گفتم : آقا محمود اگه مردم تو رو فراموش کنن! این کوهها فراموشت نمی کنن. گفت: چطور مگه؟ گفتم: به دستور تو سربازهای امام روی خیلی از قله های کردستان نماز خواندن،
این تو بودی کلمه «أَشْهَدُ أَنّ لَّا إِلَٰهَ إِلَّإ الله و أَشْهَدُ ان محمداً رسول الله و أَشْهَدُ أَنَّ عَلِیّاً وَلِیُّ اللَّهِ» رو در بیشتر این کوهها طنین انداز کردی . بچه ها مثل اینکه منتظر بودند کسی سر حرف را باز کند، همه شروع کردند. به زدذن حرفهایی از همین دست.
چهره اش نشان می داد که از این حرفها خوشش نیامده، گفت: ما بدون امام چیزی نیستیم امام همه چیز را از خدا می دونن.
کمی مکث کرد و گفت: از این حرفها هم دیگه کسی نزنه و گرنه کلاهمون می ره تو هم.
هیچ موقعی پیش آمده بگویید از کجا آمده ایم؟ و به کجا می رویم؟ و یا اینکه همیشه از دنیا و مادیت صحبت می کنید؟ برادران به یاد خدا باشید تا خدا شما را یاری کند. همانطور که در آیه شریفه می فرماید :« أَلَا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ» گذشته از مسایل عبادی بردران و خواهران در مسایل سیاسی هم شما باید آگاه باشید که اگر خدای نکرده یک دقیقه غفلت کنید روزگارتان سیاه خواهد شد شما باید در همه کارهاینان از امام عزیزمان پیروی کنید و ببیند امام چه می گوید چون اگر به سخنان امام گوش فرا ندهید به زمین خواهید خورد. چون امام حق است و مسله دیگر که پیغمبر می فرماید :«لاََ یُلْدَغُ الْمُؤْمِنُ مِنْ جُحْرٍ وَاحِدٍ مَرَّتَیْنِ"» انسان مومن از یک سوراخ دوبار گزیده نمی شود.»
من کنار سید نشسته بودم و سید هم طبق معمول شالش را روی سرش انداخته بود و با سور و گداز خاصی مشغول خواندن زیارت عاشورا و مداحلی بود. بعد از اتمام مراسم ناگهان شال سبز خودر ا بر گردن من گذاشت. با تعجب پرسیدم این چه کاری است؟ گفت: بگذار گردن تو باشد. بعد از لحظه ای دیدم جمعیت حاضر به سوی من آمدند و شروع کردند به بوسیدن و التماس دعا گفتن. با صدای بلند گفتم: اشتباه گرفته اید. مداح ایشان است. اما سید کمی آنطرف تر ایستاده بود و با لبخند به من نگاه می کرد.
یک کارت برای امام رضا، یک کارت برای امام زمان، مسجد جمکران، یک کارت برای حضرت معصومه ، قم. این یکی را خودش برده بود انداخته بود توی ضریح.
«چرا دعوت شما را رد کنیم؟ چرا به عروسی شما نیایم؟ کی بهتر از شما؟ ببین همه آمدیم. شما عزیزما هستی.»
حضرت زهرا آمده بود به خوابش، درست قبل از عروسی!
ما ترس از شهادت نداریم و این تنها آرزوی ماست در این جبهه ها خداوند را مشاهده کنیم که چگونه ملتمسانه به کمک رزمندگان اسلام می شتابد، و آنها را نصرت می دهد و به مصداق آیه شریفه که می فرماید :« کم مِّن فِئَةٍ قَلِیلَةٍ غَلَبَت فِئَةً کثِیرَةَ » را می بینم که تعداد محدود لشکریان سپاه اعم از سپاه و ارتش و نیروهای مردمی بر تعداد کثیری از نیروهای دشمن غلبه می نماید (قسمتی از وصیت نامه)