دخترم رو به خدا و شما میسپارم همیشه سعی میکنم دخترم رو با شما آشنا کنم و محبت شما رو در دلش بکارم خواهش میکنم دستش رو بگیرید و یکی از بندگان خوب خدا و شیعه اهل بیت و دوستدار شهدا قرارش بدین
سلام مهربان خدا...من حاجتمو قسمت شد امروز ب شما گفتم .ب امید حق و وساطت و کمک شما...نذرمم ادا میکنم هر روز ب نیت شما بعد از اجابت دعام زیارت عاشورا تا اخر عمرم میخونم....بنت الرضا❤️
سید جان من واقعا به شهدا ایمان دارم وتنها جایی که می گریم خواندن خاطرات شهداست اما حاجتی دارم ایمانم هم ضعیفه می ترسم روفوزه بشم ازت میخوام مردانگی کنی بحرمت جدت دستم بگیر واقعا می ترسم رفوزه شم نکی نگفتی ها مگه برای چی رفتی جبهه من دارم اعتراف می کنم دستم بگیر مردونکی کن یاعلی
سلام شهید بزرگوار.تورو قسم به خانم زینب کبری س وخانم رقیه س برام دعا کنیدو مشکلات مارو حل کنید.
سلام بر شهدا
سلام بر شهید علمدار
دست ما را هم بگیر....
شهید بزرگوار و عزیز ، نور روزهای تاریک دنیا اکنون که در بدترین شرایط روحی افسردگی و تنهایی و غربت و جسمی بیمار و بدترین شرایط ممکن مالی وزندگی هستم از شما عزیز والا مقام میخواهم که نوری بر دل شکسته نا امید و خسته من بیندازید تا ذره ای امید و حس خوب و شرایط خوب دراین دنیا نصیبمشود تا برای ۳ فرزند کوچکم مادری خوب باشم شما را قسمبه حق شهادت و عزتی که از اهل بیت نصیبتان شد به من بیچاره نظری بندازید و از خدا بخواهید مشکلات حل شود
ای شهیدان پاک ای انسان های برگزیده دستمان را بگیرید ک چشم به دستان شماییم
سلام بر شهید حق
خوشا بسعادتان لطفا بهمن هم دعاکنید خیلی دلم میخواد یارامامزمان باشم و چندتا یارامام زمانی بیارم حیف که اوجاقم کوره تو رو بحق حضرت محسن دعا کنید منم بتونم چندیارامام زمانی بیاورم
سلام بر سما سید بزرگوار
از شما میخواهم که خواهر مریض ما به حق جدت شفا دهی