زندگی عاشقانه به سبک شهدا

کپی مطالب و اشاعه فرهنگ شهدا صدقه جاریه است و آزاد با ذکر صلوات

زندگی عاشقانه به سبک شهدا

کپی مطالب و اشاعه فرهنگ شهدا صدقه جاریه است و آزاد با ذکر صلوات

ویژگی‌ بهشت سابقون - وَالسَّابِقُونَ السَّابِقُونَ، أُولئِک الْمُقَرَّبُونَ آیه 10 سوره واقعه

اینکه قرآن کریم ویژگی‌های بهشت سابقون را برای همه انسان‌ها ذکر می‌کند، به این دلیل است که انسان‌ها تلاش کنند آن حقایق را در زندگی خود ایجاد کنند و تا حدودی به سمت آن حرکت کنند و به این ترتیب سرعت سلوکشان بیشتر شود.

به گزارش خبرنگار اندیشه،‌ ما از مرحله انقلاب عبور کرده‌ایم. عبور از مرحله انقلاب مثل عبور از یک ایستگاه اتوبوس نیست که بگذرد و تمام شود. بلکه از هر مرحله‌ای که عبور می‌کنیم، هویت آن مرحله در وجود ما اثری می‌گذارد و ما را صاحب آن مرحله می‌کند. امروز ما هویت انقلابی داریم. یعنی چی؟ در یک کلمه یعنی هویت حرکت به سمت آرمان‌ها.

مردمی که هویت انقلابی دارند، نمی‌ایستند و دائم تغییر می‌کنند 

به تعبیر حضرت امام، یقظه یا بیداری و قیام لله. به تعبیر رهبری انقلاب همان بعثت و خیزش اجتماعی است. مردمی که هویت انقلابی دارند وضعیت موجود خود را همواره با آرمان‌ها می‌سنجند و بر اساس آرمان‌ها خودشان را نقد می‌کنند. این مردم نمی‌ایستند و دائم تغییر می‌کنند. شاید در نقد کردن اشتباه کنند و به قول معروف صغریات انتقاداتشان اشتباه باشد اما کبریات را درست تشخیص می‌دهند. کبریات را آرمان‌هایی مثل استقلال و آزادی و کرامت و عزتشان و ایمان و دینشان شکل می‌دهد.

در حرکت و سلوک جامعه به سمت خدا ۲ نکته را باید مورد توجه قرار داد، یکی مراحل و منازل حرکت و دوم راهبردها و سیاست‌های کلی حرکت. هر منزل برای دیگر منازل حکم سیاست و خط مشی کلی را دارد. به عنوان مثال اگر قیام لله یا انقلاب و بعثت جامعه قدم و منزل اول حرکت است. همین نکته راهبرد و سیاست کل مسیر هم هست. یعنی در همه مسیر ویژگی انقلابی بودن حضور دارد.

تفاوتش این است که در قدم اول این سیاست و راهبرد بیش از دیگر مراحل خود را به تماشا می‌کشد. مراحل نهایی هم اگر چه هنوز دوران بروز و ظهورشان نرسیده است اما در مراحل ابتدایی به صورت یک سیاست و راهبرد وجود دارند. مثلاً جامعه اسلامی اگر چه مرحله‌ای است که محقق نشده است، اما امروز به عنوان یک سیاست و خط مشی مهم در حرکت جامعه باید حضور داشته باشد.

حرکت به سمت آرمان‌ها یعنی حرکت به سمت وجه الله

مراحل ابتدایی حرکت تأمین‌کننده اصل حرکتند و مراحل نهایی حرکت تأمین‌کننده سرعت حرکتند. به عنوان مثال اگر اخلاص را در مراحل نهایی حرکت مورد توجه قرار دهیم، همین اخلاص وجودش در مراحل ابتدایی باعث سرعت بیشتر حرکت خواهد بود و تأمین‌کننده سبقت یک جامعه از جوامع دیگر می‌باشد. حرکت به سمت آرمان‌ها یعنی حرکت به سمت وجه الله یعنی همان که در روایات بیان شده به معنای تخلقوا باخلاق الله.

اثر این نکته در ساختار اجتماعی این خواهد بود که نخبگان و خواص اجتماعی در حرکت به سمت آرمان‌ها یعنی حرکت به سمت وجه الله کسانی هستند که اخلاص بیشتری دارند. اینها باعث سرعت جامعه به سمت حضرت حق می‌شود. حالا اگر هویت این نخبگان در کل جامعه سرایت بیشتری کند، آن جامعه با سرعت بیشتری حرکت خواهد کرد. مثلاً اگر همه جامعه تلاش کنند رهبر باشند و خود را در جایگاهی که امام جامعه قرار می‌دهد، قرار دهند جامعه هویت «کلکم راع و کلکم مسوول عن رعیته» پیدا می‌کند و این سرعت جامعه را رشد می‌دهد.

دستور سبقت گرفتن خطاب به کل جامعه اسلامی است 

با این حساب باید توجه کرد که دستوراتی مثل «فاستبقوا الخیرات» که به کل جامعه اسلامی دستور سبقت گرفتن را به سمت آرمان‌ها و وجه الله می‌دهد، با ویژگی‌هایی که مثلاً درباره «السابقون السابقون» شمرده می‌شود با هم ببیینم. «سابقون» همان نخبگان و خواص حرکت جبهه حق به سمت وجه الله یا مکارم اخلاق هستند و ویژگی‌های آن‌ها اگر در همه جامعه سر ریز شود، کل جامعه به سمت خدای متعال با سرعت بیشتری حرکت خواهد کرد.

روشن است که آنچه جامعه الهی و سالک به سمت خدا به آن نیاز دارد، تعجیل فرج است؛ یعنی سرعت بخشیدن به فرآیند ظهور حضرت حق در جامعه. فلذا این دعا که «و اجعنا من المسارعین فی قضاء حوائجه» یک دعای کلیدی است. به این دلیل است که جلودارهای جامعه هستند که ظهور و فرج را نزدیک می‌یابند «و انهم یرونه بعیدا و نراه قریبا». اینها به ظهور و فرج نزدیکترند.

 مراد از اصحاب یمین چیست؟

آیات سوره واقعه ویژگی‌های سابقون و اصحاب یمین را بر می‌شمرد. شهید مطهری توضیح می‌دهد که مراد از اصحاب یمین عموم مردم و اکثر مردم هستند که ولو خطاهایی دارند ولی خوبی‌هایشان بر بدی‌هایشان می‌چربد. حضرت امام (ره) نیز در تقریرات فلسفه‌اش توضیح می‌دهد که اکثر مردم از جهنم نجات می‌یابند.

در آیات سوره واقعه که اتفاقا جزو سوره‌هایی است که مورد اهتمام رزمندگان بوده، بهشت سابقون و بهشت اصحاب یمین ترسیم می‌شود. باید دقت کنیم که بهشت، حقیقتی نیست که در همین دنیا وجود نداشته باشد. بهشت انسان‌ها همین الان هم وجود دارد و در قیامت و بعد از قیامت، فقط چشم‌ها بینا می‌شود «فبصرک الیوم حدید» رخ می‌دهد. لذا وقتی خدای متعال بهشت را توصیف می‌کند، در واقع در حال توصیف هویت و حقیقت آن طایفه خاص از بهشتیان است.

ویژگی‌های بهشت سابقون و بهشت اصحاب یمین

یکی از ویژگی‌های بهشت سابقون و بهشت اصحاب یمین این است که در هر دو حقایق و موجوداتی به نام حور العین وجود دارند. اینها «جزاء بما کانوا یعملون» هستند. یعنی هویت عمل صالح انسان‌ها در آن دنیا همین موجودات لطیف و زیبا هستند. تزویج اینها در آن دنیا نیز اشاره به ارتباط متقابل اینها با انسان‌ها دارد؛ یعنی اشاره به یک تزویج حقیقی دارد نه اعتباری.

اینها از انسان‌ها استفاده می‌کنند و انسان‌ها نیز از این اعمال استفاده می‌کنند. حور العین مرتبه‌ای پایین‌تر از انسان‌های نیکوکار دارند. لذا زنان و مردان بهشتی برتر از زنان و مردان از جنس حور العین هستند.

اما نکته جالبی که در تفاوت بهشت سابقون و بهشت اصحاب یمین وجود دارد، این است که این موجودات زیبا در اطراف تخت‌های عزت سابقون طواف می‌کنند. حول آن‌ها هستند. اما سابقون متوجه یکدیگرند و متوجه خدای متعالند. اما اصحاب یمین در حال ارتباط با حور العین هستند. یعنی اصحاب یمین به خود اعمال خوشند و در بهشت اعمالند. اما سابقون از بهشت اعمال می‌گذرند و عبور می‌کنند بهشت اعمال را دارند در اطرافشان، ولی مشغول امر دیگری هستند. این هویت «اخلاص» است.

بروز اخلاص در جبهه حق این است که برخی از فواید عمل خود استفاده می‌کنند. مثلاً اگر کالای تولید داخل را نماد و بروز اعتماد به نفس و اعتماد به ایمان و مبارزه و جهاد بدانیم، عده‌ای از عائدات کالای تولید داخل استفاده می‌کنند، اما عده‌ای هر چند این عائدات نصیبشان می‌شود، ولی در واقع درگیر مبارزه برای وجه الله و کمک به ولی خدا هستند. اگر این هویت در میان خواص و نخبگان و سابقون در کل جامعه سرریز شود، سرعت این حرکت بیشتر می‌شود.

یادم می‌آید همسر یک پاسدار با اینکه بچه‌های کوچک داشت، اما در زیرزمین خانه‌اش برای خانم‌های خانه‌دار کالای ایرانی می‌آورد و می‌فروخت، می‌گفت: نه به پولش نیاز دارم و نه چیز دیگری. فقط وقتی می‌بینم حضرت آقا چیزی را می‌خواهد و کسی کاری نمی‌کند، دلم آتش می‌گیرد، احساس می‌کنم باید کاری کنم. این خصوصیت سابقون است. این بروز اخلاص است در زمین یعنی مبارزه با دشمن و کمک به ولی خدا.

یکی از راه‌های رشد و سرعت سلوک در جامعه

اینکه قرآن کریم ویژگی‌های بهشت سابقون را برای همه انسان‌ها ذکر می‌کند، به این دلیل است که انسان‌ها تلاش کنند آن حقایق را در زندگی خود ایجاد کنند و تا حدودی به سمت آن حرکت کنند و به این ترتیب سرعت سلوکشان بیشتر شود.

اما نکته کلیدی‌تر این است که اگر جامعه تلاش کند با سابقون ارتباط و اتصال بیشتری پیدا کند و یک هویت مشترک با سابقون پیدا کند، سرعت حرکتش رشد می‌کند. یکی از راه‌های رشد و سرعت سلوک در جامعه ایجاد ارتباط و اتصال و ولایت بین عموم مردم با خواص و نخبگان و سابقون است.

هر چقدر این ارتباط قوی‌تر شود، ویژگی‌هایی که سرعت سلوک را بیشتر می‌کند، در کل هویت جامعه بیشتر بروز و ظهور پیدا می‌کند. باید کاری کنیم سابقون یا اهل اخلاص و اهل سبقت و رشد و حرکت نمادها و الگوهایی باشند که مردم از پیوستن و انسجام با آن‌ها احساس آرامش و لذت می‌کنند. هر نوع ایجاد گسل بین خوبان و عموم جامعه باعث کند شدن حرکت جامعه خواهد شد.

۶ نشانه‌ای که در مومنان واقعی نیست:سخت‌گیری، کارشکنى، لجبازى، دروغگویى، حسدورزى و ستمکارى

حجت‌الاسلام علوی تهرانی با اشاره به ۶ نشانه مومن تصریح کرد: امام صادق(ع) می‌فرماید: «۶ خصلت در مؤمن وجود ندارد، سخت‌گیری، کارشکنى، لجبازى، دروغگویى، حسدورزى و ستمکارى».

منبر فاطمی| علوی تهرانی: ۶ نشانه‌ای که در مومنان واقعی نیست


حجت‌الاسلام سیدمحمدباقر علوی تهرانی در مراسم شهادت حضرت زهرا (س) طی سخنرانی با موضوع علل عدم اجرای آیات قرآن در زندگی اظهارداشت: در جلسه قبل اشاره کردیم که مومنین می‌توانند از آیات قرآن استفاده کنند و براساس آیات دیگر، تنها باید ایمان واقعی داشت. 

وی با بیان اینکه انسانی که نماز می‌خواند، روزه می‌گیرد، حج می‌رود و عزاداری انجام می‌دهد، مومن نیست، زیرا این‌ها علائم ایمان نیست، گفت: در روایتی از پیامبر(ص) خطاب به امیرالمومنین(ع) داریم، می‌فرمایند: مومن ۱۰۳ علامت دارد. یعنی اگر بنا باشد ایمان واقعی داشته باشیم باید این ۱۰۳ علامت داشته باشیم.

علوی تهرانی با بیان اینکه در روایت آخرالزمان داریم که نگه داشتن دین در این دوران، فردی می‌شود و فرد نمی‌توان در جامعه اثرگذار باشد، تصریح کرد: در این دوران به‌قدری بی‌دینی و عوامل ضددین رواج می‌یابد که فرد حتی در خانه خود هم ممکن است، نتواند دین خود را ابراز کند. در این دوران براساس روایت، حفظ دین، از نگه داشتن ذغال گداخته در دست سخت‌تر است و در این دوران ممکن است، فرد نتواند دین خود را به زن و فرزندش هم ابراز و روی آن‌ها اثرگذاری کند.

این سخنران مذهبی با بیان اینکه انسان برای کارهای اولویت‌دار خود برنامه‌ریزی می‌کنند، افزود: زندگی ایمانی برای انسان‌ها اولویت نیست، لذا برای آن برنامه‌ریزی نمی‌کنند، تا اولویت زندگی ایمان نشود، کاری نمی‌توان کرد. جامعه به سمت‌وسوی دیگر است و پارامترهای امتیاز‌دار موارد دیگری است که من نسبت به این پارامترها مشکل دارم. 

علوی تهرانی افزود: مراسم‌های احیا در تمام هیأت‌ها و مساجد مملو از جمعیت است، اما فردای آن، روند تغییر می‌کند، ناشی از چیست؟ مشکلات حل شده است، این نشان می‌دهد این افراد عاشق خدا نبوده‌اند بلکه به‌دنبال رفع مشکل بوده‌اند و اگر مشکل رفع شود، بی‌خیال می شوند زیرا اولویت نیست، هیاهو است و از هیاهو نمی‌شود، برنامه گرفت.

این سخنران مذهبی با اشاره به اینکه غربی‌ها رشد می‌کنند، زیرا زندگی آنان براساس برنامه و هدف است و در چارچوبی نوشته‌اند دنیا آباد و برای رسیدن به این هدف تمام امکانات شخصی و بین‌المللی را به کار بسته‌اند، گفت: در کشور ما هر فردی بنا دارد به یک اداره برود، دنبال آشنا می‌گردد، زیرا ما به‌دنبال دور زدن قانون هستیم، اما آن‌ها معتقدند دنیای آباد در سایه رعایت قانون محقق می‌شود. از سوی دیگر آنان به این نتیجه رسیدند که دنیای آباد با تکنولوژی محقق می‌شود، لذا هر روز در این زمینه پیشرفت می‌کنند. امروز یک تلفن همراهی وارد بازار می‌کنند ماه بعد، تلفن دیگری با امکانات بیشتر، برای اینکه معتقدند دنیا باید آبادتر باشد.

وی اضافه کرد: ما یک سالی پیکان تولید کردیم. البته نمی‌دانم با چه روندی اسم آن را تولید گذاشتند، زیرا همان محصول انگلیسی‌ها بود. تنها فرمان آن را به سمت چپ آوردیم اما این کار به‌قدری ناشیانه بود که برف‌پاک‌کن پیکان به سمت راست می‌چرخید زیرا فرمانش در اصل آن طرف بود و در اواخر آن را اصلاح کردیم، بعد از مدتی هم ماشین با افتخار می‌بریم موزه ملی زیرا ما برنامه نداریم.

علوی تهرانی با بیان اینکه در ایران معتقد به «هرچه پیش آید، خوش آید» هستیم یعنی زندگی امید به خدا نه زندگی به امید خدا افزود: زندگی امید به خدا یعنی هرچه شد، شد اما به امید خدا یعنی زندگی با برنامه. جوان امروز باید برنامه ۲۰ ساله آینده خود را بداند که در کمالات انسانی به کجا می‌رسد و در زمینه مدارج علمی چه پیشرفت‌هایی خواهد داشت زیرا بنا نیست کسی کاری برای ما انجام دهد.

این سخنران مذهبی با اشاره به ۶ نشانه مومن تصریح کرد: امام صادق(ع) می‌فرماید: « سِتَّةٌ لاَ تَکُونُ فِی اَلْمُؤْمِنِ اَلْعُسْرُ وَ اَلنَّکَدُ وَ اَللَّجَاجَةُ وَ اَلْکَذِبُ وَ اَلْحَسَدُ وَ اَلْبَغْیُ؛‌ ۶ خصلت در مؤمن وجود ندارد، سخت‌گیری، کارشکنى، لجبازى، دروغگویى، حسدورزى و ستمکارى».

وی افزود: یکی از نشانه های مومن آن است که نسبت به خانواده، زن، فرزند، بالادست، زیردست و با هیچ فردی سخت‌گیر نیست. دیگر نشانه مومن آن است که سراسر خیر است.

جهت دانلود کلیک کنید

دلیل جهنمی‌شدن ۱۳ گروه از دوست‌داران امیرالمومنین(ع)

حجت‌الاسلام علوی تهرانی گفت: امیرالمومنین(ع) می‌فرماید: امت مسلمان به ۷۳ فرقه تقسیم می‌شود که از میان آنها، ۷۲ فرقه جهنمی و یک فرقه اهل نجات هستند که از وصی پیامبر(ص) یعنی من پیروی می‌کنند. از میان آن ۷۲ فرقه،۱۳ گروه محب من هستند.

منبر فاطمی| دلیل جهنمی‌شدن ۱۳ گروه از دوست‌داران امیرالمومنین(ع)


 حجت‌الاسلام علوی تهرانی در این مراسم شهادت حضرت زهرا (س) با بیان اینکه در این ۵ شب بنا داریم این آسیب را برطرف کنیم که چرا از قرآن در زندگی خود بهره نمی‌بریم، اظهار داشت: افرادی که متوهم در ایمان هستند، در ارتباط با اهل بیت (ع) نیز همین توهم را دارند. ما در ارتباط با ولایت ۵ وظیفه برعهده داریم که عبارتند از: محبت، معرفت، اطاعت، ولایت و شباهت.

وی با بیان اینکه زندگی ما در این ۵ گام باید تعریف شود، تصریح کرد: در امر شباهت داریم که سلمان منا اهل بیت(ع) بود یعنی باید مانند ایشان زندگی کنیم. گام اول نسبت به اهل بیت(ع) محبت است، آیا ما محبت داریم؟ امام صادق(ع) به علی ابن عبدالعزیز فرمودند: «گریه این مردم تو را فریب ندهد» یعنی ظاهر مردم تو را فریب ندهد، زیرا تدین واقعی به قلب است. ما اظهار محبت داریم اما محبت ما ظاهری است.

علوی تهرانی با بیان اینکه نشانه محبت واقعی به اهل بیت(ع) مساوی با تسلیم ایشان بودن است، گفت: امیرالمومنین(ع) می‌فرماید: امت مسلمان به ۷۳ فرقه تقسیم می‌شود که از میان آنها، ۷۲ فرقه جهنمی و یک فرقه اهل نجات هستند که از وصی پیامبر(ص) یعنی من پیروی می‌کنند. از میان آن ۷۲ فرقه، ۱۳ گروه محب من هستند اما محبت آنان واقعی نیست. در روایت داریم که محبت واقعی به معنای تسلیم بودن است.

جهت دانلود صوت روی این خط کلیک کنید

صوت کامل این سخنرانی را اینجا بشنوید:

 

ادای حق همسری حضرت زهرا (س) جایگاه حضرت زهرا در یاری امام زمان خویش

با دکتر «فرشته روح‌افزا» پژوهشگر و محقق، مدیر رصد و آمار شورای فرهنگی و اجتماعی زنان  وهمسر دانشمند شهید «احمد حاتمی» که در حادثه تلخ سقوط جرثقیل در مسجد الحرام جان خود را از دست داد؛درباره ابعاد سیاسی و تربیتی حضرت زهرا (س) گفت وگوکردیم.

 


حضرت زهرا(س) در همراهی اسلام کم نگذاشت

حضرت زهرا (س) زندگی تک‌بعدی نداشتند و فقط به یک جنبه از زندگی خود توجه نمی‌کردند، جایگاه و منزلتی که ایشان در دین اسلام داشتند موجب می‌شد تا به عنوان پیام‌رسان دین الهی در کنار سایر کسانی که برای دین اسلام تلاش می‌کردند وظایف خود را انجام دهند. به طوری که می‌توان گفت این بانوی بزرگوار برای دین اسلام فداکاری‌های زیادی را انجام داد و به پیامبر (ص) نیز کمک زیادی می‌کردند. ایشان با حضور در جامعه و بررسی مشکلات مردم به آنها کمک می‌کردند تا بتوانند ابعاد ناشناخته دین اسلام را بشناسند و دچار ابهامی در این باره نشوند. 

ایشان از نظر علمی یک الگوی کامل و توانا بود و حتی در جبهه‌های نبرد حق علیه باطل هم نقش خود را ایفا می‌کردند. 

 

تربیت فرزندان با روحیه جهادی

دختر پیامبر(ص) از نظر درک علم و درست عمل کردن و رفتار و منش یک مسلمان دقیقاً منطبق با آن چیزی بودند که اسلام انتظار داشت و اگر به نوع رفتارها و منش ایشان در حوزه‌های مختلف نگاه کنیم متوجه می‌شویم که با توجه به سن کم‌شان و تعداد فرزندان و مسؤولیت‌هایی که خانه‌داری و همسرداری بر عهده ایشان می‌گذاشت باز هم نقش خود را در جامعه به درستی ایفا می‌کردند. 

 

حضرت زهرا (س) برای تربیت فرزندانشان از بهترین روش تربیتی استفاده می‌کردند و کودکان را با بسیاری از مسائل به صورت بازی‌های کودکانه آشنا کرده و حتی برای آنها بازی‌های رقابتی ایجاد می‌کردند. در کنار بازی با کودکان محبت و توجه به فرزندان نیز حائز اهمیت است. رفتار ایشان برای همه ما درسی است که تنها با چند کتاب نمی‌توان به واقعیت آن پی برد. 

 

روزگار سختی‌ها در شعب ابی‌طالب 

حضرت زهرا (س) بانوی دو عالم کودکی بسیار متفاوت از کودکی همسن و سالان خود داشت. ایشان سن زیادی نداشتند که مادر خود را از دست دادند و با وجود اینکه نیاز به محبت بیشتری از سمت پدر داشتند اما خود سنگ صبور پدر شده و زمانی که پیامبر اکرم (ص) نیاز به استراحت، پرستاری و آرامش داشت، حضرت زهرا(س) که در آن زمان کودکی بیش نبود این کارها را برای پدرش انجام می‌داد. شعب ابی‌طالب و زندگی در آن یکی از مقاطعی بود که حضرت زهرا (س) نشان داد همراه پیامبر است و پدرش را در انجام رسالتش کمک می‌کند.

می‌توان گفت یکی از دلایلی که پیامبر(ص) لقب ام‌ابیها را به ایشان دادند به این منظور بوده که نه تنها از جسم پدر مراقبت می‌کرد بلکه حمایت همه‌جانبه از حضرت محمد (ص) برای انجام رسالتش داشته است. 

 

 ازدواجی متفاوت از سبک زندگی پرزرق و برق 

حضرت زهرا (س) و مراسم ازدواج ایشان با امام علی (ع) هم یکی از الگوهایی است که باید در زندگی به آن توجه کرد. ازدواج ایشان همراه با ارزش‌های متعالی بود. طوری بود که کسی که از دوران کودکی در راه اسلام مبارزه می‌کرد و با همراهی و صبر، پیامبرش را یاری می‌کرد  حالا و در زمان ازدواجش هم باز هم به اسلام و ارزش‌های آن پایبند بود. ایشان زمانی که مراسم ازدواج به پایان می‌رسد در فکر فرو رفته بودند که حضرت علی (ع) علت آن را جویا می‌شود، حضرت فاطمه(س) در پاسخ به این سؤال گفتند که به این موضوع فکر می‌کردند که از خانه پدرم به خانه شما آمده‌ام و بعد از این منزل به خانه معبود می‌روم، این موضوع نشان‌دهنده این است که ایشان وفاداری خود را به حضرت علی (ع) در همان ابتدای زندگی مشترک نشان داده‌اند. به حدی رفتار حضرت زهرا (س) نمونه‌ای از رفتار یک انسان کامل و نمونه و منطبق بر دین اسلام است که نمی‌توان به جز ایشان هیچ زنی را به عنوان الگو پذیرفت.

 

وقتی فرزندان از رفتار پدر ومادر الگو می‌گیرند

فرزندان از رفتار پدر و مادر الگو می‌گیرند و نه آن چیزی که درباره آن شعار می‌دهند و به آن عمل نمی‌کنند. حضرت زهرا(س) در زمان عبادت خود فرزندان را نیز کنار سجاده می‌نشاند تا نوع عبادت و سخن گفتن با خداوند را بیاموزند چنانچه امام حسن (ع) در روایتی به این موضوع اشاره کرده بودند.

 

ایشان در لحظات آخر عمر بابرکت‌شان خطاب به حضرت علی (ع) می‌فرمایند که تاکنون هیچ دروغی از من نشنیدید. این موضوع نشان‌دهنده این است که در زندگی مشترک هیچ موضوعی را از همسرش مخفی نمی‌کرده و در رابطه با کودکان نیز به آنها این آموزش را داده است که از دروغگویی پرهیز کنند. این موضوع اهمیت زیادی دارد چرا که در سبک زندگی کنونی دروغگویی و تبعات منفی آن در نظر گرفته نمی‌شود حال آنکه منشأ بسیاری از طلاق‌ها موضوع دروغگویی است. 

 

 پا به پای مردان در میدان نبرد

در کنار میدانی که جنگ احد آنجا برپا شده بود، اتاقکی قرار دارد که روایت شده این اتاقک مربوط به اسکان حضرت زهرا (س) و فرزندان‌شان بوده است. ایشان در نزدیکی میدان نبرد برای پرستاری از مجروحین و کمک به مصدومان جنگ حضور پیدا کرده و از این وظیفه مهم نیز غافل نشده بودند. همچنین در زمانی که حضرت علی (ع) در غزوه‌ها و جنگ‌های مختلف حضور داشتند و کمتر در خانه بودند، ایشان هم به امور خانه رسیدگی می‌کردند و هم حضور فیزیکی در برخی از میدان‌های نبرد داشتند. 

 

 از شعب ابی‌طالب تا تربیت و مدیریت یک خانواده اهل بصیرت

می‌توان ردپای بصیرت سیاسی را در جای جای زندگی حضرت زهرا (س) مشاهده کرد. دوران کودکی و تحمل سختی‌ها در زمانی که مشرکین پیامبر اکرم (ص) را مورد اذیت و آزار قرار می‌دادند تا تربیت فرزندان به روش صحیح اسلامی و آشنا کردن آنها با قوانین سیاسی و عبادی اسلام همه و همه نشان‌دهنده این موضوع است. در مورد فدک و ظلمی که به حضرت علی (ع) شد نیز ایشان مانند یک انسان مقاوم ایستادگی داشتند و برای احقاق حق تا آخرین لحظه جنگیدند.

پیامبر اکرم (ص) در روایتی فرمودند که هر کسی باعث خشم حضرت فاطمه (س) شود خدا را خشمگین کرده و هر کسی موجبات رضایت او را فراهم آورد خداوند از او راضی است. همین موضوع نشان‌دهنده جایگاه والا و ویژه حضرت فاطمه (س) است.

حضرت زهرا (س) آن چنان عبادت می‌کردند و قرآن را تلاوت می‌کردند که فضه کنیز ایشان نیز تنها با آیات قرآن با مردم سخن می‌گفت. ایشان با وجود آنکه فدک را در اختیار داشتند اما به جای آنکه برای خود و خانواده هزینه کنند درآمد حاصل از آن را به فقرا می‌دادند و در عین سخاوت اسلام را تبلیغ می‌کردند و مروج آن بودند که این موضوع جنبه سیاسی نیز داشت.

 

مبارزه برای حق، خط مشی دختر پیامبر

وقتی پای احقاق حق در میان بود حضرت زهرا (س) نشان دادند که برای آن تا مبارزه تن به تن نیز پیش می‌روند چنانچه در پشت در منزل برای جلوگیری از دستگیری حضرت علی (ع) از جان خود گذشتند و زمانی که پس از ضربه خوردن در کنار در متوجه شدند که همسر ایشان دستگیر شده و ایشان را به مسجد برده‌اند با وجود درد  و رنج، خودشان را به مسجد رسانده و خطبه فدکیه را در حضور همه خواندند. خطبه‌ای که از فلسفه عبادت و احکام اسلام شروع شد و پیشرفت اسلام و اثرات مسلمان شدن را به مردم نشان داد. 

در این خطبه مشخص می‌شود که اگر مردم از راه صحیح اسلام منحرف شوند دیگر نمی‌توانند از اثرات مثبت دین اسلام بهره ببرند. این کار ایشان و حمایت از حضرت علی (ع) فقط به این دلیل نبود که از همسرشان دفاع کنند بلکه موضوع ولایت و ولایت‌پذیری بود و نشان دادند تا آخرین قطره خون باید برای ولایت جنگید. 

 

 زهرا(س)، همسری که تا لحظه آخر امامش را تنها نگذاشت

یکی دیگر از جنبه‌های زندگی حضرت زهرا (س) این موضوع بود که پس از بیماری با وجود آنکه حال مساعدی نداشتند اما برای گرفتن بیعت از مهاجرین و انصار از حضرت علی (ع) خواستند مرکبی تهیه کنند تا ایشان خود به در منزل این افراد مراجعه کرده و از آنها بیعت بگیرند. با وجود آنکه با در بسته مواجه می‌شدند اما به این موضوع فکر نمی‌کردند که شأن دختر پیامبر با این کار پایین آمده و دست از تلاش خود برنمی‌داشتند و برای بار آخر سعی در آگاه کردن مردم داشتند تا از راه درست منحرف نشوند. 

 

 تعلیم مبانی اسلام به مردم

یکی دیگر از ابعاد شخصیت حضرت زهرا (س)  صبر ایشان در مقابل کنجکاوی‌ها و سؤال‌های مردم بود، در خانه ایشان همیشه به روی مردم باز بود تا بتوانند پرسش‌های خود را مطرح کنند. برخی از مراجعان از اینکه ایشان را سؤال‌پیچ می‌کردند ناراحت و شرمنده می‌شدند که این بانوی گرانقدر به آنها می‌گفتند من دستمزد این کارم را از خداوند دریافت می‌کنم، پس جای نگرانی نیست و سؤالات‌تان را درباره اسلام بپرسید. حتی در برخورد با کنیزشان نیز حد اعتدال را رعایت می‌کردند و کمک حال وی بودند به طوری که یک روز فضه کنیزشان کارهای منزل را انجام می‌داد و روز دیگر خودشان مسؤولیت کارها را بر عهده می‌گرفتند. 

 

تربیتی که حسین(ع) و زینب (س) را به جهان هدیه داد

حضرت زهرا (س) یک زندگی سالم و با قناعت داشتند و افکار و رفتار ایشان در بین مسلمانان جایگاه والایی دارد درست در زمانی که در بین اعراب که هیچ کسی برای زنان ارزش قائل نبود پیامبر (ص) دست ایشان را می‌بوسید و این نشان از احترام به جایگاه ایشان در مقام یک زن داشت.

این بانوی نمونه امام حسین (ع) را برای کربلا و امام حسن(ع) را برای همراهی دین بعد از شهادت پدرشان تربیت کردند و حضرت زینب (س) نیز خود اسوه‌ای برای صبر و مبارزه سیاسی است. یکی از مواردی که می‌توان ردپای تربیت زهرایی را در کربلا دید این موضوع است که حضرت زهرا (س) اسارت، سیلی خوردن، سوخته شدن در منزل و از دست دادن فرزند در شکم را تجربه کردند و در مقابل همه این مشکلات و مصائب صبر و بردباری داشته و به فکر ترویج و زنده نگه داشتن دین اسلام و حمایت از ولایت بودند. همین موضوع در کربلا نیز تکرار شد و نقطه اوج آن زمانی بود که حضرت زینب (س) با سخنرانی در مجلس شام کاخ یزید و اهداف شومش را فرو ریخت و کاری کرد که جهانیان تا آخرین روز دنیا برای این مصیبت بزرگ می‌گریند. حضرت فاطمه(س) برای کمال جامعه و امت اسلامی، تا آخرین لحظه حیات پر برکتش تلاش کرد و ثمره زندگی چنین بانویی، انسان هایی شد که نقشی تأثیر گذار در تاریخ و هدایت جهانیان داشتند.


حضرت زهرا (س) با وجود آنکه در سن کم فرزندان زیادی داشتند و مسؤولیت همسرداری و خانه‌داری نیز بر عهده ایشان بود اما به عنوان یک زن در جامعه نقش خود را فراموش نکرده و با تعلیم زنان دیگر احقاق حق از همسر و همراهی اسلام نشان دادند که یک الگوی کامل و ویژه برای تمامی زنانی به شمار می‌روند که به دنبال آزادی و آزادگی هستند.

وصیت سیاسی فاطمه (س)/ نوشته‌ای که حکم نجات همه ما از آتش جهنم است - قباله شفاعت امت محمد (ص)

وصیت سیاسی فاطمه (س)/ نوشته‌ای که حکم نجات همه ما از آتش جهنم است

 یکی از سخت‌ترین لحظه‌هایی که بر اهل بیت رسول خدا (ص) گذشته است، شهادت جانگداز حضرت زهرا (س) است. این دشواری شاید برخاسته از آن باشد که ریحانةالنبی (س) تنها یادگار پیامبر اکرم (ص) بعد از ایشان بود که از سوی افرادی مورد هتک حرمت قرار گرفت که به جایگاه بلند حضرت زهرا (س) در نزد خدای متعال و رسول خدا (ص) آگاهی داشتند. با این وجود به خاطر مطامع دنیایی به آن حضرت (س) جسارت کرده و ایشان را به شهادت رساندند.

حضرت فاطمه (س) گرچه بعد از پدر بزرگوار خویش مدت زیادی عمر نکرد، ولی با این وجود تلاش کرد امت پیامبر اکرم (ص) را از انحراف نجات داده و ایشان را از افتادن به ورطه نابودی نجات دهد؛ به گونه‌ای که جلوه‌هایی از این تلاش‌ها را می‌توان در وصیت آن حضرت نظاره کرد.

توجه حضرت زهرا (س) به منسوبان خانه وحی در وصیت نامه

دختر رسول خدا (ص) در قسمتی از وصیت خویش که بُعد اجتماعی آن بیشتر به نظر می‌آید، اموال خویش را ــ که شامل باغ‌های هفت‌گانه و .... ــ می‌شود بین فرزندان خویش (۱) و همسران پیامبر و بنی‌هاشم (۲) تقسیم می‌کند. این موضوع از آن جهت اهمیت زیادی دارد که برخی از این افراد که با وصیت آن حضرت از ماترک وی ارث می‌بردند، اشخاصی بودند که یا در مقابل ظلم‌هایی که به آن حضرت (س) شد، سکوت کردند یا اینکه حتی برخی از آن‌ها در جبهه غاصبان خلافت بودند، ولی آن حضرت (س) تلاش کرد با این وصیت همچنان این افراد را با خاندان وحی در ارتباط قرار دهد تا بیشتر از آن در ورطه سقوط قرار نگیرند.

در بخشی دیگری از وصیت آن حضرت، ایشان سفارش به ساختن تابوت می‌کند تا حجم بدن ایشان، حتی بعد از فوت برای نامحرمان آشکار نشود (۳)، تا به تمام زنان مسلمان طول تاریخ این پیام را بدهد که حیا و حجاب محدود به زمان حیات و زنده بودن نیست، بلکه حتی پس از مرگ نیز یک بانوی مسلمان باید از این ارزش والای انسانی دفاع کند.

سیاسی‌ترین بخش وصیت حضرت فاطمه (س)

حضرت زهرا (س) در پاره‌ای دیگر از وصیت خویش تلاش کرد که برای همیشه تاریخ، غاصبان و بدعت‌گذاران در دین خاتم النبیین (ص) را رسوا کند از این رو به امیرالمؤمنین امام علی (ع) وصیت می‌کند که «مرا شبانه غسل بده و کفن کن و به خاک بسپار، اجازه نده اشخاصى که حقم را غصب کردند و اذیت و آزارم دادند، بر من نماز بخوانند یا به تشییع جنازه‌ام حاضر شوند. زیرا دشمن من و دشمن رسول الله هستند».(۴)

شاید بتوان گفت که این قسمت از وصیت نامه آن حضرت سیاسی‌ترین وصیت است که در طول تاریخ اسلام نوشته شده است، زیرا تا قیامت این سوال را برای همه مسلمانان باقی گذاشت که چرا اشخاصی که خویشتن را وصی رسول خدا (ص) می‌دیدند و بر جایگاه وی تکیه زده‌ بودند، در تشییع جنازه پاره تن رسول خدا (ص) حاضر نشدند و حتی از محل دفن وی آگاهی پیدا نکردند!؟

رازی که امام علی در لحظات آخر عمر ام‌ابیها فهمید

آنچه بیشتر از همه در وصیت حضرت زهرا (س) می‌درخشد و مایه امیدواری امت رسول خدا (ص) است، سفارش ایشان به دفن کردن قباله شفاعتی است که در زمان ازدواج با امام علی (ع) از سوی خدای متعال و به دست جبرئیل به آن حضرت داده شده است، در تاریخ در مورد این وصیت این گونه آمده است که آن حضرت خطاب به امیرالمؤمنین (ع) می‌فرماید: «ای اباالحسن! هنگامی که خواستی مرا دفن کنی، از این ظرف، کاغذی را بیرون بیاور و آن را در کفن من قرار بده و به آن نگاه نکن»! حضرت علی (ع) فرمود: در آن کاغذ چیست؟ عرض کرد: راز است. فرمود: به حق پیامبر(ص) قسمت می‌دهم که مرا از آن باخبر کن!

پس فاطمه (س) گفت: پدرم خواست مرا به تزویج شما درآورد، فرمود: ای فاطمه! آیا راضی هستی تو را به مهریه چهارصد درهم به ازدواج علی (ع) درآورم؟ عرض کردم: به ازدواج با علی (ع) راضی هستم؛ اما به مهریه چهارصد درهم راضی نیستم. پس جبرئیل آمد و گفت: یا رسول الله! خداوند متعال می‌فرماید: ما بهشت و آنچه در آن است را مِهر فاطمه قرار دادیم. من گفتم: راضی نیستم. پدرم فرمود: ای فاطمه! چه می‌خواهی؟ گفتم: (نجات) امت شما را می‌خواهم؛ زیرا قلب شما مشغول (و نگران ) امت است. پس جبرئیل بازگشت و سپس این ورقه را آورد که در آن نوشته شده بود: من امت محمد را صداق فاطمه قرار دادم! پس هنگامی که روز قیامت فرا رسد، من این کاغذ را روی دست می‌گیرم و عرضه می‌دارم: بار خدایا! این قباله شفاعت امت محمد (ص) است».(۵)

پی‌نوشت‌ها:

۱ـ التهذیب، شیخ طوسی، دارالکتب الاسلامیه، تهران، چاپ اول، ۱۴۰۷ق، ج ۹، صص ۱۴۴ ۱۴۵.
۲ـ بحار الانوار، محمدباقر مجلسی، داراحیاء التراث العربی، بیروت، چاپ سوم، ۱۴۰۳ ق، ج ۱۰۰، ص ۱۸۴، ح ۱۳
۳ـ وسائل الشیعه، شیخ محمد بن حسن حر عاملی، مؤسسه آل البیت، قم، چاپ اول، ۱۴۰۹ق، ج ۳، ص ۲۲۱؛ ذخائر العقبی، ص ۵۳.
۴ـ بحار الأنوار، ج‏۴۳، ص: ۱۹۲.
۵ـ عوالم العلوم، عبدالله بحرانی، مؤسسه الامام المهدی (عج)، قم، چاپ اول، بی تا، ج ۱۱، صص ۴۶۰ و ۱۱۸۹.