ارادت خاصی به حضرت صدیقه طاهره (سلام الله علیها) داشت. به نام حضرت. مجلس روضه زیاد می گرفت . چند تا مسجد و فاطمیه هم به نام و یاد بی بی ساخت.
خدا رحمت کند شهید محسن اسدی را ، افسر همراه حاجی بود. برای ضبط صحبت های سردار همیشه یک واکمن همراه خودش داشت. چند لحظه قبل از سقوط هواپیما، همان واکمن را روشن کرده بود و چند جمله راجع به اوضاع و احوال خودشان گفته بود.
درست در لحظه های سقوط، صدای خونسرد و رسای حاجی بلند می شود که می گوید: صلوات بفرست. همه صلوات می فرستند.
در آن نواری آخرین ذکری که از حاجی و دیگران در لحظه سقوط هواپیما شنیده می شود ذکر مقدس «یا فاطمه زهراء» است.
هیچ موقعی پیش آمده بگویید از کجا آمده ایم؟ و به کجا می رویم؟ و یا اینکه همیشه از دنیا و مادیت صحبت می کنید؟ برادران به یاد خدا باشید تا خدا شما را یاری کند. همانطور که در آیه شریفه می فرماید :« أَلَا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ» گذشته از مسایل عبادی بردران و خواهران در مسایل سیاسی هم شما باید آگاه باشید که اگر خدای نکرده یک دقیقه غفلت کنید روزگارتان سیاه خواهد شد شما باید در همه کارهاینان از امام عزیزمان پیروی کنید و ببیند امام چه می گوید چون اگر به سخنان امام گوش فرا ندهید به زمین خواهید خورد. چون امام حق است و مسله دیگر که پیغمبر می فرماید :«لاََ یُلْدَغُ الْمُؤْمِنُ مِنْ جُحْرٍ وَاحِدٍ مَرَّتَیْنِ"» انسان مومن از یک سوراخ دوبار گزیده نمی شود.»
من کنار سید نشسته بودم و سید هم طبق معمول شالش را روی سرش انداخته بود و با سور و گداز خاصی مشغول خواندن زیارت عاشورا و مداحلی بود. بعد از اتمام مراسم ناگهان شال سبز خودر ا بر گردن من گذاشت. با تعجب پرسیدم این چه کاری است؟ گفت: بگذار گردن تو باشد. بعد از لحظه ای دیدم جمعیت حاضر به سوی من آمدند و شروع کردند به بوسیدن و التماس دعا گفتن. با صدای بلند گفتم: اشتباه گرفته اید. مداح ایشان است. اما سید کمی آنطرف تر ایستاده بود و با لبخند به من نگاه می کرد.
یک کارت برای امام رضا، یک کارت برای امام زمان، مسجد جمکران، یک کارت برای حضرت معصومه ، قم. این یکی را خودش برده بود انداخته بود توی ضریح.
«چرا دعوت شما را رد کنیم؟ چرا به عروسی شما نیایم؟ کی بهتر از شما؟ ببین همه آمدیم. شما عزیزما هستی.»
حضرت زهرا آمده بود به خوابش، درست قبل از عروسی!
ما ترس از شهادت نداریم و این تنها آرزوی ماست در این جبهه ها خداوند را مشاهده کنیم که چگونه ملتمسانه به کمک رزمندگان اسلام می شتابد، و آنها را نصرت می دهد و به مصداق آیه شریفه که می فرماید :« کم مِّن فِئَةٍ قَلِیلَةٍ غَلَبَت فِئَةً کثِیرَةَ » را می بینم که تعداد محدود لشکریان سپاه اعم از سپاه و ارتش و نیروهای مردمی بر تعداد کثیری از نیروهای دشمن غلبه می نماید (قسمتی از وصیت نامه)