زندگی عاشقانه به سبک شهدا

کپی مطالب و اشاعه فرهنگ شهدا صدقه جاریه است و آزاد با ذکر صلوات

زندگی عاشقانه به سبک شهدا

کپی مطالب و اشاعه فرهنگ شهدا صدقه جاریه است و آزاد با ذکر صلوات

توجه ویژه شهید محرم علی مرادخانی به فریضه امر به معرف و نهی از منکر

پدرم همیشه می گفت که انقلاب اسلامی با تاسی از قیام امام حسین (ع) شکل گرفت و بنابراین باید به اولین خواسته این امام بزرگوار که همانا امر به معروف و نهی از منکر بود توجه بیشتری شود تا دین و ناموس ما از گزند فساد و فحشا درامان باشد اما وقتی مشاهده می کرد که این فریضه الهی در جامعه کمرنگ شده و مسئولان هم بی تفاوت هستند بسیار ناراحت می شد و به وضع موجود انتقاد می کرد.به نقل از فرزند شهید محرم علی مرادخانی

امر به معروف و نهی از منکر که نشانه ای از احساس تکلیف یک فرد انقلابی نسبت به وقایع اطراف و جامعه اش است، در محرم علی نمود بیشتری داشت. رک و راست حرفش را می زد. در واقع در انجام تکلیفش جسور بود. انگار روحیه اش را مثل اوایل انقلاب حفظ کرده بود او هم یک انقلابی بود و انقلابی ماند.  به نقل از همسر شهید محرم علی مرادخانی


برخورد جالب «داش ابرام» با جوانی که نوارهای غیرمجاز می‌فروخت نحوه برخورد با منکر

وزها گذشت تا ایام انقلاب رسید. در روزهای انقلاب، چهار روز از ابراهیم خبری نبود! همه نگران بودند، تا اینکه بعد از پیروزی انقلاب ابراهیم برگشت. وقتی سوال کردم کجا بودی، گفت: «توی درگیری‌های خیابانی همراه رفقا بودیم. در تصرف پادگان عشرت‌آباد (ولیعصر (عج) فعلی) همراه با جواد آرادانی بودم.

ابراهیم هادی شهید گمنام

جواد هم‌وزن من و حریف کشتی من در باشگاه ابومسلم بود. پسر بسیار خوبی که قدرت بدنی بالایی داشت. در حین درگیری و تیراندازی، یک گلوله ژ. ۳ به کتف چپ جواد خورد و از کتف راست او بیرون زد. بعد از تصرف پادگان، پیکر او را به پزشکی قانونی بردم. در پزشکی قانونی شاهد بودم که تعداد زیادی شهید، با بدن‌های متلاشی وجود دارد و کسی جرأت نزدیک شدن و انجام کارهای شهدا را ندارد؛ لذا ماندم و مشغول مرتب کردن اوضاع شدم. برخی جنازه‌ها سوخته، برخی مجهول‌الهویت بودند که باید تحقیق می‌کردیم و خانواده آن‌ها را پیدا می‌کردیم. کسی هم نبود این کارها را انجام دهد.»

ابراهیم ادامه داد: «انقلاب پیروز شده بود و کارهای نظامی کم شد، این کار هم از دست ما برمی‌آمد.» هنوز چند روزی از پیروزی انقلاب نگذشته بود که ابراهیم وارد کمیته شد. مقر کمیته میدان خراسان در گاراژ فروتن بود.

نیروهای کمیته فعالیت گسترده‌ای داشتند. در برخی مراکز کمیته، یک روحانی وجود داشت و حتی حکم شرعی اجرا می‌کردند. من دیده بودم که برای شُرب خمر و حمل مشروب شلاق می‌زدند.

یک شب در حوالی میدان خراسان به یک ماشین ایست دادند. دو جوان در داخل ماشین بودند که توجه نکردند و سریع‌تر گاز دادند. کمی جلوتر ابراهیم با شجاعت جلوی ماشین را گرفت. هر دو سرنشین از ماشین پیاده کرد. بعد هم گفت: درب صندوق عقب را باز کن.

علت فرارش را فهمیدیم. یک بسته ۲۴ تایی بطری‌های مشروب خارجی داخل صندوق بود. آن دو جوان مثل بید از ترس می‌لرزیدند. التماس می‌کردند که توروخدا ما را معرفی نکن. ما از شلاق می‌ترسیم. آبروی ما رو بخر.

ابراهیم نگاهی به آن‌ها کرد. یقین داشتم که او بهترین برخورد را خواهد کرد. منتظر بودم تا نحوه برخوردش را ببینم. ابراهیم بسته مشروب را برداشت و کنار جوی آب نشست. بعد به هر دوی آن‌ها گفت: «یه راه داره، یکی یکی این‌ها رو باز کنید و توی جوب خالی کنید.» آن‌ها شروع کردند. یکی پس از دیگری بطری‌های مشروب را باز کرده و داخل جوب ریختند. ابراهیم از این فرصت استفاده کرد و از بدی‌های مشروب گفت: اینکه پیامبر (ص) فرموده شراب ریشه تمام زشتی‌ها و از بزرگترین گناهان است. خداوند در روز قیامت به آدم شرابخوار نگاه رحمت نمی‌کند و یا اینکه امام صادق (ع) فرموده‌اند: «شراب‌خوار وارد بهشت نمی‌شود.» و «تمام بدی‌ها قفل‌هایی دارند و شراب کلید تمام این قفل‌هاست». آن‌ها فقط گوش می‌کردند. وقتی تمام شد، ابراهیم با آن‌ها خوش و بش کرد و گفت: «اسلام این قوانین رو گذاشته تا جامعه در مسیر درست حرکت کنه وگرنه ناموس من و شما نمی‌تونه راحت توی خیابون بیاد.» آن‌ها خداحافظی کردند و تشکر کردند و رفتند. من یقین داشتم که برخورد صحیح، حتی با منکرات به‌خوبی جواب خواهد داد.

چند ماهی از پیروزی انقلاب گذشت. من و ابراهیم کماکان در کمیته، فعالیت غیررسمی داشتیم. شغل ما فعالیت در آموزش و پرورش بود، اما با کمیته همکاری داشتیم. یک روز ظهر بود که ابراهیم به مقابل منزل ما آمد. صدایم کرد. آمدم دم در و دعوتش کردم داخل، گفت: «کار دارم. فقط یه مقدار پول برای کار خیر می‌خواستم. یعنی منتظر برگشت پول نباش.»

با هم شوخی داشتیم. نگاهی به صورتش کردم و با خنده گفتم: چی شده داداش، به گدایی افتادی؟ خندید و گفت: «اگه حالش رو داری بیا باهم بریم، ببین برای کی می‌خوام». آن روز من صد تومان دادم. بعد رفت صد تومان از مصطفی، صد تومان از امیر و صد تومان از سعید و... گرفت. حدود هزار تومان جمع کرد. با هم رفتیم جلوی کمیته خراسان، یک جوان حدود بیست سال دم در نشسته بود. ابراهیم گفت: «مشکل شما حل شد؟» جوان با ناراحتی گفت: نه، من چکار کنم؟ ابراهیم رفت داخل و چند دقیقه بعد برگشت. یک جعبه چوبی نسبتا بزرگ را با خودش آورد. داخل آن جعبه نوار کاست چیده می‌شد. فهمیدم که این جوان، نوارفروش دوره‌گرد است و نوارهای غیرمجاز می‌فروخته. ابراهیم جوان را به کناری برد و جعبه را به او داد. بیشتر نوارهایش را خُرد کرده بودند. جوان نگاهی به داخل جعبه کرد فقط چند نوار ته جعبه قرار داشت. تمام سرمایه‌اش از بین رفته بود. ابراهیم از نگاه جوان همه چیز را فهمید. بعد گفت: «داداش جون، آدم باید کاسبی حلال داشته باشه با پول حرام به هیچ جایی نمی‌رسی». بعد پرسید: چقدر سرمایه داشتی که از بین رفته؟

گفت: حدود صد تا نوار بود. هر کدوم پنج تومن پولش بود. ابراهیم دست کرد توی جیبش و گفت: «این هزار تومان پول حلال. برو با این پول کار و کاسبی حلال راه بنداز» جوان داشت بال درمی‌آورد. از خوشحالی نمی‌دونست چی کار کنه. صورت ابراهیم رو بوسید.

اومد بره که ابراهیم فرصت رو غنیمت شمرد و گفت: «داداش جون، تمام علما گفتند که صدای زن تک‌خوان حرامه. موسیقی حرام آدم رو بی‌دین میکنه. پولی که از فروش این وسایل حرام به‌دست بیاد برکت نداره. حرامه. تو هم دنبال این چیزها نرو. از خدا بخواه کمکت کنه.»

جوان گفت: چشم. به خدا ما هم به پول حلال اعتقاد داریم من نمی‌دونستم این نوارها حرومه. من نوکرتم. مطمئن باش دیگه این کار رو نمی‌کنم.

جوان باقیمانده نوارها رو ریخت توی سطل و از ما دور شد. همین‌طور برمی‌گشت و نگاه می‌کرد. ابراهیم، با اخلاص او را راهنمایی کرد و من یقین دارم که تاثیر خودش را می‌گذارد.

یادم افتاد در جایی خواندم که شخصی به نزد آیت‌الله شاه‌آبادی، استاد حضرت امام آمد و گفت: من از نماز خواندن لذت نمی‌برم، به برخی گناهان علاقه دارم. آیا ذکری هست که... ، آیت‌الله شاه‌آبادی بلافاصله گفت: شما موسیقی حرام گوش می‌کنی؟

طرف یکباره جا خورد و حرف ایشان را تایید کرد. آیت‌الله شاه‌ابادی بلافاصله می‌گوید: ذکر لازم نیست. موسیقی حرام را ترک کنید. صدای حرام انسان را به گناهان علاقمند و در نتیجه از نماز دور و بی‌علاقه کرده و راه حضور شیطان را فراهم می‌کند.

منبع: دفاع پرس

توصیه هایی برای رفع مشکلات و گرفتاری‌ها

حجت‌الاسلام شیخ حسین انصاریان مفسر قرآن کریم و سخنران مذهبی در گفت‌وگو با خبرنگار حوزه مسجد و هیأت خبرگزاری فارس در پاسخ به این سوال که راه برون‌رفت از سختی‌ها و مشکلات و جلوگیری از نقمات و بلاها چیست؟ اظهار داشت: مشکلات و مصائب از آغازین روزهای بشر بوده و تا به امروز نیز ادامه دارد و اختصاص به زمان خاصی ندارد. ممکن است نوع و شکل تغییر یافته باشد. اما اصل وجود مشکلات در زندگی انسان‌ها غیرقابل انکار است و صفحات تاریخ طولانی ملت‌ها و امت‌ها، شاهد گویای این حقیقت است.

برخی  مشکلات منشا انسانی دارد

وی با بیان اینکه منشأ مشکلات و گرفتاری‌ها از دو جهت قابل دقت است،گاهی مشکلات منشأ انسانی دارد که عموماً این چنین است که رفتارها  واراده‌های انسانی عامل بروز آن است، تصریح کرد: خداوند در آیه ۴۱ سوره روم می‌فرماید: «ظَهَرَ الْفَسادُ فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ بِما کَسَبَتْ أَیْدِی النَّاسِ؛ فساد و تباهی که در دریا و خشکی رخ می‌دهد دست مایه انسان است» و در آیه ۷۹ سوره نساء تصریح می‌کند که: «ما أَصابَکَ‏ مِنْ سَیِّئَةٍ فَمِنْ نَفْسِکَ؛ مصیبت از رهگذر اعمال و رفتارخود انسان است».

هربدبختی ریشه در گناه دارد

انصاریان اضافه کرد: در احادیث نیز به این موضوع پرداخته شده است، چنان‌که امام باقر(ع) می‌فرماید: «مَا مِنْ نَکْبَةٍ تُصِیبُ اَلْعَبْدَ إِلاَّ بِذَنْبٍ؛ هربدبختی که به سراغ انسان می‌آید، ریشه در گناه دارد».

برخی مشکلات ناشی از امتحان الهی است

این مفسر قرآن کریم با بیان اینکه گاهی منشأ مشکلات ناشی از ابتلا و امتحان الهی است و این براساس سنت قطعی است، گفت:  خداوند در آیه ۱۵۵ سوره بقره می‌فرماید: «وَلَنَبْلُوَنَّکُمْ‏ بِشَیْ‏ءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِنَ الْأَمْوَالِ وَالْأَنْفُسِ وَالَّثمَرَاتِ وَبَشِّرِ الصَّابِرِینَ؛ و بی‌‏تردید شما را به چیزى اندک از ترس، گرسنگى و کاهش بخشى از اموال و محصولات [نباتى یا ثمرات باغ زندگى از زن و فرزند] آزمایش می‌‏کنیم و صبرکنندگان را بشارت ده»

مطمئن‌ترین و دقیق‌ترین راه رهایی از مشکلات

وی با اشاره به اینکه بدون تردید مطمئن‌ترین و دقیق‌ترین راه رهایی از مشکلات، دستورالعمل‌هایی است که در آیات نورانی قرآن و کلمات نورانی ائمه (ع) بیان شده است، تصریح کرد: قرآن کریم، تقوا و پرهیزکاری انسان‌ها را در زندگی فردی و اجتماعی، به عنوان راه نجات بیان کرده و در آیه ۲ سوره طلاق می‌فرماید: «وَ مَنْ یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً؛ پرهیز از نافرمانی حق، آغاز خروج انسان از مشکلات است».گناه و طغیان، موجب محرومیت از رحمت حق و سبب قرارگرفتن در معرض، بلایا و مشکلات است.

ماجرای روستایی که اهالی آن همگی به هلاکت رسیدند

انصاریان ادامه داد: نقل شده است که حضرت عیسی (ع) از قریه‌ای می‌گذشت که دید تمام آن روستا، ویران شده و اهالی آن نیز از انسان‌ها و حیوانات به هلاکت رسیده‌اند. به اذن پروردگار، یک نفر از آن جمع، زنده شد و به عیسی(ع) خبر داد که علت مرگ ناگهانی این مردم، طغیان و گناه بوده و نیکوکاران نیز امر به معروف و نهی از منکر نکردند و به چنین عذاب و بلایی گرفتار شدند. تقوا سبب نزول رحمت، خیر و برکات است، چنانکه خداوند در آیه ۹۶ سوره اعراف می‌فرماید: «وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرى‏ آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَیْهِمْ بَرَکاتٍ؛ و اگر اهل شهرها و آبادی‌ها ایمان می‌‏آوردند و پرهیزکارى پیشه می‌‏کردند ، یقیناً [درهاىِ] برکاتى از آسمان و زمین را بر آنان می‌‏گشودیم» همان‌گونه که عصیان و بی‌پروایی موجب نزول عذاب و نقمت است، تقوا و پرهیزگاری موجب گشایش درهای رحمت الهی است.

دوری از نافرمانی کلید حل هر مشکلی است

این سخنران مذهبی گفت: امیرمؤمنان (ع) در کلامی جامع و نسخه‌ای کامل در این زمینه می‌فرماید: «تَقوی‌ اللّه‌ مِفتاحُ سَدادٍ؛ دوری از نافرمانی کلید حل هر مشکلی است».

وی با اشاره به اینکه در آموزهای دین، استغفار به عنوان یکی از کلیدهای حل مشکلات و برون رفت از گرفتاری‌هاست، گفت: خداوند در آیه ۹۰ سوره هود سفارش فرموده است: «وَ اسْتَغْفِرُوا رَبَّکُمْ‏ ثُمَّ تُوبُوا إِلَیْهِ إِنَّ رَبِّی رَحِیمٌ وَدُودٌ؛ از پروردگارتان آمرزش بطلبید، سپس به سوى او بازگردید؛ زیرا پروردگارم مهربان و بسیار دوستدار (توبه‏‌کنندگان) است.» استغفار سبب نزول رحمت الهی و برطرف کننده آثار شوم گناهان است. استغفار یک سیره عملی اولیای الهی است، خصوصاً استغفار در سحرگاهان که مورد سفارش اکید است. 

استغفار، راه درمان گرفتاری‌ها و مشکلات است

انصاریان اضافه کرد: وقتی برادران یوسف از گناه خود پشیمان شدند از پدرشان حضرت یعقوب(ع) درخواست استغفار کردند که از خدا بخواهد آنها را ببخشد. در آیه ۹۸ سوره یوسف آمده است که ایشان به آنان گفت: «قالَ سَوْفَ‏ أَسْتَغْفِرُ لَکُمْ رَبِّی إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحیمُ؛ بزودی برای شما ازخداوند بخشنده و مهربان، طلب مغفرت می‌کنم» آنها منتظر بودند تا زمان استغفار فرا رسد، در سحرگاه شب جمعه یعقوب پیامبر برای فرزندانش طلب مغفرت و بخشش ازخداوند متعال کرد.

این مفسر قرآن کریم افزود: درحدیث آمده که شخصی به محضر پیامبر اکرم (ص) مشرف شد و از انواع گرفتاری‌ها شکایت کرد و حضرت به یک پاسخ اکتفاء کرد و فرمود: راه درمان آنچه گفتی، استغفار است.

نتیجه تصویری برای استغفار

استغفار بهترین عبادت است

وی تصریح کرد: استغفار هم تیرگی گناه و عصیان را پاک می‌کند و هم زمینه نزول رحمت و برکات الهی را فراهم می‌کند. سزاوار است که در زمان مشکلات و بروز گرفتاری‌ها، مردم به استغفار روی آورند تا بدین طریق مورد رحمت الهی قرار گیرند. امام رضا (ع) فرمودند: هرکسی، جریان روزی بر او کند شد، باید استغفار و از خدا طلب آمرزش کند و در حدیثی دیگر استغفار را به عنوان، بهترین عبادت معرفی کرده‌اند.

نتیجه تصویری برای استغفار

استغفار، ابزار امنیت از عذاب الهی است

انصاریان گفت: امیرمؤمنان (ع) می‌فرماید: در روی زمین دو ابزار امنیت از عذاب الهی وجود داشت یکی از آن دو، وجود پیامبر اسلام (ص) بود که با رحلت آن حضرت، برداشته شد ولی دیگری که استغفار است، همواره برای همگان، وجود دارد، پس بدان تمسک جویید.

توسل به سیدالشهدا(ع)، وسیله برون‌رفت از گرفتاری‌ها

این سخنرانی مذهبی سومین وسیله برون‌رفت از گرفتاری‌ها را توسل به اهل بیت عصمت و طهارت (ع) بویژه توسل به ساحت مقدس حضرت سیدالشهدا (ع) دانست و تصریح کرد: در سیره عملی علمای ربانی چنین بوده که با توسل به حضرت سیدالشهدا (ع) رفع گرفتاری می‌کردند. امام هادی (ع) شخصی را به کربلا فرستاد تا در زیر قبه امام حسین (ع) برای رفع گرفتاری دعا کند. در روزگاری که در سامرا، مردم مبتلا به بیماری سختی شده بودند، به دستور مرحوم آیت‌الله فشارکی یکی از علمای طراز اول آن روز، مردم به قرائت زیارت عاشورا پرداختند و خداوند متعال به برکت زیارت عاشورا، آن بیماری فراگیر را برطرف کرد.

نتیجه تصویری برای توسل به امام حسین

تمسک به حدیث کساء برای رفع هم و غم

وی در پایان خاطرنشان کرد: بدون تردید توسل به حضرت سیدالشهدا (ع) از مطمئن‌ترین وسایل برون رفت از مشکلات و راه نجات از گرفتاری‌هاست. تمسک به حدیث کساء نیز برای رفع هم و غم، مورد سفارش بزرگان دین است. چنانکه آیت‌الله میرزا جواد تبریزی (ره) آن را به عنوان وسیله مجرب برای رفع گرفتاری‌ها و برآورده شدن حاجات توصیه می‌کردند.