خیلی به مسائل سیاسی توجه داشت، شب قبل از روز قدس از سوریه تماس گرفت و گفت: امشب افطاری برای بچهها غذای خوبی درست کنم و سحری مناسبی هم به آنها بدهم تا فردا صبح برای راهپیمایی آماده باشند و بتوانند در راهپیمایی شرکت کنند.من هم آن شب غذای مفصلی تدارک دیدم تا سحری با بچهها بخوریم، اما برعکس شبهای دیگر سحر خواب ماندیم و بعد از اذان صبح بیدار شدیم. به بچهها گفتم این دفعه ایرادی ندارد اگر به خاطر پدرتان میخواهید به راهپیمایی بیایید و اذیت میشوید، من خودم میروم، ولی آنها قبول نکردند و گفتند اگر پدرمان زنگ بزند و از ما بپرسد که به راهپیمایی رفتهاید یا نه و ما بگوییم نرفتهایم شرمنده میشویم. با وجود گرسنگی و تشنگی که داشتند (هوا خیلی گرم بود، مرداد ماه بود) در راهپیمایی شرکت کردند و وقتی شب همسرم زنگ زد و پرسید راهپیمایی رفتید یا نه، ماجرا را برایش گفتم، خیلی خوشحال شد، این مسائل خیلی برایش مهم بود.
می گفت : اگر من به این فکر کنم که بروم و جنگ کنم و شهید شوم این خود خودکشی است
من میخواهم اگر میتوانم کاری برای اسلام انجام بدهم، من برای دفاع از دین اسلام میروم، البته اگر در این راه شهید شوم خدا را شکر میکنم ، دوست دارم جزو یاران و سربازان امامزمان (عج) شوم و در کنار ایشان شمشیر بزنم، دید او بسیار وسیع بود.
شهید محمد حسین علیخانی به تربیت نیروهای فرهنگی با عمق نگاه سیاسی و انقلابی و آدمهای دست به قلم با نگاه مبارزاتی در کرمانشاه اهتمام داشت
میگفت:باید آماده باشیم نهضت فراگیر جهان اسلام در حال شکلگیری است ، رزمنده باید آچار فرانسه باشد خودش هم سعی میکرد در زمینههای مختلف اطلاعات خوبی کسب کند.
از ابتدای ازدواج عهد بستیم که بال پرواز یکدیگر باشیم.
بال پرواز شدن یعنی تحمل تمام سختیها برای اوج گرفتن.
سعی میکردیم حرفهایی به همدیگر بگوییم که سبب استحکام ما در مسیر شود
با ارزشمندترین اتفاق برای من عاقبت بخیری مهدی و رسیدن به آرزوی قلبی وی است. ان شالله آنها نیز شفاعتمان کنند
روابط عاشقانه فیمابین زوجین : یعنی همدیگر را آنقدر دوست دارند که برای تعالی همدیگر تلاش می کنند و از رضایت و تعالی هم نیز خوشحال می شوندهرچنداین مسئله برای خودشون سختی های زیادی را به همراه داشته باشند
می خواهند با هم اوج بگیرند و این اوج گرفتن را دوست دارند
کسانی تو زندگی موفقند که هر دو طرف زوجین همیطور نسبت به هم فکر کنند و برای رضایت هم تلاش کنند
سال ۱۳۹۵ اولین مرتبهای بود که وی برای ماه محرم در ایران حضور نداشت. زمانیکه به وی میگویند، «اگر میخواهی به ایران برگرد!» پاسخ میدهد، «حتی اگر تنهاترین سردار باشم، امسال مراسم عزاداری سالار شهیدان را با کمک بچهها در سوریه برگزار میکنم. انشالله حضرت زهرا (س) قبول میکنند.» هر چند که این فرصت مهیا نشد. تصاویر شهادت وی نشان میدهد که همچون حضرت زهرا (س) از پهلو مجروح میشود و ظهر اولین روز ماه محرم با لبان تشنه به آرزوی خود میرسد.