حجتالاسلام شیخ حسین انصاریان مفسر قرآن کریم و سخنران مذهبی در گفتوگو با خبرنگار حوزه مسجد و هیأت خبرگزاری فارس در پاسخ به این سوال که راه برونرفت از سختیها و مشکلات و جلوگیری از نقمات و بلاها چیست؟ اظهار داشت: مشکلات و مصائب از آغازین روزهای بشر بوده و تا به امروز نیز ادامه دارد و اختصاص به زمان خاصی ندارد. ممکن است نوع و شکل تغییر یافته باشد. اما اصل وجود مشکلات در زندگی انسانها غیرقابل انکار است و صفحات تاریخ طولانی ملتها و امتها، شاهد گویای این حقیقت است.
برخی مشکلات منشا انسانی دارد
وی با بیان اینکه منشأ مشکلات و گرفتاریها از دو جهت قابل دقت است،گاهی مشکلات منشأ انسانی دارد که عموماً این چنین است که رفتارها وارادههای انسانی عامل بروز آن است، تصریح کرد: خداوند در آیه ۴۱ سوره روم میفرماید: «ظَهَرَ الْفَسادُ فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ بِما کَسَبَتْ أَیْدِی النَّاسِ؛ فساد و تباهی که در دریا و خشکی رخ میدهد دست مایه انسان است» و در آیه ۷۹ سوره نساء تصریح میکند که: «ما أَصابَکَ مِنْ سَیِّئَةٍ فَمِنْ نَفْسِکَ؛ مصیبت از رهگذر اعمال و رفتارخود انسان است».
هربدبختی ریشه در گناه دارد
انصاریان اضافه کرد: در احادیث نیز به این موضوع پرداخته شده است، چنانکه امام باقر(ع) میفرماید: «مَا مِنْ نَکْبَةٍ تُصِیبُ اَلْعَبْدَ إِلاَّ بِذَنْبٍ؛ هربدبختی که به سراغ انسان میآید، ریشه در گناه دارد».
برخی مشکلات ناشی از امتحان الهی است
این مفسر قرآن کریم با بیان اینکه گاهی منشأ مشکلات ناشی از ابتلا و امتحان الهی است و این براساس سنت قطعی است، گفت: خداوند در آیه ۱۵۵ سوره بقره میفرماید: «وَلَنَبْلُوَنَّکُمْ بِشَیْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِنَ الْأَمْوَالِ وَالْأَنْفُسِ وَالَّثمَرَاتِ وَبَشِّرِ الصَّابِرِینَ؛ و بیتردید شما را به چیزى اندک از ترس، گرسنگى و کاهش بخشى از اموال و محصولات [نباتى یا ثمرات باغ زندگى از زن و فرزند] آزمایش میکنیم و صبرکنندگان را بشارت ده»
مطمئنترین و دقیقترین راه رهایی از مشکلات
وی با اشاره به اینکه بدون تردید مطمئنترین و دقیقترین راه رهایی از مشکلات، دستورالعملهایی است که در آیات نورانی قرآن و کلمات نورانی ائمه (ع) بیان شده است، تصریح کرد: قرآن کریم، تقوا و پرهیزکاری انسانها را در زندگی فردی و اجتماعی، به عنوان راه نجات بیان کرده و در آیه ۲ سوره طلاق میفرماید: «وَ مَنْ یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً؛ پرهیز از نافرمانی حق، آغاز خروج انسان از مشکلات است».گناه و طغیان، موجب محرومیت از رحمت حق و سبب قرارگرفتن در معرض، بلایا و مشکلات است.
ماجرای روستایی که اهالی آن همگی به هلاکت رسیدند
انصاریان ادامه داد: نقل شده است که حضرت عیسی (ع) از قریهای میگذشت که دید تمام آن روستا، ویران شده و اهالی آن نیز از انسانها و حیوانات به هلاکت رسیدهاند. به اذن پروردگار، یک نفر از آن جمع، زنده شد و به عیسی(ع) خبر داد که علت مرگ ناگهانی این مردم، طغیان و گناه بوده و نیکوکاران نیز امر به معروف و نهی از منکر نکردند و به چنین عذاب و بلایی گرفتار شدند. تقوا سبب نزول رحمت، خیر و برکات است، چنانکه خداوند در آیه ۹۶ سوره اعراف میفرماید: «وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرى آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَیْهِمْ بَرَکاتٍ؛ و اگر اهل شهرها و آبادیها ایمان میآوردند و پرهیزکارى پیشه میکردند ، یقیناً [درهاىِ] برکاتى از آسمان و زمین را بر آنان میگشودیم» همانگونه که عصیان و بیپروایی موجب نزول عذاب و نقمت است، تقوا و پرهیزگاری موجب گشایش درهای رحمت الهی است.
دوری از نافرمانی کلید حل هر مشکلی است
این سخنران مذهبی گفت: امیرمؤمنان (ع) در کلامی جامع و نسخهای کامل در این زمینه میفرماید: «تَقوی اللّه مِفتاحُ سَدادٍ؛ دوری از نافرمانی کلید حل هر مشکلی است».
وی با اشاره به اینکه در آموزهای دین، استغفار به عنوان یکی از کلیدهای حل مشکلات و برون رفت از گرفتاریهاست، گفت: خداوند در آیه ۹۰ سوره هود سفارش فرموده است: «وَ اسْتَغْفِرُوا رَبَّکُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَیْهِ إِنَّ رَبِّی رَحِیمٌ وَدُودٌ؛ از پروردگارتان آمرزش بطلبید، سپس به سوى او بازگردید؛ زیرا پروردگارم مهربان و بسیار دوستدار (توبهکنندگان) است.» استغفار سبب نزول رحمت الهی و برطرف کننده آثار شوم گناهان است. استغفار یک سیره عملی اولیای الهی است، خصوصاً استغفار در سحرگاهان که مورد سفارش اکید است.
استغفار، راه درمان گرفتاریها و مشکلات است
انصاریان اضافه کرد: وقتی برادران یوسف از گناه خود پشیمان شدند از پدرشان حضرت یعقوب(ع) درخواست استغفار کردند که از خدا بخواهد آنها را ببخشد. در آیه ۹۸ سوره یوسف آمده است که ایشان به آنان گفت: «قالَ سَوْفَ أَسْتَغْفِرُ لَکُمْ رَبِّی إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحیمُ؛ بزودی برای شما ازخداوند بخشنده و مهربان، طلب مغفرت میکنم» آنها منتظر بودند تا زمان استغفار فرا رسد، در سحرگاه شب جمعه یعقوب پیامبر برای فرزندانش طلب مغفرت و بخشش ازخداوند متعال کرد.
این مفسر قرآن کریم افزود: درحدیث آمده که شخصی به محضر پیامبر اکرم (ص) مشرف شد و از انواع گرفتاریها شکایت کرد و حضرت به یک پاسخ اکتفاء کرد و فرمود: راه درمان آنچه گفتی، استغفار است.
استغفار بهترین عبادت است
وی تصریح کرد: استغفار هم تیرگی گناه و عصیان را پاک میکند و هم زمینه نزول رحمت و برکات الهی را فراهم میکند. سزاوار است که در زمان مشکلات و بروز گرفتاریها، مردم به استغفار روی آورند تا بدین طریق مورد رحمت الهی قرار گیرند. امام رضا (ع) فرمودند: هرکسی، جریان روزی بر او کند شد، باید استغفار و از خدا طلب آمرزش کند و در حدیثی دیگر استغفار را به عنوان، بهترین عبادت معرفی کردهاند.
استغفار، ابزار امنیت از عذاب الهی است
انصاریان گفت: امیرمؤمنان (ع) میفرماید: در روی زمین دو ابزار امنیت از عذاب الهی وجود داشت یکی از آن دو، وجود پیامبر اسلام (ص) بود که با رحلت آن حضرت، برداشته شد ولی دیگری که استغفار است، همواره برای همگان، وجود دارد، پس بدان تمسک جویید.
توسل به سیدالشهدا(ع)، وسیله برونرفت از گرفتاریها
این سخنرانی مذهبی سومین وسیله برونرفت از گرفتاریها را توسل به اهل بیت عصمت و طهارت (ع) بویژه توسل به ساحت مقدس حضرت سیدالشهدا (ع) دانست و تصریح کرد: در سیره عملی علمای ربانی چنین بوده که با توسل به حضرت سیدالشهدا (ع) رفع گرفتاری میکردند. امام هادی (ع) شخصی را به کربلا فرستاد تا در زیر قبه امام حسین (ع) برای رفع گرفتاری دعا کند. در روزگاری که در سامرا، مردم مبتلا به بیماری سختی شده بودند، به دستور مرحوم آیتالله فشارکی یکی از علمای طراز اول آن روز، مردم به قرائت زیارت عاشورا پرداختند و خداوند متعال به برکت زیارت عاشورا، آن بیماری فراگیر را برطرف کرد.
تمسک به حدیث کساء برای رفع هم و غم
وی در پایان خاطرنشان کرد: بدون تردید توسل به حضرت سیدالشهدا (ع) از مطمئنترین وسایل برون رفت از مشکلات و راه نجات از گرفتاریهاست. تمسک به حدیث کساء نیز برای رفع هم و غم، مورد سفارش بزرگان دین است. چنانکه آیتالله میرزا جواد تبریزی (ره) آن را به عنوان وسیله مجرب برای رفع گرفتاریها و برآورده شدن حاجات توصیه میکردند.
رآن کریم درباره پذیرش خواستههای متعدد دشمن با امید هدایت شدن آنها خطاب به پیامبر(ص) میفرماید: آنها هرگز از تو راضی نمیشوند زیرا خواسته اصلی آنها این است که کاملاً تسلیم و پیرو آنها شوی و اگر چنین کنی یاری خدا را از دست میدهی.
خبرگزاری فارس- گروه قرآن و فعالیتهای دینی: موضوع مذاکره با دشمن برای کاهش مشکلات کشور یکی از موضوعاتی است که طی سالهای اخیر بحث اول رسانهها بوده و باوجود بینتیجه بودن مذاکرات قبل و خلف وعدههای متعدد آمریکا و متحدانش اما باز هم برخی خواص تنها راه نجات کشور را مذاکره با دشمن میدانند.
حال سؤال است که آیا با مذاکره میتوانیم مشکلاتمان را حل کنیم؟ آیا دشمن با مذاکره و رسیدن به مقاصدش کوتاه میآید؟ آیا خواستههای دشمنان خصوصاً آمریکا از ما به خواستههایی چون تعلیق فعالیتهای هستهای و موشکی ختم میشود؟ یا با تحقق این خواستهها باز هم موارد جدیدی مطرح میکنند؟
برای رسیدن به پاسخ این سؤالات به سراغ قرآن کریم رفتیم تا ببینیم نظر خداوند درباره نتایج مذاکره با دشمن چیست؟
خداوند در آیه ۱۲۰ سوره مبارکه بقره خطاب به پیامبر (ص) میفرماید: هرگز یهود و نصاری از تو راضی نمیشوند زیرا خواسته اصلی آنها این است که کاملاً تسلیم شوی و پیرو آنها شوی و اگر چنین کنی دیگر هیچ یار و یاوری نخواهی داشت.
به این آیه توجه کنید
«وَلَنْ تَرْضَى عَنْکَ الْیَهُودَ وَلاَ النَّصَرى حَتَّى تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ قُلْ إنَّ هُدَى اللَّهِ هُوَ الهُدَى وَلَئِنْ اتَّبَعْتَ أَهْوَآءَهُمْ بَعْدَ الَّذِی جَآءَکَ مِنَ الْعِلْمِ مَالَکَ مِنَ اللَّهِ مِنْ وَلِیّ وَلاَ نَصِیرٍ»
ترجمه آیتالله مکارم شیرازی:
«هرگز یهود و نصاری از تو راضی نخواهند شد، (تا به طور کامل، تسلیم خواستههای آنها شوی و) از آیین (تحریف یافته) آنان پیروی کنی. بگو: هدایت ، تنها هدایت الهی است! و اگر از هوی و هوسهای آنان پیروی کنی، بعد از آنکه آگاه شدی، هیچ سرپرست و یاوری از سوی خدا برای تو نخواهد بود.»
ماجرای این آیه به دوران تغییر قبله مسلمانان بازمیگردد هنگامی قبله مسلمانان از مسجدالاقصی به مسجدالحرام تغییر کرد بسیاری از یهودیان از این اتفاق ناراحت شدند و در واقع ناراحتی آنها از مسلمانان بیشتر شد. در این میان برخی از مسلمانان که منافعشان به خطر افتاده بود و میخواستند با یهودیان ارتباطشان حفظ شود فشارهایی بر پیامبر (ص) آوردند که قبله را به مسجدالاقصی بازگرداند.
این درخواست درحالی از سوی یهود و نصاری مطرح شد که برخی از آنها به پیامبر (ص) گفته بودند که اگر با ما توافق و صلح کنی به دین اسلام میآییم و از آنجائى که پیامبر علاقه شدیدى به ایمان آوردن آنها داشت با آنان مدارا میکرد تا اینکه خداوند این آیه را نازل کرد تا مسلمانان را از اهداف اصلی یهود و نصاری باخبر کند.
طبق این آیه خواسته آنها تغییر قبله نبود و در واقع اگر این امر هم رخ میداد باز هم آنها راضی نمیشدند و خواسته دیگری مطرح میکردند و به قدری ادامه میدادند تا مسلمانان تسلیم کامل آنها شوند.
پیش از این موضوع در ۲ آیه قبل یعنی در آیه ۱۱۸ سوره بقره خداوند به یکی دیگر از خواستههای کفار مبنی بر اینکه «چرا خدا خودش مستقیم با ما سخن نمیگوید؟» و خواسته آنها مبنی بر سخن گفتن مستقیم با خدا مطرح شده بود و اینجا هم ناراحتی آنها از تغییر قبله. در واقع آیه ۱۲۰ سوره بقره جمعبندی خداوند از خواستههای دشمنان است و در این آیه خدا آب پاکی را روی دست پیامبر (ص) میریزد که آنها هیچگاه از تو راضی نمیشوند مگر آنکه تسلیم کامل آنها شوی.
در تفسیر نور درباره این آیه آمده است:
این آیه در عین اینکه خطاب به پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله است، خطاب به همه مسلمانان در طول تاریخ نیز هست که هرگز یهود و نصارى از شما راضى نخواهند شد، مگر آنکه تسلیم بىچون و چراى آنان شوید و از اصول و ارزشهاى الهى کناره بگیرید. ولی مسلمانها باید با قاطعیّت دست رد به سینه نامحرم بزنید و بدانید تنها راه سعادت، راه وحى است نه پیروى از تمایلات این و آن.
مذاکره با آمریکا هم اتفاقی مانند صدر اسلام را برای ما رقم زده. حاصل یک دوره مذاکرات فشرده و سخت، منجر به توافقنامهای به اسم برجام شد که سران ۶ کشور بزرگ دنیا پای آن را امضا کردند اما به محض اینکه جمهوری اسلامی به همه تعهداتش عمل کرد زیر این عهدشان زدند و طرفهای غربی خصوصاً آمریکا به هیچ کدام از تعهداتش عمل نکرد.
حال نکته عجیبتر رفتار برخی خواص داخلی است که با دیدن این همه بدعهدی باز هم دل به مذاکره خوش کردهاند و آنرا تنها راه نجات کشور میدانند.
بانگاهی به آیه ۱۲۰ سوره مبارکه بقره به عنوان یک تکلیف الهی درمییابیم که مذاکره با دشمن هیچ فایدهای برای ما نخواهد داشت این بار هم قطعاً دشمن از ما راضی نمیشود زیرا آنچه مسلم است خواسته دشمن نه تکنولوژی هستهای است و نه فنآوریهای موشکی، بلکه خواسته دشمنان خصوصاً آمریکا و رژیم صهیونیستی نابودی کامل نظام جمهوری اسلامی اسلامی است و عمل نکردن به این تکلیف مهم الهی همان طور که در آیه هم آمده از دست دادن یاری و نصرت الهی و در نتیجه نابودی کامل است.
تنها نکتهای که باقی میماند درباره کسانی است که محاسبات محدود ذهنشان را بر تکلیف الهی برتر میدانند. این افراد یا نادانند و یا خائن.
حجتالاسلام علوی تهرانی با بیان این که انسان در ارتباط با زبان ذویالقربی ۵ وظیفه دارد، گفت: پایینترین وظیفه نسبت به آنان، محبت است سپس معرفت و شناخت، بعد اطاعت، پذیرش ولایت و رهبری ایشان و در نهایت باید به آنها شباهت پیدا کرد.
به گزارش خبرنگار حوزه مسجد و هیأت خبرگزاری فارس، مجلس یادبود شهدای مقاومت شب گذشته جمعه ۴ بهمنماه در هیأت ریحانةالحسین(س) با قرائت قرآن حمیدرضا احمدیوفا، سخنرانی حجتالاسلام سیدمحمدباقر علوی تهرانی و مدیحهسرایی منصور ارضی، حسین سازور، سعید حدادیان، محمود کریمی و سیدمجید بنیفاطمه برگزار شد.
حجتالاسلام علوی تهرانی در این مراسم طی سخنانی با موضوع عواقب عدم عمل به قرآن کریم اظهار داشت: خداوند در ۵ آیه قرآن، انسان را با موجودی پایینتر از خود انسان تشبیه میکند که مذمت محسوب میشود.
وی با بیان اینکه در آیه ۷۴ سوره بقره، خداوند انسان را به سنگ تشبیه میکند گفت: در یکی از اقوام بنیاسرائیل شخصی، کشته شد و نتوانستند قاتل را تشخیص دهند، نزدیک بود جنگ سختی میان طوایف مختلف ایجاد شود. خداوند به حضرت موسی (ع) فرمود: گاوی ذبح کنید و به مقتول بزنید تا بلند شود و بگوید، چه کسی او را کشته است، حضرت موسی(ع) به آنان گفت: ابتدا مسخره کردند و بعد ایشان فرمود حکم خداوند است، آنان گفتند اگر حکم خداست، رنگ، سن و جنس گاو چه باشد؟ یعنی برای تکلیف الهی، بهانه آوردند.
علوی تهرانی اضافه کرد: خداوند در خصوص انسانهایی که در انجام تکلیف شرعی بهانه میآورند، در این آیه میفرماید: « ثُمَّ قَسَتْ قُلُوبُکُمْ مِنْ بَعْدِ ذَلِکَ فَهِیَ کَالْحِجَارَةِ أَوْ أَشَدُّ قَسْوَةً ... ؛ پس با این معجزه باز چنان سختدل شدید که دلهایتان چون سنگ یا سختتر از آن شد...» یعنی خدا انسانی را که تکلیف انجام نمیدهد، مانند سنگ سخت میداند.
این سخنران مذهبی گفت: خداوند به شخصی اسم اعظم خود را داد تا موجب ارتقاء مقام او شود اما او این کار را نکرد که در آیه ۱۷۶ سوره اعراف داریم: « وَلَوْ شِئْنَا لَرَفَعْنَاهُ بِهَا وَلَٰکِنَّهُ أَخْلَدَ إِلَى الْأَرْضِ وَاتَّبَعَ هَوَاهُ فَمَثَلُهُ کَمَثَلِ الْکَلْبِ؛ و اگر میخواستیم به آن آیات، او را رفعت و مقام میبخشیدیم، لیکن او به زمین (تن) فروماند و پیرو هوای نفس گردید و در این صورت مثل و حکایت حال او به سگی ماند ...» یعنی این فرد دنیاطلب شد و به پیروی از هوای نفس رفت بنابراین خداوند او را به سگ تشبیه میکند زیرا ارزشهای معنوی را به خاطر دنیا از دست میدهد.
وی تصریح کرد: خداوند در آیه ۱۷۹ سوره اعراف میفرماید: « وَلَقَدْ ذَرَأْنَا لِجَهَنَّمَ کَثِیرًا مِنَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لَا یَفْقَهُونَ بِهَا وَلَهُمْ أَعْیُنٌ لَا یُبْصِرُونَ بِهَا وَلَهُمْ آذَانٌ لَا یَسْمَعُونَ بِهَا أُولَئِکَ کَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُولَئِکَ هُمُ الْغَافِلُونَ؛ و حقاً بسیاری از جن و انس را برای جهنم آفریدیم، چه آنکه آنها را دلهایی بیادراک و معرفت و دیدههایی بینور و بصیرت و گوشهایی ناشنوای حقیقت است، آنها مانند چهارپایانند بلکه بسی گمراهترند، آنها همان مردمی هستند که غافلاند.» یعنی خدا به انسان امکاناتی مانند عقل، علم و پیامبر(ص) داد اما باز هم افرادی در چارچوب قرار نمیگیرند، خداوند این افراد را مانند چهارپایان و حتی گمراهتر میداند زیرا اهل غفلت هستند.
علوی تهرانی افزود: خداوند در آیه ۴۱ سوره عنکبوت می فرماید: «مَثَلُ الَّذِینَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ أَوْلِیَاءَ کَمَثَلِ الْعَنْکَبُوتِ اتَّخَذَتْ بَیْتًا وَإِنَّ أَوْهَنَ الْبُیُوتِ لَبَیْتُ الْعَنْکَبُوتِ لَوْ کَانُوا یَعْلَمُونَ؛ مثل حال آنان که خدا را فراموش کرده و غیر خدا را به دوستی و سرپرستی برگرفتند (در سستی و بیبنیادی) حکایت خانهای است که عنکبوت بنیاد کند و اگر بدانند، سستترین بنا خانه عنکبوت است.»
این سخنران مذهبی افزود: خداوند در آیه ۵ سوره جمعه میفرماید: «مَثَلُ الَّذِینَ حُمِّلُوا التَّوْرَاةَ ثُمَّ لَمْ یَحْمِلُوهَا کَمَثَلِ الْحِمَارِ یَحْمِلُ أَسْفَارًا بِئْسَ ... ؛ وصف حال آنان که علم تورات بر آنان نهاده شد (و بدان مکلف شدند) ولی آن را حمل نکردند (و خلاف آن عمل نمودند) در مثل به حماری ماند که بار کتابها بر پشت کشد (و از آن هیچ نفهمد و بهره نبرد)» البته باید بدانیم که برخی از این حیوانات مانند سگ، عنکبوت و حمار ثمره و ارزش دارند اما خداوند در آیه ۶۸ سوره مائده میفرماید، این انسانها به پول سیاه هم نمیارزند که داریم: «قُلْ یَا أَهْلَ الْکِتَابِ لَسْتُمْ عَلَى شَیْءٍ حَتَّى تُقِیمُوا التَّوْرَاةَ وَالْإِنْجِیلَ وَمَا أُنْزِلَ إِلَیْکُمْ مِنْ رَبِّکُمْ ؛ بگو: ای اهل کتاب، شما ارزشی ندارید تا آنکه به دستور تورات و انجیل و قرآنی که به شما از جانب خدا فرستاده شده قیام کنید» یعنی اگر زندگی انسان بر اساس قرآن نباشد، هیچ ارزشی ندارد.
وی با بیان اینکه اگر بخواهیم زندگیمان بر اساس آیات قرآن کریم باشد باید به آیه ۲۳ سوره شوری که میفرماید: « قُلْ لَا أَسْأَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبَى؛ بگو: من از شما اجر رسالت جز این نخواهم که مودّت و محبّت مرا در حقّ خویشاوندان منظور دارید»، عمل کنیم که اگر انجام ندهیم، هیچ هستیم تصریح کرد: خداوند در این آیه، به دو نکته اشاره کرده است اول مزد رسالت پیامبر(ص) محبت به ذویالقربی است اما آنان چه کسانی هستند؟ احمد بن حنبل رهبر یکی از فرق اهل سنت که بیشترین مخالفت را با اهل بیت (ع) دارد از ابن عباس ذیل این آیه نقل میکند که بعد از نزول این آیه، فردی از پیامبر (ص) سؤال کرد ذویالقربی چه کسانی هستند که در کتاب ذخایر عقبی خود می آورد، پیامبر (ص) در جواب فرمود: علی، فاطمه و دو پسرش هستند.
علوی تهرانی افزود: نکته دوم آن است که خداوند میفرماید: مودت ذویالقربی را باید داشته باشیم. عرب هرگاه بخواهد از تمایل قلبی نسبت به موجودی بگوید، اگر در مرحله قلب باشد به آن محبت میگوید، اما اگر بخواهد علامتی را هم اظهار کند، مودت است. یعنی فرد گاهی میگوید قلباً یکی را دوست دارم، این محبت است اما گاهی نیز فردی را که دوست دارد یک شاخه گل نیز به او میدهد که در این صورت مودت است یعنی باید اظهار محبت نسبت به زبان ذویالقربی داشته باشیم.
این سخنران مذهبی با بیان این که انسان در ارتباط با زبان ذویالقربی ۵ وظیفه بر عهده دارد تصریح کرد: پایینترین وظیفه نسبت به آنان، محبت است سپس باید معرفت و شناخت نسبت به آنان داشت و بعد اطاعت آنان را پیشه کرد، سپس ولایت آنان یعنی رهبر ایشان را پذیرفت و در نهایت شباهت به آنها پیدا کرد یعنی انسان باید همچون سلمانفارسی باشد که از اهل بیت (ع) شد اما او چه کرد؟
وی افزود: محبت معنای پیچیدهای دارد که در روایتی در کتاب احتجاج طبرسی، داریم امیرالمومنین (ع) با یهودی صحبت میکرد و از او پرسید چند فرقه دارید، او پاسخ داد دو فرقه، حضرت فرمود دروغ میگویی. ایشان رو به مسلمانان کردند و فرمودند اگر مسیر اسلام از غدیر تغییر نمیکرد و من حاکم بودم، میان یهودیان بر اساس تورات، میان مسیحیان بر اساس انجیل و میان مسلمانان بر اساس قرآن، قضاوت میکردم یعنی مقوله دین تدریجی بود و اگر حق هم به حقدار میرسید، همه مسلمان نمیشدند، یهودی و مسیحی نیز وجود داشت.
این سخنران مذهبی گفت: حضرت امیر (ع) در ادامه فرمودند: پیامبر (ص) فرموده است قوم حضرت موسی به ۷۱ فرقه تقسیم شده است که ۷۰ فرقه آن اهل جهنم و یک فرقه که به وصی حضرت موسی (ع) یوشع بن نون ایمان دارند، اهل نجات هستند. همچنین قوم حضرت عیسی (ع) ۷۲ فرقه شده است که ۷۱ فرقه آن اهل جهنم هستند و تنها یک فرقی اهل بهشتند که به شمعون وصی ایشان اعتقاد دارد و در نهایت مسلمانان به ۷۳ گروه تقسیم میشود که ۷۲ مورد آنها اهل جهنم هستند و یک گروه اهل نجاتاند و آنها کسانی هستند که از من به عنوان وصی پیامبر (ص) پیروی میکند اما بدانید از آن ۷۲ گروهی که وارد جهنم میشوند، ۱۳ گروهشان من را دوست دارد.
علوی تهرانی با بیان اینکه محبت با لباس مشکی پوشیدن، گریه بر عزای اهل بیت (ع) و خرج کردن براب آنها تفاوت دارد تصریح کرد: امام باقر (ع) به جناب ابوخالد کابلی فرمود: «ای ابا خالد بخدا سوگند بنده ای ما را دوست ندارد و از ما پیروی نکند تا اینکه خدا قلبش را پاکیزه کرده باشد و خدا قلب بنده ای را پاکیزه نکند تا اینکه تسلیم ما باشد» بنابراین محبت به معنای تسلیم بودن است نه دوست داشتن.
این سخنران مذهبی با بیان اینکه ما امروز وظیفه داریم تکلیف خود را نسبت به امام زمان (عج) بشناسیم و بدانیم ایشان از ما چه مطالبهای دارند و این به معنای تسلیم بودن است، گفت: داوود رقی نزد امام صادق (ع) آمد، ایشان از او پرسید تا تا کجا با ما هستی؟ او گفت: اگر این اناری را که جلوی شما است بفرمایید نصفش حلال است و نصف دیگر حرام، هیچ سؤالی نمیپرسم و میپذیرم.، این نشانه تسلیم بودن است.
وی با بیان اینکه افرادی امروز بهدنبال تشرف به ساحت امام زمان (عج) هستند اما مگر وظیفه ما تشرف است، افزود: فردی به واسطه علوم غریبه به دنبال امام زمان (عج) میگشت و بر این اساس فهمید ایشان در فلان روز و ساعت در بازار کوفه حضور دارند، خود را به آنجا رساند اما حجاب وجود داشت و نتوانست نزدیک شود، تنها فردی به او گفت نظاره کن. امام زمان (عج) در برابر مغازه پیرمردی قفل فروش حضور داشت، پیرزنی آمد قفل خرابش را به او بفروشد قفل فروش به او گفت قفلت را ۸ فلس یعنی کمتر از یک درهم میخرم اما اگر دو درهم به من بدهی تا برای آن کلید بسازم، آنرا ۲۰ درهم خواهم خرید. امام زمان (عج) فرمودند مثل این پیرمرد باشید تا من به سراغ شما بیایم. امروز بازار و ادارات کشورمان این چنین هستند؟ ما برای زیارت اربعین دست و پا میشکنیم، درحالی که حق مردم الیماشاءالله بر گردن ماست، چرا بلد نیستیم مانند آن پیرمرد باشیم؟
این سخنرانی دینی در پایان خاطرنشان کرد: امام صادق(ع) میفرماید: کار خوب انجام دادن از هر کسی پسندیده است اما اگر از شما که طرفدار ما هستید انجام شود، بهتر است و کار بد انجام دادن نیز از هرکسی ناپسند است اما اگر از کسی که طرفدار ماست، انجام شود بدتر است زیرا شما اتصال به ما دارید.
انتهای پیام/
حجتالاسلام علوی تهرانی گفت: چه میشود که یک عرب با تأمل در یک آیه قرآن از دنیا میرود اما ما قرآن را نمیفهمیم؟ این عرب حتی قرآن نداشت تا باقی آیات آن را بخواند. حافظ قرآن هم نبود. با لحن هم نمیخواند اما آن را درک کرد.
به گزارش خبرنگار حوزه مسجد و هیأت خبرگزاری فارس، دومین شب از مراسم عزاداری شهادت حضرت زهرا(س) در فاطمیه دوم هیأت ریحانةالحسین(س) با پیشمنبرخوانی احمد چینی، سخنرانی حجتالاسلام سیدمحمدباقر علوی تهرانی و مدیحه سرایی سیدمجید بنیفاطمه شبگذشته شنبه ۵ بهمنماه برگزار شد.
حجتالاسلام سیدمحمدباقر علوی تهرانی در این مراسم طی سخنرانی با موضوع عمل به قرآن کریم در زندگی اظهارداشت: اگر بنا باشد، قرآن کتاب زندگی ما باشد نباید، صرفاً با آن استخاره بگیریم، یا به خانه یا مغازه نو رفتیم، ابتدا قرآن با خود ببریم یا تنها در مراسم ختم سوره الرحمن بخوانیم و یا در مراسم عقد که دلیلش هم مشخص نیست، عروس و داماد به سوره یوسف نگاه کنند، زیرا این استفاده از قرآن نیست. این عمل مانند آن است که ماشین بنز داشته باشیم اما در آن، آکواریوم ماهی ایجاد کنیم.
وی با بیان اینکه برخی دلیل عدم استفاده از قرآن را زبان عربی آن میدانند، در حالی که اگر درست بود، باید اعراب پیش از ما و بهتر از ما، آن را اجرا میکردند، گفت: در ادبیات، فردی به نام عبدالملک ابن قریب الأصمعی وجود دارد که شاعر، ادیب و سیاح است و به نقاط مختلف سفر میکرد تا لغات را بشناسد. او در دوران صفویه زندگی میکرد و با دربار بنیالعباس نیز ارتباط داشت.
علوی تهرانی ادامه داد: در کتاب تفسیر کشاف نوشته محمد زمخشری ذیل سوره ذاریات این داستان از الأصمعی ذکر شده است که او نقل میکند: در سفرهایم به شهر بصره رسیدم، بعد از اقامه نماز، عربی نزد من آمد و از قبیلهام سوال کرد و پاسخ دادم. او گفت از کجا میآیی؟ گفتم از جایی که کلام خداوند رحمان،(یعنی مدینه) خوانده میشود. او گفت: بخشهایی از آن کلمات را بخوان که من سوره ذاریات را خواندم تا به آیه ۲۲ رسیدم که داریم: « وَفِی السَّمَاءِ رِزْقُکُمْ وَمَا تُوعَدُون؛ و روزی شما با همه وعدهها که به شما میدهند در آسمان است.» فرد عرب بعد از این آیه گفت، کافی است.
این سخنران مذهبی افزود: آن فرد عرب از شتر خود پیاده شد، شترش را کشت و میان مردم تقسیم کرد و تیروکمان شکار خود را هم شکست و رفت. الأصمعی میگوید: با هارون الرشید چندسال بعد در حال طواف خانه بودم که فردی برروی دوش من زد، برگشتم دیدم همان فرد عرب است اما چهره زرد رنگی دارد و نحیف و لاغر شده است. فهمیدم او عشق خود را پیدا کرده است و حالی عرفانی دارد. فرد عرب از من خواست دوباره آن آیات را بخوانم و مجدد به همان آیه رسیدم و او با صدای بلند ۳ مرتبه فریاد زد، ما که وعده خدا را بهخوبی یافتیم.
وی گفت: آن عرب سوال کرد این کلمات بعد هم دارد و ادامه آیات را خواندم که داریم: «فَوَرَبِّ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ إِنَّهُ لَحَقٌّ مِثْلَ مَا أَنَّکُمْ تَنْطِقُون؛ پس به خدای آسمان و زمین قسم که این (وعده و رزق مقدّر) به مانند تکلّمی که با یکدیگر میکنید، حقّ و حقیقت است.» بعد از این آیه فرد عرب برآشفت و گفت: «چه کسی خدا را به غضب آورده است که خدا قسم میخورد. مگر او را تصدیق نکردید که وادار به قسم خوردن شد» و سه مرتبه این سوال را تکرار کرد و از دنیا رفت.
علوی تهرانی افزود: چه میشود که این عرب با تأمل در این یک آیه از دنیا میرود اما ما قرآن را نمیفهمیم؟ این عرب حتی قرآن نداشت تا باقی آیات این سوره را در مدت ندیدن الأصمعی بخواند، حافظ قرآن هم نبود یا مانند عبدالباسط قرآن را با لحن هم نمیخواند اما آن را درک کرد و یک آیه قرآن او را تغییر داد.
این سخنران مذهبی با بیان اینکه ما به دو دلیل قرآن را نمیفهمیم، تصریح کرد: شناسنامه قرآن در آیات ابتدایی سوره بقره آمده است که داریم این کتاب برای هدایت بشر آمده است اما چرا هدایت آن را نمیپذیریم؟ در این سوره خدا میفرماید کسانی که اهل ایمان باشند از هدایت قرآن بهره خواهند برد.
صوت کامل این سخنرانی را اینجا بشنوید:
حجتالاسلام قرائتی در بیان گوشهای از فضائل حضرت زهرا (س) بخشش و کرامت، عفت، صداقت، دانش، شجاعت، حمایت از امام و مقام را بخشی از خصوصیات آن حضرت معرفی کرد.
بخشش و کرامت، عفت، صداقت، دانش، شجاعت، حمایت از امام و مقام بخش کوچکی از فضائل بانوی نمونه اسلام است که در ادامه شرح آن تقدیم میشود.
بخشش و کرامت: بخشش پیراهن عروسی در شب عروسی به فقیر
در شب عروسى، زمانی که فقیرى پیراهن کهنهاى درخواست کرد، به یاد آیه «لَنْ تَنالُوا الْبِرَّ ...» پیراهن عروسیش را به او بخشید.
در عفت: سخن گفتن با نابینا با حجاب کامل
برای سخن گفتن با نابینا، محجبه رفت و در پاسخ به سئوال پدرش راجع به این موضوع فرمود: گرچه ما را نمیبیند، لیک من او را میبینم.
در صداقت: روایتی از عایشه در صداقت صدیقه طاهره
عایشه میگوید: پس از پدرش هیچکس را راستگوتر از فاطمه (س) نیافتم و در روایات، بهترین نمونه صدّیقه، فاطمه زهرا (سلاماللهعلیها) معرّفى شده است.
در دانش: خطبه فدکیه و مصحف، منابعی که امامان معصوم به آنها مراجعه میکردند
در خطبه فدکیه اصول و فروع دین در بین کلماتش چون جواهر میدرخشد و کتابى به نام مصحف دارد که امامان معصوم (ع) گاهى براى کسب اطلاع از آینده به آن کتاب مراجعه مىکردند.
در شجاعت: حمایت از امام زمانش تا سرحد جان
کدام زنی را سراغ دارید که برای دفاع از شوهر و بهتر بگوییم امامش تا سر حد جان، مایه بگذارد و باز خود را مقصر دانسته و از کوتاهی خود شرمسار باشد. همان کسی که پس از وفات پیامبر(صلى الله علیه و آله)، به در خانههاى مردم مىرفت و مىگفت: مگر نبودید و نشنیدید که رسول خدا در غدیر خم چه فرمود؟ «مَن کنتُ مولاه فهذا فعلىّ مولاه» هر که من مولاى اویم، علىّ مولاى اوست.
در مقام: الگویی برای اثبات عملی بودن اسلام
همین بس که عطیه خدا به پیامبر است: «إِنَّا اعطیناک الکوثر» کوثری است که نسل کثیر پیامبر از طریق اوست.
در میان چهارده معصوم، وجود یک زن لازم بود. وجود حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) الگویى بود که به زنان ثابت شود آنچه اسلام مىگوید قابل عمل است. نه تنها زهرا (سلاماللهعلیها)، بلکه دخترش حضرت زینب نیز الگوى زنان تاریخ است.